برای بسیاری، داشتن یک شریک و زندگی عاشقانه به ماموریتی غیر ممکن تبدیل شدهاست. نباید اینگونه باشد. عشق ورزیدن و رها کردن خود در دامان عشق، یک عمل ساده و خودبه خودی است، همان طور که قوانین طبیعت نشان میدهند. این ما هستیم که همه چیز را پیچیده میکنیم.
این روزها ترس زیادی در رابطه با عشق وجود دارد. ما به سختی میتوانیم این واقعیت را بپذیریم که هر رابطه عاشقانه ای نوعی رنج در پی خواهد داشت. ما همچنین نمیدانیم که عشق ورزیدن و حفظ و پرورش آن به دست خود ماست. اما چگونه میتوانیم به آن دست یابیم؟ این همان چیزی است که باید و نبایدهای عشق به ما میآموزد.
باید همیشه یادتان باشد که با شریک خود ارتباط داشته باشید. این بنیان روابط زوجها و انواع روابط عاشقانه است. اگر ارتباط و گفتگو باشد، همه چیز ممکن است. اگر ما در حال پروراندنِ عشق هستیم، پس همه چیز قابل دستیابی است.
بایدها و نبایدهای عشق به ما میآموزد که ارتباطات چیزی است که احساسات ما را شکل میدهد. احساساتی که در روابط ما وجود دارد. اگر کسی را دوست دارید، اما به زبان نیاورید و به او نگویید که دوستش دارید؛ پس انگار نه انگار این احساس در شما وجود داشته است.
یادمان باشد که "ارتباطات" امکانات زیادی را شامل میشود و چیزی فراتر از کلمات و سخن گفتن است.
2- به شریک زندگی خود حساس باشید
حساس بودن یعنی توجه به شخصی که دوستش دارید. توجه به آنچه که آنها "میگویند" و آنچه که "نمیگویند". ژست و لحن صدای او سعی در برقراری ارتباط دارند:
گوش کن، نگاه کن، لمس کن.
یاد بگیرید که خلق و خوی او را بشناسید و نیازهاشان را. این عشقی است که پرورانده میشود و رو به رشد است.
وقتی میبینید برای او مشکلی پیش آمده یا اینکه کمی متفاوت به نظر میرسد فقط به این اکتفا نکنید که بپرسید: "چه اتفاقی برایت افتاده است؟".
وقتی کسی اوقات بدی را پشت سر میگذارد، واقعاً طاقت فرسا است که مجبور شود همه چیز را برای شخص مقابل تعریف کند.
چه عذابی دارد اگر مجبور شوید تمام احساسات خود را با کلمات توضیح دهید؟
گاهی فقط در کنار هم بودنْ کفایت میکند. زوجهای عاشق بدون نیاز به کلمات با هم حرف میزنند و ارتباط میگیرند.
3-اوقات عاشقانه فراموش نشوند
بعضی اوقات، با گذشت زمان، دیگر از آن لحظات عاشقانه و صمیمی که در کنار هم میگذراندید، خبری نیست. این اتفاق وقتی میافتد که شما احساس میکنید عشقتان مستحکم شده است.
این زمانی است که به نظر میرسد همه چیز خوب پیش میرود. شما از کارها به همان شکلی که هستند، راضی هستید و آنچه باید انجام شود، قبلاً اتفاق افتاده است.
بله؛ همه اینها ممکن است تا حدود زیادی درست باشد، اما این دیدگاه، یک نقطه ضعف دارد: بایدها و نبایدهای عشق به ما میگوید که روابط عاشقانه هرگز کامل، نهایی و متوقف نمیشوند.
روابط در دگرگونی مداوم است و برای استحکام بخشیدن به عشقِ زندگی، مهم است که اوقات عاشقانه فراموش نشود؛ اختصاص فرصتهایی برای گذراندن وقت به تنهایی: تو و او.
4- پیش چشمِ دیگران، هرگز!
یکی از مواردی که باعث بیشترین خشم و کینه در رابطه میشود، این است که شریک زندگی آشکارا از شما گله و انتقاد کند.
هرگز و تحت هیچ شرایطی نباید عزیز خود را در مقابل دیگران سرزنش کنیم. این یکی از قوانین عشق است که هرگز نباید شکسته شود. این پروراندن عشق نیست.
وقتی گله و شکایت، آشکارا و پیشِ چشم دیگران مطرح میشود، برای شخص مقابل تحقیرآمیز است.
چرا فکر میکنیم باید اشتباهات و نقصهای عزیز خود را تبلیغ کنیم؟ این شکلی ظریف از انتقامجویی و کینهورزی است نه تمایلی صادقانه به بیان اختلاف، گله یا شکایت از کوتاهی، ضعف یا ناتوانی طرف مقابل.
5- بگذارید طرفْ نَفس بکشد
هرکسی به میزانی کم و بیش نسبت به عزیز خود حس تملک مییابد.
آنچه نمیتوانید اجازه دهید در زندگی شما اتفاق بیفتد این است که این حس مالکیت به اصلی ترین چیز در روابط شما تبدیل شود. طبیعی است که حسادت هرازگاهی وجود خواهد داشت، اما نباید چیزی باشد که دائماً رخ دهد.
به این ترتیب، اگر کسی را واقعاً دوست دارید، باید تلاش کنید تا از شَّر این نگرشهای کنترل کننده، که به جایی نمیرسند، خلاص شوید.
هیچ کس مالک شخص دیگری نیست. این زیادهخواهی تنها منجر به فاصله گرفتن میشود. هرکسی باید جای خودش را داشته باشد.
6- اوقات خوب و بد
قوانین عشق از ما میخواهد تا راجع به روابطمان زیادی خیالپردازی و رویابافی نکنیم و همیشه واقعگرایی آن را حفظ کنیم.
مهم نیست که یک رابطه چقدر زیبا باشد، شما همیشه باید شرایط دشواری را تجربه کنید و پشت سر بگذارید. این بدان معنا نیست که در رابطه مشکلی پیش آمده است. بلکه بر عکس داشتن این چالشها علامت سلامت رابطه است.
مشکلات اجازه میدهد تا زن و شوهر در روابط خود رشد کنند و بالغ شوند. این زمانهایی است که کیفیت رابطه مورد آزمایش قرار میگیرد. همچنین فرصتی عالی برای دمیدن هوای تازه در زندگی عاشقانه خود و قرار دادن چیزها در مکان مناسب است.
7- نگذارید ناراحتیهای کوچک روی هم تلنبار شوند
مشکلات کوچک میتوانند از کنترل خارج شوند. اگر شما مراقب آرام کردن اوضاع و حل مشکلات نباشید، اختلافات کوچک میتواند به نبردهای بزرگتری تبدیل شود.
کاری که هرگز نباید انجام دهید این است که وانمود کنید همه چیز به گونهای جادویی مرتب میشود. گاهی اوقات مسائل، بیاهمیت به نظر میرسند، اما شما هرگز نمیتوانید مطمئن باشید. به خصوص مسائلی که به طور منظم اتفاق بیفتند.
8- صمیمیت را پرورش دهید
زمانی که فرد احساس عشق میکند، تمایلات جنسی به طور طبیعی جریان مییابد. عشق بهترین مقّوی جنسی است. اما در روابط جنسی نیز همانند دیگر جنبههای زندگی، فراز و نشیبهای بسیاری وجود دارد. اوقاتی از خودانگیختگی فراوان وجود دارد که با زمانهایی خشک و ملالآلود آمیخته است.
باید و نبایدهای عشق به ما نشان میدهد که صمیمیت باید پرورش یابد. این به معنای ایجاد موقعیتهای عجیب و غریب برای خاموش نشدن حرارت جنسی نیست. موارد سادهای چون بوسیدن، خندیدن، نوازش کردن و در آغوش گرفتن این اشتیاق را شعلهور میکند.
9. شریک زندگی شما مسئول شما نیست
در یک رابطه، هر فرد "تا حدودی" در مقابل دیگری مسئولیت دارد. کلید اصلی همین عبارتِ "تا حدودی" است. هیچ کس نمی تواند انتظار داشته باشد که شریک زندگیاش خوشبختی او را تامین کند.
هیچ انسانی نباید چنین تعهدی داشته باشد.
مسئله این است که افراد زیادی به دنبال عشق و روابط رویایی هستند. آنها انتظارات بسیار بیشتری از آنچه می توانند، دارند و بالاخره به خاطر برآورده نشدن انتظاراتشان از همدیگر ناامید میشوند.
در این موارد، ما باید دیدگاه خود را تغییر دهیم.
10. از خودتان شروع کنید
رابطه فقط زمانی سالم است که کسانی که در آن هستند نیز سالم باشند.
اگر می خواهید رابطه رشد کند، اول باید خودتان رشد کنید. اگر میخواهید رابطه پیشرفت کند، از خودتان شروع کنید.
رابطه داشتن به این معنی نیست که شما دیگر "فرد" نیستید. اولین تعهد شما، نسبت به خودتان است.
بایدها و نبایدهای عشق ابزاری است که میتواند به ما کمک کند دوباره تمرکز کنیم.
این یک دستور العمل یا فهرست برای دنبال کردن، نیست. فقط از آن به عنوان راهنما استفاده کنید تا عشق ورزیدن به مهمترین عنصر در روابط شما تبدیل شود.
عشق جوانان بامشکلات زندگی ونگرانی هزینه جهزیه ونگرانی طلا مرد ناکام رفتنند