زعفران خونآلود، راز جنایت هولناک را فاش کرد
پیگیری ماجرای زعفرانهای خون آلود راز جنایتی هولناک را در مشهد فاش کرد.
وقتی زن جوان از سر کار به منزل مادرش بازگشت ناگهان با صحنه دلخراشی روبه رو شد که برای لحظاتی توان تصمیم گیری نداشت. پیکر خون آلود مادرش در حالی کف اتاق پذیرایی به صورت طاق باز افتاده بود که خونهای زیادی نیز روی فرش و گلبرگهای زعفران به چشم میخورد.
«ز» که حیرت زده و ناباورانه به این صحنه هولناک مینگریست، وحشت زده به طرف مادرش دوید، اما او هیچ حرکتی نداشت.
زن جوان بی درنگ با اورژانس ۱۱۵ تماس گرفت و بدین ترتیب دقایقی بعد امدادگران اورژانس پیکر غرق در خون زن ۵۰ ساله را به بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد انتقال دادند، اما او بر اثر شکستگی جمجمه جان خود را از دست داده بود.
این گونه بود که ماجرای قتل زن میانسال در بی سیمهای پلیس پیچید و نیروهای کلانتری میرزاکوچک خان مشهد با هدایت سرهنگ باقی زاده حکاک، رئیس کلانتری عازم بولوار ابوریحان شدند. آنان پس از تایید درستی خبر و با حفظ صحنه حادثه، مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند و بدین ترتیب با حضور قاضی احمدی نژاد در مرکز درمانی و منزل محل وقوع جنایت تحقیقات در این باره آغاز شد.
بررسیهای مقدماتی بیانگر آن بود که النگوها و گوشواره زن ۵۰ ساله که حبیبه نام داشت به سرقت رفته است.
پیگیری این سرنخ در حالی به راز زعفرانهای خون آلود میرسید که دختر مقتول ادعا کرد دختر عمویش برای پاک کردن گلهای زعفران در منزل آنها حضور داشته است.
قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد با شنیدن این اظهارات، بی درنگ دستور بازداشت «ف-ب» را صادر کرد و بدین ترتیب گروهی از ماموران کلانتری میرزاکوچک خان دقایقی بعد زن ۳۰ ساله را دستگیر کردند، اما او به کلی نقش خود در ماجرای قتل زن عمویش را انکار کرد و مدعی شد که صبح به همراه فرزندانش از خانه زن عمویش خارج شده است.
متهم به قتل در حالی با دستور قاضی ویژه قتل عمد و برای انجام بازجوییهای تخصصی در اختیار کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفت که چند النگوی قیچی شده مقتول نیز در بازرسی بدنی از وی کشف شد.
این زن ۳۰ ساله که با راهنماییهای مقام قضایی، در دایره قتل عمد آگاهی و زیر نظر سرهنگ علی بهرامزاده، رئیس اداره جنایی بازجویی میشد، با دیدن اسناد و مدارک انکارناپذیر، به ناچار لب به اعتراف گشود و راز این جنایت هولناک را فاش کرد، اما در عین حال مدعی شد طلاها را برای فریب پلیس قیچی و سرقت کرده است تا چنین تصور شود که سارقان برای به دست آوردن طلاهای حبیبه او را به قتل رسانده اند.
«ف-ب» در بخشی از اعترافات خود گفت: شب قبل و با تماس تلفنی زن عمویم برای پاک کردن گلهای زعفران به منزل او رفتم، چون زن عمویم به تنهایی زندگی میکرد.
اما صبح زمانی که قصد داشتم از خانه خارج شوم به خاطر یک کینه قدیمی او دستم را گرفت و با من به مشاجره پرداخت.
من هم آجری را که کنار در اتاق بود، برداشتم و ضرباتی به سرش کوبیدم و بعد هم با گذاشتن آجر و طلاها در کیفم، به همراه فرزندانم و فرزندان دختر عمویم در حالی از خانه خارج شدم که دختر عمویم صبح به محل کارش در یک فروشگاه پوشاک رفته بود وقتی احساس نگرانی به من دست داد و عذاب وجدان گرفتم دوباره به منزل زن عمویم در بولوار ابوریحان بازگشتم، ولی ماموران را دیدم که آن جا حضور داشتند به همین خاطر فهمیدم که او را کشته ام و از آن جا گریختم.
بررسیهای بیشتر برای افشای ابعاد دیگری از این ماجرا و همچنین ادعاهای متهم به قتل، از سوی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی همچنان ادامه دارد.
منبع: خراسان
68
من نمیدونم چرا اکثر جنایات درمشهد مقدس میشه. یا امام رضا ع شفاعت کن.
اگر کشتی چرا خاک ،،ببخشید چرا به کلانتری خبر ندادی