"پری"، زنی ایرانی با چادر مشکی در میان روسپی‌های آتن

"پری"، زنی ایرانی با چادر مشکی در میان روسپی‌های آتن

بیش از ۲۵ سال است ساکن یونان است. خوش‌پوش است و با لبخند پاسخ سوالات را می‌دهد. نمی‌دانی نتیجه طول دوران مهاجرت است یا میزان نزدیکی‌اش به فرهنگ و مردم یونان و گاهی به نظرت می‌رسد یک یونانی است که به فارسی صحبت می‌کند. خودش می‌گوید که در یونان از بدو ورود حس کرده که در "خانه" است و همین هم آن‌جا ماندگارش کرده است. از سیامک اعتمادی، کارگردان فیلم "پری"، حرف می‌زنم. او که خودش را هم ایرانی و هم یونانی می‌داند، این شانس را داشته که این ترکیب را در نخستین فیلم بلند خود، "پری"، به خوبی به نمایش بگذارد. "پری" که عنوان آن از نام مادر کارگردان گرفته شده، در بخش پانورامای جشنواره فیلم برلین امسال حضور دارد. حضوری که با استقبال منتقدان همراه شده است.

اعتمادی درباره چگونگی کلید خوردن داستان "پری" این‌طور می‌گوید: «در همه این سال‌ها که یونان زندگی می‌کنم، گاهی من می‌روم مادرم پری را در ایران می‌بینم اما بیش‌تر اوقات او می‌آید. سنی هم دارد و زبان انگلیسی را بلد نیست و رفت و آمدش از فرودگاه سخت است. من همیشه به فرودگاه می‌روم که هم خوشامد بگویم و هم به خانه بیاورمش. یک بار که پروازش تاخیر داشت در فرودگاه نشسته بودم و با خودم فکر می‌کردم که اگر الان اتفاقی برای من افتاده بود مثلا تصادف کرده بودم و اصلا حتی نمی‌توانستم خبر بدهم که کجا هستم این زن الان چه می‌کرد؟ وقتی رسید از خودش این سوال را پرسیدم. گفت زمین و زمان را به هم می‌دوختم و پیدایت می‌کردم. من حرفش را فهمیدم و شکل‌گیری داستان پری در من شروع شد.»

Berlinale 2020 Siamak Etemadi griechisch-iranischer Regisseur (DW/P. Kouparaniis)

سیامک اعتمادی، کارگردان فیلم پری

اما "پری" همان‌قدر که مربوط به ایران (یا بهتر بگوییم مربوط به یک خانواده ایرانی) است، مربوط به یونان است، مگر می‌توان از دوربینی که تو را از سفارت ایران در آتن به دل اعتراضات آنارشیست‌های محله اکسارسیا این شهر، به موسیقی و عشق و زندگی شبانه جوانان پرشور آن و نحوه کسب و کار روسپی‌ها و تفریح ملوانان در این شهر تاریخی می‌برد بی‌تفاوت گذشت؟

درام "پری" در نگاه اول درباره جستجوست، جستجوی فرزند. پری (با بازی ملیکا فروتن، بازیگر ۴۴ ساله ایرانی آلمانی) یک زن ایرانی مذهبی است که حتی در اروپا با چادر سیاه راه می‌رود و در جستجوی فرزند ناپدیدشده‌اش در دل آتن در تکاپوست. قصه مادری که در جستجوی فرزند ناپدید شده است در هر جغرافیا و زمانی می‌تواند به اندازه کافی حرف برای گفتن داشته باشد اما ترکیب آن با فرایند مهاجرت به موضوع ابعاد تازه‌ای می‌بخشد.

اعتمادی می‌گوید که "یکی از هدف‌های من در دنبال کردن داستان پری این بود که می‌خواستم چکیده تجربیات خودم به عنوان یک مهاجر را که ظرف سال‌ها تجربه کرده‌ام در ماجرایی که شاید کل آن یک ماه و یک ماه و نیم طول می‌کشد نشان بدهم. این‌که این شخص چطور در طی این مدت با صحبت نکردن زبان مادری، عوض شدن طرز لباس و از دست دادن همه پشتیبانی‌هایی که داشته تغییر می‌کند."

Deutschland 70. Berlinale Filmfestival Berlin l Plakatwerbung (DW/P. Kouparanis)

نمایی از شهر برلین با تصویری از فیلم "پری"

او با بیان این‌که "جستجوی هویت واقعی" است که اهمیت دارد، از پرسش‌های بنیادینی که با "پری" قصد طرح‌شان را داشته است می‌گوید: «اگر ما چیزهایی که انتخاب خودمان در آن‌ها نقش نداشته است لایه لایه برداریم چه از ما باقی می‌ماند؟ در کشوری که به دنیا آمده‌ایم زندگی نکنیم، زبان مادری‌مان را صحبت نکنیم، حتی به عنوان مادر یا پدر آن بخش هویت‌مان را نتوانیم داشته باشیم... چه از ما باقی می‌ماند؟»

از همین روست که اعتمادی می‌گوید که "داستان می‌توانست برای یک مادر کلمبیایی در کشور قزاقستان اتفاق بیافتد". او ارتباط داستان با ایران و یونان را صرفا مربوط به شناخت خود از این دو کشور و فرهنگ می‌داند: «شخصا درباره چیزی کار می‌کنم که آن را بشناسم.» با این‌همه آنچه شاید "پری" را بیش از همه به ایران مرتبط می‌کند، زبان فارسی باشد. نه تنها سیر تحول شخصیت پری که حتی شخصیت‌پردازی او در آغاز سفر در بخش‌هایی از فیلم بی‌ارتباط به زن یا مادر امروز ایران است.

اعتمادی در پاسخ به این پرسش که چیزهایی در شخصیت پری هست که برای تماشگر ایرانی ممکن است "دور یا غیرایرانی" به نظر بیاید، می‌گوید که تلاش داشته "منشا و منبع اتفاقات واقعی باشد ولی داستان به نحو سینمایی تعریف شود." اعتمادی توضیح می‌دهد: «می‌خواستیم لباس یا آن‌طور که ایرانی‌ها شکسته بسته با یونانی‌ها انگلیسی حرف می‌زنند یا لوکیشن‌های فیلم واقعی باشند اما در عین حال می‌خواستیم فیلم یک فرم خاص سینمایی داشته باشد. این ترکیبی از هر دوست. داستان هم یک داستان عادی روزمره نیست. اتفاقاتی است که شاید یک بار در زندگی یک انسان پیش بیاید. موقعی هم که یک بار وارد همچین ماجراهایی شوی هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد.»

ایرانی بودن سیامک اعتمادی در حین تماشای فیلم این حسرت را هم یادآوری می‌کند که "چه می‌شد فیلمسازان ایرانی داخل ایران هم در آزادی فیلم‌های خود را می‌ساختند؟" چرا که یکی از صحنه‌های ماندگار فیلم فلش‌بکی به شیر دادن فرزند پری است که پستان‌های زن به طور کامل نمایش داده می‌شود و لحظه را بیش از آن‌که به "مادر و فرزند" مربوط کند، به زنانگی مادران هم مربوط می‌کند، زنانی البته با بدن غیرسانسور نشده.

سیامک اعتمادی این روزها پیشاپیش کار پروژه بعدی خود را که فیلمی به گفته او "کاملا یونانی" خواهد بود آغاز کرده است. داستان این فیلم مرتبط به یکی از خداهای اساطیر یونان می‌شود.

منبع: دوویچه وله

72

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 2
  • یک دوست
    0

    چرا این مادر یک زن ایرانی و چرا چادر نماد حجاب ایرانی ؟؟؟!!!! چرا حقیقت و نیت عامدانه این فیلم ساز علیه بنیان خانواده و حجاب را بیان نمی کنید؟؟؟!!! کسی منکر وجود روسپیگری در بین برخی از ایرانی ها نیست!!!؟؟؟ اما یک سئوال چرا شخصیت فیلم یک زن ایرانی و نماد ایرانی یعنی چادر؟؟؟!!! سئوال دوم دغدغه این فیلم ساز هست که آروز دارد در ایران فیلم سازان هم آزادی داشته باشند که هر چه ساختند بدون سانسور نمایش دهد و افتخارش در فیلمش فلش بک به نمایش پستان نقش شخصیت زن است!!!؟؟؟و نمایش چنین صحنه ای افتخارش!!!!؟؟؟؟ آیا نمایش چنین صحنه های امتیاز و قوت یک فیلم است؟؟؟!!! یا هدف و قصد فیلم ساز برای حل کردن معضلی از جامعه!!!؟؟؟ سوم اینکه جستجوی زن برای پیدا کردن فرزندش به زندگی زیر زمینی در آتن منتهی می شود!!!؟؟؟ چرا آتن و چرا تهران نه!!!!؟؟؟

  • پرتغال فروش محل
    0

    باسلام من فقط ماندم اين خبر چه چيز داراى ارزش داشت كه شما منتشر كردين يه جورى اون محله با اون جوانان وروسپيهاش را با اب تاب به هم اميختيد كه هر كس اين خبر را بخواند فكر ميكند از من وتو يا بى بى سى فارسى تغذيه ميشه من متاسفم