باز خوانی شعر «زندان زندگی» از شهریار
یکی از اشعار استاد شهریار، شاعر خطه آذربایجان را با هم بخوانیم.
به گزارش خبر فوری ، امروز بزرگداشت شهریار، استاد شعر و زبان و ادبیات فارسی هست.
به همین مناسبت یکی از اشعار شهریار را باهم می خوانیم.
زندان زندگی
تا هستم ای رفیق ندانی که کیستم
روزی سراغ وقت من آئی که نیستم
در آستان مرگ که زندان زندگیست
تهمت به خویشتن نتوان زد که زیستم
پیداست از گلاب سرشکم که من چو گل
یک روز خنده کردم و عمری گریستم
طی شد دو بیست سالم و انگار کن دویست
چون بخت و کام نیست چه سود از دویستم
گوهرشناس نیست در این شهر شهریار
من در صف خزف چه بگویم که چیستم
33