فخیمزاده: «ناجی هنر» بجای تسهیل، به ترمزی برای تولید فیلمهای پلیسی بدل شده است
برنامه سینمایی «هفت» با اجرای بهروز افخمی شب گذشته در بامداد شنبه 11 دی ماه با موضوع بررسی سینمای پلیسی- جنایی روی آنتن زنده شبکه سه سیما رفت.
افخمی: فنیزاده مثل پدرش قبل از 50 سالگی ما را ترک کرد!
بهروز افخمی در ابتدای برنامه «هفت» درگذشت دنیا فنیزاده، هنرمند تئاتر عروسکی و عروسکگردان «کلاه قرمزی» را تسلیت گفت و بیان داشت: از عجایب روزگار است که دنیا فنیزاده پس از 10 سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری سخت سرطان، مثل پدرش قبل از 50 سالگی از میان ما رفت.
مجری «هفت» افزود: دنیا فنیزاده میتوانست بازیگر هم باشد و احتمالا با استعدادی که از پدرش به ارث برده بود، بازیگر خوبی هم میشد، ولی در مقابل پیشنهادات بازیگری مقاومت کرده بود و گفته بود من بخاطر اینکه در یک گفتگوی ناتمام با پدرم متوجه شدم او با بازیگرشدن من موافق نیست و بخاطر همان مرگ ناگهانی پدرم هیچ وقت نشد علت این مسئله را از او جویا شوم، در مقابل پیشنهادات خوب از کارگردانان بزرگ مقاومت کردم.
افخمی نهایتا گفت: او الان پیش پدرش است و میتواند احتمالا این گفتگوی ناتمام را با او تمام کند و از پدرش جویا شود که چرا به او وصیت کرده بود تا به بازیگری نزدیک نشود!
واکاوی سینمای پلیسی- جنایی در ایران
«هفت» در ادامه در میزگردی با حضور مهدی فخیمزاده، کارگردان سینما و تلویزیون به بررسی سینمای پلیسی- جنایی در ایران پرداخت. فخیمزاده در ابتدای این گفتگو بیان داشت: من در ابتدای انقلاب «میراث من جنون» را در سینمای جنایی ساختم. آن زمان هنوز آقابالاسری نبود که بگوید برای ساخت مجوز بگیر. در ابتدای انقلاب ژانری به اسم ساواکی کشی درست شده بود من فکر نمیکردم اینها از جنس ژانرهایی باشد که منطبق بر مشی انقلاب باشد، لذا من هم مطابقه علایق به تهیه کنندگی خودم سراغ ژانر پلیسی رفتم. بعد از آن سینما دچار یکسری خط مشیها، امتحان و خطا و آزمونهایی شد که گاها ساخت این نوع فیلمها را نهی میکردند!
سفارش قالیباف برای ساخت «خواب و بیدار»
وی افزود: گذشت تا آنکه وقتی ساخت سریال «ولایت عشق» را تمام کردم، آقای قالیباف - آن زمان فرمانده نیروی انتظامی بود - به سراغ من آمد و گفت میخواهم کاری درباره پلیس بسازی. گمان کردم به دنبال یک فیلم تبلیغاتی باشند. گفتند نه فیلم تبلیغاتی نمیخواهیم، امروز مردم در جامعه ما را به چشم همان آژانها میبینند درصورتی که ما به دنبال طراحی یک پلیس مدرن هستیم - آن زمان تازه 110 راه اندازی شده بود - باشناختی که به این فضا پیدا کردم، فیلم «خواب و بیدار» را ساختم. دوستان نیروی انتظامی هم مشاورههایی درخصوص این کار میدادند اما به هیچ وجه دخالتی در خط داستان و قصه نمیکردند. پس از این، دو فیلم دیگر در این ژانر ساختم که ساخت آنها هیچ ارتباطی با نیروی انتظامی نداشت. اما هیچ کدام موفقیت «خواب و بیدار» را نیافت.
«ناجی هنر» ترمزی برای تولید فیلمهای پلیسی- جنایی شد
فخیمزاده ادامه داد: آقای قالیباف با این کار قصد داشت ساخت فیلمهایی در این ژانر را ترویج کند و این اتفاق افتاد. اما به مرور مخصوصا از زمانی که «ناجی هنر» شکل گرفت، عملا ترمزی برای تولید این جنس فیلمها شد. چون اساسا به دنبال تولید فیلم پروپاگاندا در جهت سیاستهای بروکراتیک نیروی انتظامی و شکل گیری یک شخصیت کلیشهای از پلیس رفتند. لذا این سانسورها و محدودیتها در ناجی هنر کار را سخت کرد. این نگاه از ژانر پلیسی که باید بازتاب دهنده بخش نامههای ما باشد و آنها را منزه و مقدس از هر گناهی نشان دهد، سبب شد که برخلاف دنیا ژانر پلیسی جانی نگیرد و رونق نیابد.
این کارگردان با اشاره به ظهور «سانسور وحشت» در ایران گفت: در ایران چیزی داریم به اسم «سانسور وحشت»! هنگامی که کار به دستگاههای دولتی میافتد، کارگردان از ترس با خود میگوید برای جلوگیری از سانسور احتمالی بهتر است از پیش به سراغ برخی مسائل نروم. لذا ممکن است حتی فرمانده کل نیروی انتظامی با چنین برخوردها و تصویرهایی از پلیس موافق نباشد، اما وقتی به نیروهای زیردستش میرسد، آنها برای جلوگیری از تذکر و تنبیه احتمالی، میخواهند عریضهای بینقص بنویسند و برخوردهای عجیبی با هنرمندان میکنند.
«خواب و بیدار» حاصل اعتماد آقای قالیباف بود
وی افزود: هرجایی که دولت به هنر ورود کند و متصدی شود، با اولین اعتراض و انتقادی که روبرو میشود برخورد سانسوری میکند. زمانی که «ناجی هنر» توسط آقای قالیباف تاسیس شد، با این نیت شکل گرفت که زیرساختها و تجهیزات گران قیمتی که بخش خصوصی توان تهیهاش را ندارد، این بخش تامین کند و سبب تسهیل کار تولید این جنس فیلمها شود. اما به مرور این تصدی بیشتر شد. درباره فیلم «خواب و بیدار» با وجود اینکه از طرف آقای قالیباف به من اختیار تام داده شد و همه جور پشت من بود، اما نیروهای زیردست به شدت کارشکنی میکردند. آقای قالیباف از یک فیلم حمایت کرد اما این روند نمیشود. «خواب و بیدار» حاصل یک اعتماد بود و باید در باقی موارد نیز این اعتماد صورت گیرد.
ساختار پیچیده فرم فیلمهای پلیسی
وی در ادامه به تبیین ساختار پیچیده فرم فیلمهای پلیسی پرداخت و گفت: ساخت فیلمهای جنایی بسیار سخت است. به راحتی فیلمهای عاشقانه چند ضلعی نیست که میتوان به سادگی تا 100 قسمت هم پیش برد! اینجا دیگر نمیشود پشت هنر مخفی شد و بگوییم این فیلم نیز هنر و تجربی ست با انتهای باز و هرطور دلت میخواهد برداشت کن! اساسا این ژانر، ژانر منطق است و مخاطب منتظر پایان منطقی فیلم است. لذا خلق درام در این ژانر بسیار نفس گیر و دشوار است و فیلم پلیسی بلدی میخواهد. در فیلم پلیسی، ساختار بسیار مهم است. حرکت دوربین، جغرافیا، فضاسازی و... بسیار مهم است. اینها هم جز مشکلاتی ست که نمیگذارد فیلم پلیسی به سادگی دیگر ژانرها رشد یابد.
وی نهایتا گفت: در فیلم پلیسی تا به شخصیت منفی خوبی دست نیابی، درام شکل نمیگیرد. هرچقدر شخصیتها بهتر باشد برای مخاطب باورپذیرتر میشود. هرچند فیلم «خواب و بیدار» صحنههای اکشن محدودی دارد اما شخصیت ناتاشا، شخصیت جذابتر و خطرناک تری بود.
بررسی بدلکاری در سینمای ایران
«هفت» در ادامه در میزگردی با حضور علیرضا فتحی، رئیس انجمن بدلکاران سینمای ایران و ارشا اقدسی، طراح بدلکاری ایران به بررسی بدلکاری در سینمای ایران پرداخت. اقدسی، در ابتدای این میزگرد گفت: بدلکاری یا کاسکادور در واقع افرادی بودند که در سیرک کار میکردند و توانایی انجام برخی رفتارهای خاص را داشتند. رفته رفته برای اجرای برخی عملیات خاص در سینما به این افراد نیاز شد و به این درک رسیدند تا متنهایی را بنویسند که مبتنی بر توانایی این افراد برای اجرای آنها باشد. در حالی که در ایران هنوز نویسندگان ما عادت نکردند در هنگام نوشتن به خلق صحنههای خاص بر مبنای توانمندی این افراد فکر کنند.
وی افزود: متاسفانه در ایران این حرفه جدی گرفته نشده است. هنوز ژانر اکشن و جنایی در ایران وجود ندارد و علت بزرگ آن به غفلت از این مسئله باز میگردد. این بیاهمیتی به کیفیت فیلم عجیب است. اگر کیفیت فیلم برای ما مهم است باید به طراح لحظههای اکشن و کارگردانی آنها فکر کنیم. ما با طراحی بدلکاری بیش از 100 فیلم سینمایی حتی به طور تجربی از آن کارگردانی که در تمام عمرش 20 فیلم ساخته آن هم تعداد صحنههای اکشن آنها بسیار محدود بوده است، بهتر جای دوربین و نوع قاب را میتوانیم طراحی کنیم.
استفاده از آبدارچی برای بدلکاری!
در ادامه علیرضا فتحی نیز بیان داشت: خود دست اندرکاران سینمای ما متاسفانه هنوز بدلکار را به معنای واقعی کلمه نمیشناسند. کارگردان برایش اهمیت ندارد که کار بدلکار تخصصی است و گاها از یک آبدارچی به عنوان بدلکار استفاده میکنند. یا مدیرتولید یک کار برای پرش از یک ارتفاع خودش این کار را کرده و موجب آسیب دیدگی او شده است. این نشان دهنده این است که جایگاه بدلکاری امروز در سینمای ایران مغفول است. البته خیلی از کارگردانان و تهیه کنندگان ما نیز این حرفه را میشناسند.
رئیس انجمن بدلکاران سینما افزود: مقدمه بدلکاری، رزمی کاری است. بدلکار باید رزم کار باشد. از طرفی طراح بدلکاری خود نیز باید یک بدلکار باشد. امروز بسیاری از دفاتر سینمایی برای کم کردن هزینههای تولید به جوانانی که ورزشهای خیابانی بلدند و پشتک میزنند، بجای ما کار بدلکاری را میسپارند و نتیجهاش میشود خدای نکرده اتفاقات تلخی که پیش میآید. درصورتی که بدلکاری ترکیبی از 20-25 ورزش مختلف است و بعضا توانمندیهایی که ورزش خاصی محسوب نمیشود و بدلکار باید به مجموع این تکنیکها توانمند شود. با این وجود در ایران به این حرفه به عنوان یک حرفه تخصصی توجه نمیشود و درنتیجه شاهد هستیم کمترین توجه به این افراد میشود. گاهی تیم بدلکاری از صبح آفیش میشود تا غروب یک صحنه را برداشت کنند و این باعث اتلاف انرژی و بیاحترامی میشود.
کم توجهی سینمای ایران به بدلکاران
در ادامه ارشا اقدسی نیز خاطرنشان کرد: تیتراژ فیلمهای خارجی را که ببینید پس از اسامی بازیگران، ابتدا اسامی بدلکاران نوشته میشود بعد مدیر فیلمبرداری میآید. اما در اینجا تیم بدلکاری در انتهای لیست اسامی میآید.
وی افزود: در ایران بازیگران به مرور توانمندیهای ساده را از دست دادهاند و بیشتر به دنبال این هستند تا سادهترین صحنهها را برایشان بدل بیاورند. دلیلش این است که کارگردان از بازیگر این مسئله را نمیخواهد حتی بدود! درصورتی که در دنیا بازیگر این توانمندی را دارد بسیاری از صحنهها را با آمادگی جسمانی که دارد خود بازی کند، هرچند شرکت بیمه این اجازه را به هنرپیشه ندهد.
این طراح بدلکار خاطرنشان کرد: پیمان معادی، میلاد کی مرام، شهرام حقیقت دوست و امین حیایی از جمله معدود بازیگران ایرانی هستند که این توانمندی و آمادگی جسمانی را دارند. پیمان معادی در سریال «ماه تی تی» فوق العاده ظاهر میشد!
اقدسی: رضاداد به ما گفت بدلکاری اصلا هنر نیست!
اقدسی با بیان آنکه آروزیم این است بدلکاری در ایران آکادمیک شود، گفت: امیدوارم جز رشتههای دانشگاهی قرار گیرد. تنها راه تشویق و رقابت این است که بدلکاری نیز وارد جشنواره شود و به آن سیمرغ اختصاص گیرد. متاسفانه ما 2 سال پیش با آقای رضاداد در این خصوص صحبت کردیم که نهایتا ایشان به ما گفتند: بدلکاری اصلا هنر نیست! تقاضای اولیه ما این بود که برای تماشای 8 فیلم خود در جشنواره کارت داشته باشیم که گفتند اگر دوست دارید فیلم ببینید بروید در سینما و فیلمتان را ببینید!
وی ادامه داد: اگر بدلکاری وارد جشنواره فیلم فجر شود قطعا پیشرفت میکند. همانطور که جلوههای ویژه میدانی و رایانهای وارد شد و پیشرفت کرد. امروز تیمهای بدلکاری و توانمندی آنها در ایران در سطح خوبی از روز دنیاست اما تیم جلوههای ویژه میدانی و رایانهای ما کجاست؟ یا تیم فیلمبرداری صحنههای اکشن و گَفِر ما کجاست؟ ما با تمام سختیها و مشکلاتی که بدلکاری در ایران دارد در حال پیشبرد کار خود هستیم و با هر زحمتی که هست تجهیزات مورد نیاز را وارد میکنیم تا مطابق روز دنیا پیش برویم. راه پیشرفت بدلکاری در سینمای ایران، ایجاد رقابت است. باید راه را برای رقابت باز کرد.
منبع: تسنیم
10