رئیس اصلی شکنجهگران ساواک را بشناسید + عکس
پرویز ثابتی که در زمان ریاست نصیری بر ساواک رئیس اداره کل سوم این سازمان بود، نقش بسزایی در سرکوب مخالفان مذهبی و چپ رژیم داشته است.
به گزارش خبر فوری ، پرویز ثابتی یکی از مشهورترین و نامآشناترین مسئولان ساواک است که بنا به قول بسیاری از مورخان در دهه 50 همه کاره سازمان اطلاعات رژیم پهلوی بوده است. ثابتی که در زمان ریاست نصیری بر ساواک رئیس اداره کل سوم این سازمان بود، نقش به سزایی در سرکوب مخالفان مذهبی و چپ رژیم داشته است.
از تحصیل در سنگسر تا ابروکمانی شدن در تهران
ثابتی متولد 4 فروردین 1315 در سنگسراست. وی دوران ابتدایی را از سال 1322 تا 1328 در سنگسر و دوران دبیرستان را از 1328 تا 1334 در تهران گذراند. از 1334 تا 1337 در دانشکده حقوق دانشگاه تهران تحصیل نمود و لیسانس قضایی گرفت. در بهمن ماه 1337 با معرفی ضرابی (مدیر کل نهم ساواک) به عنوان تحلیلگر سیاسی به استخدام ساواک درآمد. ثابتی به قول خودش از ابتدا شاهدوست بود. وی با جاه طلبی و سرسپردگی متظاهرانه خیلی زود در تشکیلات ساواک ترقی کرد. ابتدا با حمایت فردوست، قائم مقام ساواک؛ و ناصر مقدم، مدیرکل اداره سوم در سال 1345 رئیس اداره یکم اداره کل سوم شد. در همین سال ناگهان به اعتبار یک برنامه تلویزیونی به شخصیتی سرشناس بدل شد و به تدریج ابعاد قدرتش فزونی گرفت. او بعد از سرکوب قائله مسلحانه سیاهکل به تلویزیون آمد و با هیبتی ترسناک مخالفان را تهدید کرد. چهره و گفتار او به حدی رعب آور بود که از این پس او را "ابروکمانی ساواک" نامیدند.
اعزام به اسرائیل و تعلیم توسط موساد
ثابتی از جمله کسانی بود که در رأس یک گروه از مأموران ساواک به اسرائیل اعزام شد و به احتمال قوی در همان مأموریت به استخدام موساد درآمد. او که در اوایل دهه 1350 به عنوان سخنگوی ساواک و مقام امنیتی شهرت یافت، گرداننده اصلی سازمان ساواک به شمار می آمد و با ارتباطاتی که با موساد و عوامل این سازمان در ایران داشت حتی در امور مربوط به نمایندگیهای ساواک در خارج از کشور نیز، که خارج از حدود اختیارات او بود مداخله می کرد. اطلاعات وی به ویژه در مورد فعالیت گروههای مبارز خارج از کشور، ساواک را در مبارزه با کنفدراسیون و سایر گروههای مخالف رژیم یاری داد.
در سال 1350كه به دستور محمد رضا شاه پهلوی كمیته مشترك ضد خرابكاری ساواك وشهربانی تشكیل شد، وی از طرف ساواك به عنوان رئیس ستاد این كمیته مخوف منصوب و فعالیت خود را آغاز كرد و در سال 1352 توسط ارتشبد نصیری، رئیس ساواک، به سمت مدیرکل اداره سوم (امنیت داخلی)تعیین و عملاً همه کاره ساواک شد.
نفوذ در سیستم امنیتی رژیم
پرویز ثابتی (با نام رمز بامداد) در تمام عملیات پر سر و صدای ساواک در سالهای 1352 تا 1356 نقش اصلی را برعهده داشت و شبکه ساواک در وزارتخانه ها و سازمانهای دولتی و حتی بخش خصوصی زیر نظر مستقیم او عمل می کردند و کار امنیت داخلی یکسره در دست وی بود که ریاست اداره سوم ساواک را برعهده داشت.
گزارشهایی که از طریق نصیری به شاه داده می شد، عمدتاً از طرف ثابتی و دارودسته او تنظیم می گردید. ثابتی در انتصاب مقامات دولتی و انتخاب نمایندگان مجلس نقش اساسی داشت و گزارش منفی ساواک درباره هر کس که نامزد احراز یک مقام دولتی یا نمایندگی مجلس می شد برای جلوگیری از انتصاب یا انتخاب وی کافی بود. حتی فعالیتهای اعضای خاندان سلطنت هم از این گونه نظارت و گزارشها مصون نبودند. گاه حتی گزارشهای ثابتی در مورد فعالیتهای غیرقانونی اعضای خاندان سلطنت خشم شاه را برمی انگیخت. منابع اطلاعاتی او علاوه بر مأمورین ساواک و هزاران منبع خبری که در تمام سازمانهای دولتی و بخش خصوص داشت، عوامل جاسوسی اسرائیل (موساد) در ایران و افرادی از قبیل منوچهر آزمون، داریوش و هدایت الله اسلامی نیا بودند که مستقیماً با او تماس داشتند و اخبار و اطلاعات دست اولی را از دستگاههای دولتی و بخش خصوصی و بازار و محافل روحانی در اختیار او می گذاشتند.
جنایت اوین
ثابتی در طول ریاستش بر رکن سوم ساواک جنایات بسیای کرد. بسیاری معتقدند او اصلی ترین دشمن مخالفان و مبارزان بود و مسئول مستقیم شکنجه و مرگ و شهادت بسیاری از آنها است. یکی از جنایات مهم دوران سیطره ثابتی بر ساواک به 30 فروردین سال 54 بازمی گردد. در این روز، 9 تن از سران گروه های چپ(فدایی خلق و مجاهدین خلق) بدون محاکمه در جریان انتقال از زندان اوین توسط ساواک تیرباران شدند.
بیژن جزنی از رهبران چریکهای فدایی، همراه با ششنفر دیگر از چریکهای فدایی خلق به نامهای حسن ضیا ظریفی، احمد جلیلی افشار، مشعوف کلانتری، عزیز سرمدی، محمد چوپانزاده و عباس سورکی به همراه مصطفی جوان خوشدل و کاظم ذوالانوار دو عضو سازمان مجاهدین خلق در تپههای اطراف زندان «اوین» به آمریت شخص شاه و کارگزاری ثابتی، در اطراف قریه اوین با چشمان و دستان بسته تیرباران شدند.
بهمن نادری پور(معروف به تهرانی) که خود از شکنجهگران معروف ساواک بوده در دادگاه انقلاب در سال ۵۸ در شرح این واقعه میگوید:
"زندانیان را از زندان تحویل گرفتند. ما هم در قهوهخانه نزدیک زندان اوین به انتظار ایستادیم. پس از تحویل آمدند و از طریق جادهای که از داخل قریه اوین میگذشت به بالای ارتفاعات بازداشتگاه اوین رفتیم. در آنجا زندانیان را - درحالی که دستها و چشمهایشان بسته بود - از مینیبوس پیاده کردند و همه را در یک ردیف روی زمین نشاندند. پس از اینکه روی زمین نشستند، «عطارپور» (بازجوی ساواک) یک قدم جلوتر آمد و شروع به سخنرانی کرد. گفت: همانطور که دوستان و رفقای شما همکاران و رفقای ما را در دادگاههای خودشان به مرگ محکوم کردند و آنها را کشتند، ما هم تصمیم گرفتیم شما را که رهبران فکری آنها هستید و با آنها از داخل زندان ارتباط دارید، مورد تهاجم قرار بدهیم و شما را اعدام کنیم و از بین ببریم. این حرف مورد اعتراض بیژن جزنی و چند نفر دیگر واقع شد. ولی نمیدانم عطارپور نفر اولی بود یا سرهنگ وزیری (رییس وقت زندان «اوین») که با یک مسلسل که آورده بود، رگبار را به روی آنها خالی کرد."
مقاله رشیدی مطلق؛ ثابتی جرقه انقلاب را زد
امام (ره) به مناسبت چهلمین روز درگذشت فرزندش - مصطفی خمینی - بیانیه هایی منتشر کرده و در آنها از فجایع و مظالم شاه سخن می گوید. شاه با دیدن آن ها به شدت عصبانی شده و به نصیری - رئیس ساواک - می گوید:
"این مرد عقب مانده و عامل اجنبی، جسارت را از حد گذرانده است، دستور بدهید دو مقاله تهیه و در آنها به سوابق خانوادگی او که به وسیله انگلیسی ها از هندوستان به ایران، آورده شده اند و مخالفت او با اصلاحات ارضی و حقوق زنان و برنامه های اصلاحی مملکت، تهیه و در شرفیابی بعدی بیاورید تا ملاحظه و دستور چاپ آنها در مطبوعات داده شود ".
نصیری به ثابتی می گوید اعلیحضرت به ما دستور داده اند و شما این دو مقاله را تهیه کنید. ثابتی مطابق دستور شاه عمل می کند. اما شاه همین دستور را به هویدا که در آن زمان وزیر دربار بود می دهد. هویدا هم این امر را به فرهاد نیکخواه محول کرده و او نیز به فردی به نام شعبانی می گوید تا مقاله را بنویسد. آن مقاله را شاه می پسندد و به دستور او در روزنامه اطلاعات به نام مستعار رشیدی مطلق منتشر می شود. اقدامی که به باور بسیاری از مورخان، یکی از نقاط عطف تبدیل جنبش انقلابی مردم ایران به یک قیام سراسری شد.
پیش بینی انقلاب توسط ثابتی
ثابتی در خاطرات شفاهی خود مدعی شد که دو سال پیش از پیروزی انقلاب، وقوع ان را پیش بینی کرده و ان را با شاه مطرح کرده بود و البته انتظار از او به عنوان مسوول اصلی تشکیلات اطلاعاتی شاه نیز همین بود. او می گوید که گزارشی مفصل را در آذر ۵۵ برای شاه نوشت و از طریق رییس وقت ساواک، نصیری، نزد شاه فرستاد:
"موقعی که کارتر در آمریکا داشت برای ریاست جمهوری فعالیت می کرد مطالبی را علیه شاه گفته بود. نتیجتا در داخل، مخالفین رژیم بسیج شده بودند و فکر می کردند که الان دوباره فرصتی پیش می آید که بتوانند کارهایی بکنند. زمانی که کارتر انتخاب شد ولی هنوز به دفترش نرفته بود، یعنی در آذر 1355 من بوسیله (ارتشبد نعمت الله) نصیری (سومین رئیس ساواک) یک گزارشی برای اعلیحضرت فرستادم و گفتم به نظر می آید که سناریوی سال 1339 و 40 یعنی دوره 1960 و 61 در دوره کندی دوباره دارد تکرار می شود و مخالفین به این نتیجه رسیده اند که حالا کارتر اعلیحضرت و ایران را تحت فشار قرار می دهد و فرصتی پیش می آید که اینها بتوانند خود را به صحنه بیاورند و به اصطلاح ایشان را به چالش بکشند."
واقعه کفش فروشی خیابان شاه عباس
این واقعه در روزهای پایانی سال 1354 اتفاق افتاد. همسر ثابتی برای خرید کفش به کفاشی شارل ژردن میرود، در هنگام پرداخت پول کفش متوجه میشود کیفپولش مفقود شدهاست. صاحب مغازه میگوید: «کسانی که داخل مغازه هستند خارج نشوند تا کیف پول خانم پیدا شود». در بین مشتریان، همسر یکی از قضات دادگستری نیز بودهاست که با نامزد برادرش برای خرید آمده بودند. با وجود آمدن این جنجال، همسر قاضی اوستا از برادرش میخواهد به داخل مغازه بیاید و این همزمان میشود با وارد شدن محافظ همسر ثابتی به مغازه. این محافظ که استوار ارتش بود هم راننده و هم محافظ همسر ثابتی بود. در درون مغازه بین این دو مشاجره و درگیری صورت میگیرد که استوار با اسلحه کمری خود به برادر همسر قاضی اوستا شلیک میکند که باعث میشود وی به شدت زخمی شود و پس از دو هفته در بیمارستان فوت میکند.
یک دختر دانشمند ثمره رئیس ساواک
پرویز ثابتی در آبان ماه سال 57 به خارج فرار می کند و هرگز به کشور باز نمیگردد. مطابق با اسناد ساواک، وی در نهم آبان سال ۱۳۵۷ با نام مستعار عالیخانی از طریق فرودگاه بینالمللی مهرآباد، تهران را به مقصد لندن ترک کرد.او اکنون ساکن اورلاندو آمریکا است.
ثابتی دو فرزند دارد. دخترش پردیس ثابتی، یک زیست شناس و استاد علوم ژنتیک است و در زمینه علم و دانش به پیشرفت فراوانی رسیده است تا بدانجا که برخی منابع او را یکی از صد دانشمند برتر ایالات متحده میدانند.
اعتقاد دینی ثابتی
پرویز ثابتی در محله تپه سر سنگسر، سمنان در یک خانواده بهایی به دنیا آمد. خود او میگوید در خانواده من هم مسلمان و هم بهائی وجود داشتهاند: " خانواده مادریام بهائی و عمهها و مادربزرگ پدریام مسلمان بودهاند. همسرم هم مسلمان زادهاست. من نه بهائی بوده نه مسلمان و نه پیرو دینی دیگر. از وقتی خود را شناخته و به بلوغ رسیدهام به هیچ دینی اعتقاد نداشته و غیر دینی و غیر مذهبی بودهام."
منبع: خبر فوری
38
کاری به اینکه خائن بوده یا نبوده ندارم پرویز ثابتی از اون تیپ آدم ها بود که در هر سیستمی قطعا تا مدارج بالا رشد میکرد حالا میخواد او نهاد ساولک باشه یا یه وزارتخانه... در کل آدم قابلی بوده. یک کتابی هم منتشر کرده که خاطرات زمان ساواک را آورده.
کاش زیر دستش بودی میبستت به صندلی الکتریکی و ناخن شصت پات را میکشید تا روح اجدادت را جلو روت میدیدی اون وقت هم ببینم میگفتی قابله وپیشرفت کرده
من کتاب ثابتی رو نخوندم ولی ای کاش ثابتی هم مثل فردوست گوشه ای از کثافت کارایشون رو توی کتابش نوشته باشه تا امثال رضا رو سفید بشن ....منتها یک چیز از ثابتی رو قبول دارم و اون پیش بینی انقلاب بوده اونم به این خاطر که شگنجه گر زندانها بود و میدیده چه مبارزین داریم ان شاءالله خون نا حق ریخته مبارزین وجود کثیفش رو بگیره ان شاءالله هر روز که زنده است با کابوس هزاران بار بمیره و زنده بشه
بله درست می فرمایید این شخص جلاد و سفاک ساواک بود ولی در حال حاضر از این نوع جلاد کم نداریم
آلان از قبیل ایشان هزاران نفر داریم و حتی صد بدتر
اسم جدیدش چیه؟
مقایسه چهل سال قبل از انقلاب را با چهل سال بعد انقلاب ر ا آماری ومستند اعلام کنید تا رٱفت اسلام مشخص گردد
چرا نوشتین برنگشته؟؟ مگه قرار بود برگرده؟ برگرده دیگه برنمی گرده.ههههه
تاریخ همیشه تکرار می شود وخواهد شد هستن هنین الان که فکر می کنن با داشتن سیستم عریض و طویل اطلاعاتی و امنیتی به هیچ وجه تکان نمی خورن همان طور که پیشینیان هم همین فکر را کردن و به تاریخ پیوستن ومتاسفانه نه قبلی ها و نه فعلی ها و نه بعدی ها هیچوقت از تاریخ درس نگرفته و نخواهند گرفت .
نه که الان مخالف ها رو ناز و نوازش میکنید!!!!! خیلیها جنازه شون هم به خانواده هاشون نمیرسه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
واله قسم روی ساواک راسفیدکردید صدرحمت به ساواک شما که ازساواک بدترید اگراونا عده ای راشکنجه میکردن شماهاکه۴۰ساله نود درصد مردمایران راشکنجه دادید
اونها که منفی میدن نمیخواهند واقعیت را باور کنند
شماها همیشه اینجوری هستین اقا رضا علی اقا ....رای بیارین خودتونو امام می دانید رای نیارید یا فتنه یا همه بی سواد شما استاد دانشگاه
جناب منافق خیلی سوختی ملت ایران واقعییت رو پزیرفتن شما چشم دلتون کور شده و نمی خواهید واقعییت رو بپذیرید شما نماینده ملت نیستید ملت وقتی لازم باشه در صحنه هستند
امثال جنابعالی اگه یه کم چشماتون را باز کنید وکشورهای اطرافتون را نگاه کنید دور تا دور ایران اونوقت میفهمین تنها جایی که میشه تو خاور میانه با حفظ شرافت وناموس نفس کشید همین ایرانه آدم نمیدونه تو ایران قسم حضرت عباس را باور کنه یا دم خروس را میگن عرصه بر ما تنگه ولی عید که میشه سواریها از سرو کول هم میرن بال برا سفر نوروزی یارو سلبریتی با کمال پرروئی بر علیه نظام کامنت میذاره سارا متقی به نظام توهین میکنه میبینی جشنوارا فجر برنده شده هر غلطی دلشون میخاد میکنن حیات خلوتشنو کوشک آداسی واروپاس بازم میگن عرصه تنگه بابا تورا به خدا وزن این روسری وچادر را تحمل کنید یک کیلو هم نمیشه خوب مملکتیه خوب یارو قبل انقلاب سماق میمکیده حالا شده میلیاردر فقط نایس اروپا وفرانسه وانگلیسه فرانسه که چشم مخالفاش را آشکارا کور میکنه باید برین زندان گوانتاناما امریکا زیر دس مامور سیا تا بفهمین ایران نایس هست یانه
جناب سجاد همین مهمه اونایی که سماق میمکیدند یا با صدقه زندگی میکردند از کجا میلیاردر شدند و دا ای پول و منصب شدند؟
خدا لعنتش کنه یهود و یهود زاده ها و وابسته هاشون بهائی ها ادعا دارند نژاد برترن اجازه نمی دهند غیر خودشون کسی به مدارج بالا برسه دختر ثابتی هم از همین دسته است
اگرکسی عرضه نداره ونمیخوادبخودش زحمت بده ودرس بخونه و به مدارج بالاتربرسه، وهمش دوست داره تو زندگی دیگران سرک بکشه وفضولی اینو اون رو بکنه، چه ربطی داره به دین ومسلک دیگران؟ بریدخودتون رو درست کنید، نه دیگران رومتهم.
درود برشما مریم
حالا تو چرا پاچه دخترش رو گرفتی؟؟؟
آفرین به شما بانوی باغیرت........ خودنیم زهرا معلومه توام خیلی سوختی ها
خدا لعنتش کنه کار ساوک ناخن کشیدن دندون کشیدن بستن به صندلی برقی تجاوز تحقیر وصدها شکنجه دیگر آقایونیی که تو این پیامها میفرمان الان هم وجود داره بله برای امنیت باید وجود داشته باشه ولی نه به شدت ساواک وحالا ضروری تره اگه نبود با این دشمنا که ما امروزه داریم منافقین،سلطنت طلبا،موساد،امریکا،الاهوازیه،داعش،به اضافه اونهایی که از این ملعونین پول میگیرن تا اوضاع را برهم زنن اونوقت میدیدی تو خیابون داری راه میری یه بمب زیر پات منفجر میشد اوایل انقلاب سحت گیری واطلاعات نبود مسعود رجوی گور با گور شده در عرض کمتر از دو سه سال هفده هزار نفرمردم عادی و پزشک وهمه قشری را به خاک وخون کشید یادمون که نرفته یا سنمون اقتضای اون زمان نبوده یا شاید برامون نگفتن
تویی که شکنجه رو توصیه میکنی وآنرا در شرایط حاضر ضروری تر میدونی ، اگر هنر داشتی با منطق و عقل و رفتار شایسته طرف مقابلت را تسلیم میکردی اما چون نداری و احتمالٱ صاحب اموال و قدرت نامشروع شده ای برای حفظ آن به شکنجه تمایل داری و پیرو یک بام و دوهوا شدی چطوریه که ثابتی شکنجه گر ملعونه اما احیانٱ تویه شکنجه گر مغفوری مرتیکه؟!؟!؟!
جناب کوه..... آقای سجاد در متن نوشتن شکنجه نه به اندازه ساواک ایشون به نظر منم منظورشون رو خوب نرسوندن.... ولی نظر شما که با منطق و عقل و رفتار شایسته میگویید طرف مقابلت رو تسلیم کن چرا با ادبیات زننده به ایشون پر خاشی کردیید پس شما هم با زبان نرم و قانع کننده جواب ایشون رو می دادید شکنجه بدنی و شکنجه زبانی هیچ فرقی با هم نداره همون طور که دوستانتون در ساواک علاوه بر شکنجه مبارزین از فحاشی و الفاظ رکیک هم استفاده میکردنند ......برادر یا خواهرم متاسفم برات هنری که ازش یاد کردی شما داشته باش
اگه یه کسی پدرش باتمام وجود کشورش رو در اختیار دشمن میگذاره بعد تبعید میشه جزیره موریس خیلی احمقانه س که پسرش هم در همون مسیر وادادگی حرکت کنه اظهارات و وصیت محمدرضاشاه در باره امریکا تو اینترنت قابل دستیابیه اما در نهایت کسی که حامیانش پشت شو خالی کردند راهی جز ضرب و شطم و فحاشی به مخالفینش نداره این میشه معامله دوسر سوز
شماچندسالتونه که درباره رضاشاه وخدماتش به ایران اینطوری قلمفرسایی میکنی؟ اگردین ندارید، لااقل آزاده باشید، نه ساندیس خور. چقدرمفت خودتون رومیفروشد.
مریم خانم، اگه تاریخ واقعی روخوانده باشی اینطوربدیگران تاخت نمیکنی، قصدکسی نیست که ازکارهای خوب یابدآنهادفاع کنه،ولی درموردناحقی کردن دیگران هم خاموش ماندن عین بی انصافیه،شمامثالی برای ادعاتون دارید؟ درحالیکه جمهوری اسلامی، بخش عمده ی دریای خزر رابه روسهاواگذارکرد، شمامطلع شدید؟صیدآبزیان خلیج فارس را با کشتیهای پیشرفته وفوق مدرن به چینیهااجاره دادندشمامطلع شدید؟ وچندین موارد دیگردرموردکشوربرادر ودوست روسیه که جای عنوان کردنش نیست.
بنظرم شاه یک احمق تمام عیار بود که با وجود هشدار آذر ۱۳۵۵ ،آقای پرویز ثابتی آنرا جدی نگرفت.
خانم فتحی زیاد از شما انتظاری نیست خیلی پای ماهواره میشنی هر چی اونا به دروغ تکرار میکنن شما دیکته کردی
بمریم: چرا گیج میزنی؟ خانم فتحی کیه ؟!؟؟!؟
من جواب خانم فریده فتحی یک سطر پایین تر رو نوشتم سایت محترم فوری زیر پیام شما اشتباها فرستاده اگر اشتباه از من بوده ببخشید
پاسخ به حبیب الله ناظمی اولا : ثابتی مشخصه چه سمتی در ساواک داشته شما نمی خواد سنگش رو به سینه بزنی اگه ریگی به کفشش نبود فرار نمی کرد دوما : چیزی که عیانه نیاز به فضولی نداره حیف شد شما هم مشخصه واقعا بی عرضه بودی در کسب مدارج بالا چون با این دل پُری که داری حتما پیش امثال ثابتی بودی سوما : شما چند سالته اگه زمان رضا شاه و پسرش بودی که شپشا از سر و کلت بالا میرفته حالا یادت رفته آدم شدی اگر هم نبودی بهتره کتاب ظهور تا سقوط سلسله پهلوی نوشته فردوست از مهره های خود رژیم رو حتما بخون تا با آن دوره و خاندان شاهنشاهی آشنا بشی چهارما : حیف نیست امثال تو کلام امام حسین علیه السلام رو که اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید رو استفاده بکنی ثابتی آزاده بود که فرار را بر قرار ترجیح داد میموند از دوستانش و شما دفاع میکرد پنجما:خدا لعنت کنه تو رو اگر دروغ گفته باشی که ما ساندیس خوردیم و تو نخورده باشی چقدر مفت مثل اربابانت وطن فروشی
اگه رفرنس شما کتاب فردوست هست یکم تامل بیشتر لازمه.هر کس این کتاب را بخواند و فردوست را بشناسد میفهمد چی به چیه؟یکم بیشتر مطالعه کن. همین که فردوست بعد انقلاب از گزند انقلاب در امان بود و در خانه ایی امن مشغول نوشتن کتابش مبشودو با مرگ طبیعی هم میمیرد گویای خیلی چیز هاست
جناب رضا..... فردوست مثل شما یک پس مانده نظاره گر بود پس از فرار شاه و همدستانش به خواست خودش گوشه ای از واقعییت ها رو نوشت با این تفاوت که دیگه این قدر مثل شما بی غیرت نبود که چشمش رو به روی واقعییت ها ببنده و از ثابتی که آوازش برای همه آشکاره حمایت کنه شما نمی خواد مطالعه کنی فقط نظاره گر مراسم حاج قاسم عزیز راهپیمایی عظیم ۲۲ بهمن باش مردم واقعی اینا هستند با این همه فشار اقتصادی و تحریم ها و منافقین داخلی ..........نه امثال تو که معلوم نیست توی کدوم سوراخ موش قایم شدن و می خوان یک کمی خودشون رو نشون بدن
من ازثابتی دفاع نکردم، وازهیچکس دفاع نمیکنم، توصیه میکنم. مؤدب باشی و بیشترحقایق رودریافت کنی تا بدیگران توهین بکنی.
مریم خانم سواد نداری حداقل ادب داشته باش. مگر کسی از ثابتی حمایت کرد. چنگیز آن جانی تاریخ آیا کسی در جنگ آور بودن و استعداد نظامی او میتواند ایراد بگیرد. مگر انسان بد نمیتواند متخصص باشد. کاش کمی هم واقعیت های قبل و حال را اونطور که هست میدیدید. بنده در خوزستان هستم تمام 8 سال جنگ هم همین جا بودم همه نوع صدمه و هزینه هم در این 40 سال دادم شما بگید واسه این انقلاب چه کردید که از همه دنیا طلبکار هستید.
مریم خانم عزیز،منکه توهینی به شمانکردم،که اینقدردلت پره وبه همه میپری،البته مشخصه ازاون ساندیس خورهایی یا فاطی کماندوها، ویا اینکه ناراحتی های معمول بهت واردشده،وامابعد، فردوست، همکلاسی و دوست گرمابه وگلستان شاه بود، بعدانقلاب مانندخیلی هاکه امروزمجیزمیگن، بخاطرحفظ جون ناقابلش دست به خیلی کارهازد، ماننداون مورخ خودفروخته ای که هررروز تورادیو تمام قصه هارو وارونه تعریف کردبرای خوشامداین سیستم حکومت، علی ایحالن،من ازشماتوقعم این بودکه اگرخانم مؤمن ومعتقدی هستی بروواقعیات روتعقیب کن بعددرمورددیگران قلمفرسایی کن که متأسفانه مشخص شدازاین مخ فندقیهایی هستی که همش توگوشه خونه نشستی و داستان راستان رو خوندی وملانصرالدین،وقص علیهذا، ی کم رشدکنی متوجه میشی چی گفتم.
منافقین چه زود رنگ عوض میکنن برگرد مطالبی که نوشتی رو دو باره بخوان چون جواب چرندیاتون دادم