پروژه تبدیل پیمان معادی به گلشیفته فراهانی
حمله دوباره رسانههای تندرو به پیمان معادی این گمانه را قدرت بخشیده که آنها میخواهند این بازیگر را هم مجبور کنند نوشداروی مهاجرت بنوشد.
نسخه تندروها دیگر لو رفته؛ آنها برای هنرمندانی که دگراندیش میخوانند و زمینه فعالیتشان فراتر از مرزها میرود یک پیشنهاد روشن دارند: "مهاجرت از ایران "
یک :
"... نوروز دو سال قبل وسایلم را جمع کرده بودم، حتی چمدانم را بسته بودم و میخواستم بروم... "
این جملات تلخ اصغر فرهادی ست که سیزدهم اسفند ۱۳۹۵ در آیین تقدیرش به پاس دومین اسکار در موزه سینما گفت و رفت.
• کیست که نداند "فرهادی" تنها کسی نیست که زیر فشارهای دلواپسانه از جمله مجله صاحب نفوذی که جمعی از هنرمندان را "دیوث" خواند، به ترک میهن سوق یافت؛ راهی که "سوسن تسلیمی"، "بهرام بیضایی" و بسیاری دیگر به جبری از همین جنس تن دادند.
دو -
فراموش نکردیم روزی که گلشیفته فراهانی برای ایفای نقش در "مجموعه دروغ ها" ریدلی اسکات و هم بازی شدن با دی کاپریو رفت، قصد مهاجرت نداشت، او برگشته بود بماند، حتی این حضور سینمایی را رسانه ای هم نکرد بلکه مرور زمان سبب شود تنوره آتش داغ بعضی ها اندکی سرد شود ، اما همین تندرو ها با به جریان انداختن نسخه معمول شان، سناریویی را کلید زدند تا خانم گلشیفته تاب ماندن در سرزمین مادری نیابد؛ خاطرتان باشد همان روزها چهره های دلسوزی خواهان تلطیف فضا و امکان بازگشت این بازیگر شدند اما نقشه تندروها غیر این بود و ابزار تحقق آن را هم داشتند.
سه -
اکنون گویا نوبت به پیمان معادی رسیده است؛ حمله دوباره رسانههای تندرو به پیمان معادی این گمانه را قدرت بخشیده که آنها میخواهند معادی را هم مجبور کنند نوشداروی مهاجرت بنوشد. این فشار از فیلم "کمپ ایکس ری"، آغاز شد و به واسطه نقش آفرینی او در "ساعت ۱۳: سربازان مخفی بنغازی" به اوج خود رسید...
چهار -
فرار مغزها در عرصه فرهنگ با شگردهای ناامن سازی فکری هنرمند و ناسزا گویی و تهمت افکنی ادامه می یابد.
ناگفته هم نماند چنین رویکردی درباره بزرگانی مانند عباس کیارستمی،آیدین آغداشلو، هوشنگ گلشیری، محمود دولت آبادی و خیلی های دیگر هم جواب نداد، آنها ناملایمات و ناسزاها دیدند و شنیدند اما ایستادند و ماندند، البته این توقعی ست که نمی توان از همه داشت، آن هم در سرزمینی که قرار بود هنر قدر ببیند و هنرمند بر صدر نشیند.
این یادداشت را ۲۹ فروردین ۱۳۹۶ در ایران آرت منتشر کردم و امروز هفدهم اسفند روزنامه کیهان دقیقن پس از چهار سال با شبه روشنفکر خواندن پیمان، علاوه بر تکرار ادعاهای قدیمی، اتهاماتی متوجه فیلم «برف روی کاج های» او و نیز سیمرغی که گرفته نموده و دوباره به او تاخته تا ثابت شود در به همان پاشنه بدبینی و سوتفاهمات عمیق میچرخد.
منبع: ایران آرت
72
الان این هیچ ها شدن مسئله و مشکل مملکت ....اینا نه حس وطن دوستی دارن نه هیچ چیز دیگه ....بودن و نبودنشون هم هیچ فرقی برای مردم نداره ...به مشکلات جوونامون برسیم تا این بی معنی ها
1- عجیبه که هر پروژه ای که این دوستان کار می کنن یا به دین تعنه می زنه یا به کشور. 2- عجیبتر اینکه همه این پروژه هاشون توسط غربی ها حمایت مالی و تبلیغاتی می شه. 3- عجیبتر اینکه چرا غربی ها فقط از این پروژه ها حمایت می کنن؟ چرا از پروژه ای که ایران و ایرانی توش آدم حسابی نشون داده بشه تو غرب حمایت نمی شه. 4- از همه عجیبتر اینکه چطور شما متوجه این واضحات نمی شین؟
کاش تندرو ها برن بقیه یه نفسی بکشن
الان این نخبه های هنری که رفتن اونجا برهنه شدن قرار بود چه گلی به سر مردم بزنند که الان از وجودشون محروم شدیم؟
عجیب است که چقدر خبر فوری به این خبرها واز نان نالایق خبر می سازد این خانمهای خیابانی و بی شرم نباید اهمیت بدهد
گل شیفته به کج راه ای رفت که قبل ازاو سوسن تسلیمی ،شهره اغداشلو،گوگوش،داریوش،ابی،و....یعنی تن فروشی و خیانت به وطن وخدمت به رسانه های بهائی وصهیونیستی مثل ایران نشنال،من وتو،بی بی سی،صدای امریکا مرگ بروطن فروشان بی دین
عزیزان همه خوب میدانیم که دراین سرزمین سالهاست که معروفیت نه،!! بلکه محبوبیت لرزه براندام وترس بجان بعضی ها که حتی خودشان هم خودشان راقبول ندارندمی اندازد. بجای سرکوب کردن ضعفهای خودشان باقدرت تمام محبوبین راطردوازخانه پدری وسرزمین مادری فراری میدهندوبعدهجرت آنان رابه سفله گرفته ومسخره میکنند. پروردگارا ذره ای فهم و شعورم آرزوست. خودت ارشادشون کن...