دستان خون آلود داماد پشت نقاب آبرو
تازه دامادی که به خاطر رابطه پنهانی با زنی ۴۰ ساله و از ترس آبروریزی وی را کشته بود دیروز در دادگاه پای میز محاکمه ایستاد.این مرد، جسد اکرم را در باغچه خانهاش دفن کرده بود و تصور نمیکرد رازش فاش شود.
ناپدید شدن زن جوان
بهمن سال 94 مردی با پلیس آگاهی ورامین تماس گرفت و از ناپدید شدن زن 40 ساله همسایه به نام اکرم خبر داد. وی به مأموران گفت: در همسایگی ما زن تنهایی زندگی میکند که چند روزی میشود به طرز مرموزی ناپدید شده است، همسایهها نگران او هستند و میترسند بلایی سرش آمده باشد .
با این تماس ماموران به تحقیق پرداختند. یکی از همسایهها گفت: یک هفته قبل اکرم مقابل خانه ما آمد و از من بیل و کلنگ گرفت .او میگفت فاضلاب خانهاش خراب شده است .او به داخل خانهاش رفت و دیگر بازنگشت.
کشف جسد زن تنها
به دنبال اظهارات همسایهها تحقیق برای افشای راز ناپدید شدن زن تنها آغاز شد و مأموران مقابل خانه این زن رفتند و پس از گشودن در به بررسی خانه پرداختند .
شواهد نشان میداد به تازگی در باغچه خانه این زن چیز مشکوکی دفن شده است .ماموران به بررسی پرداختند و جسد اکرم را که در باغچه خانهاش دفن شده بود کشف کردند.
شواهد نشان میداد چندین روز از مرگ اکرم گذشته است. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس برای رازگشایی جنایت به تکاپو افتاد.
نخستین سرنخ
در نخستین گام از تحقیقات، پلیس به بررسی فهرست مکالمات تلفنی اکرم پرداخت و به رابطه پنهانی وی با یک پسر جوان به نام آرش پی برد .
بدین ترتیب آرش ۲۵ ساله که به تازگی ازدواج کرده بود ردیابی و بازداشت شد.
اعتراف داماد
وی که سعی داشت خودش را بی اطلاع از مرگ زن جوان نشان دهد وقتی در بنبست اطلاعاتی گرفتار شد به رابطه پنهانی با این زن و قتل وی اعتراف کرد.
در حالی که نشانی از اولیای دم به دست نیامده بود، آرش روانه زندان شد و با گذشت سه سال از این ماجرا درخواست تعیین تکلیف را مطرح کرد .وی نامهای به دادگاه نوشت و از قضات دادگاه کمک خواست .
در دادگاه
با این درخواست، پرونده به دفتر رئیس قوه قضاییه فرستاده شد و با توجه به شناسایی نشدن اولیای دم، درخواست دیه مطرح شد.
آرش دیروز در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
وی درباره نحوه آشناییاش با اکرم گفت :وقتی مجرد بودم در خیابان با اکرم آشنا شدم .ما چند بار تلفنی با هم صحبت کردیم و به یکدیگر علاقهمند شدیم .به همین دلیل او را به عقد موقت خودم درآوردم و گاهی اوقات به خانه اکرم میرفتم .چند ماه از این ماجرا گذشته بود که تصمیم به ازدواج گرفتم و با دختر جوانی که خانوادهام به من معرفی کرده بودند عقد کردم.من همان موقع رابطهام را با اکرم تمام کردم اما او دست از سرم بر نمیداشت و میگفت باید از همسرم جدا شوم و با او ازدواج کنم .
تهدید به آبروریزی
تازه داماد جنایتکار ادامه داد: آخرین بار پس از چند ماه و به اصرار اکرم به دیدن او رفتم. او میگفت فاضلاب خانهاش خراب شده است ،به همین دلیل از من کمک خواست .او از همسایهاش بیل و کلنگ گرفت تا فاضلاب خانهاش را تعمیر کنم .من در حیاط مشغول تعمیر بودم که او دعوا را شروع کرد .اکرم میگفت به من علاقهمند است و هر طور شده باید همسرم را طلاق دهم و با او ازدواج کنم. او تهدیدم کرد ماجرا را به همسرم و خانوادهام میگوید و آبرویم را میبرد. من که از شنیدن حرفهای اکرم عصبانی شده بودم با چوبی که در باغچه بود یک ضربه به سرش زدم. او روی زمین افتاد فقط برای رهایی از آبروریزی نمیدانستم دارم چه کار فجیعی میکنم خیلی خشمگین بودم و با چاقویی که در جیب داشتم سر اکرم را بریدم. میدانستم نمی توانم جسدش را از خانه خارج کنم چارهای نبود چاله بزرگی در باغچه خانه حفر کردم و بعد جسد را در باغچه خانهاش دفن و فرار کردم.
این متهم که حالا ۲۸ سال دارد، ادامه داد: بعد از قتل به شهرستان فرار کردم اما دو ماه بعد از طریق تماسهای تلفنیام ردیابی و بازداشت شدم. نزدیک به چهار سال است که در زندان بلاتکلیف ماندهام و حالا که رئیس قوه قضاییه درخواست دیه را مطرح کرده است حاضرم دیه را قسطی بپردازم .
وی گفت: باور کنید من توان پرداخت دیه را به صورت یک جا ندارم .اگر دیه را تقسیط کنید حاضرم آن را به صورت قسطی بپردازم.
وی که سرش را پایین انداخته بود به عنوان آخرین دفاع گفت: میدانم اشتباه کردهام و حالا پشیمان هستم.من از ترس آبروریزی دست به این اشتباه زدم. بنا به این گزارش، در پایان جلسه ،قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
منبع: روزنامه خراسان
2222