مسیر ناهموار سهمیه بندی طلاق
محمد زندیه کارشناس مسائل حقوقی
طلاق به معنای بیزاری و گسست پیوند زناشویی یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی است که دلایل مختلف مانند تفاوت فرهنگی، نداشتن شناخت، اعتیاد،دخالت اطرافیان، نبود تفاهم، افزایش توقعات، فقدان آمادگی و مهارت زندگی، عدم پایبندی به ارزشهای اخلاقی، کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی، فقدان مهارت جنسی، انحرافات و نارضایتی جنسی، تفاوت سنی، ازدواج در سنین پایین، اختلاف طبقاتی، اختلاف سطح تحصیلی، عدم توجه به یکدیگر، فساد اخلاقی، خودرایی، نفاق و دورویی، ارتباطات تحقیرآمیز، تعصب بیجا، شکسته شدن قبح طلاق در بروز طلاق و گسستن مبانی خانواده موثر است مشکلات مذکور به ویژه تگناهای اقتصادی در فروپاشی ازدواج حائز اهمیت است زیرا هرچند علت اولیه و اصلی طلاق نمیباشد ولی میتواند سطح رضایت مندی زوجین را کاهش دهد و چنانچه مشکلات اقتصادی در بازه زمانی محدود حل نگردد و به شکل دائم درآید بسیار خطرناک بوده به نحوی که بسیاری از نیازهای منطقی بیپاسخ میماند و انباشت این نیازها زندگی را به چالش میکشاند.
سیاستهای دولت بدون مرتفع کردن مشکلات تاثیر مثبتی به همراه ندارد، براساس ماده 119 لایحه برنامه ششم توسعه، سازمان بهزیستی مکلف شده در راستای کنترل و کاهش نرخ طلاق به میزان 20 درصد در طول برنامه، زمینه سازی لازم را از طریق مرکز فوریتهای اجتماعی به عمل آورد و قانونگذار حکیم در ماده 25 قانون حمایت از خانواده اجباری بودن مشاوره را در نظر گرفته است و بخشنامه شماره 55/13104/9000 مورخ 5/9/97 خطاب به مدیران دفاتر قضایی ثبت دادخواست طلاق را بدون اخذ مجوز از مرکز غربالگری ممنوع اعلام کرده است و جدیدا قوه قضائیه سامانهای به نام تصمیم راه اندازی کرده تا زوجها قبل از طلاق به مراکز مذکور هدایت شوند و نیز محدودیتهایی در ثبت طلاق در دفاتر ایجاد نموده است که در مجموع به هیچ عنوان اقدامی موثر در میزان کاهش طلاق محسوب نمیشود بلکه باعث کاهش ثبت آمار در دفاتر میگردد، که نه تنها موثر نیست بلکه در مواردی بسیار خطرناک محسوب میشود زیرا صرفا اجرای طلاق را به تاخیر میاندازد.
طرحهای سهمیه بندی طلاق صرفا موجب میگردد که دفاتر ثبت طلاق که به دلایلی مراجعه کننده ندارند یا کمتر از دفاتر دیگر دارند. به صورت یکنواخت دارای سهمیهای باشند که این سیاست در کاهش طلاق موثر نیست بلکه در یکسان کردن مراجعات به دفاتر ثبت طلاق موثر است.
در خاتمه آنچه حائز اهمیت است، آموزش مهارت زندگی بوده که الزاما و باید توسط آموزش و پرورش از دوران ابتدایی مانند یک واحد درسی مدنظر قرار گیرد. تا با رشد جسمی جوانان، رشد فکری آنان هم صورت پذیرد.
منبع: مشهد فوری
2222