مرگبارترین محاصرههای تاریخ
محاصره به عنوان یک تاکتیک نظامی تعریف شده شامل تحمیل محاصره نظامی بر یک مکان مستحکم برای اجبار ساکنان آن به تسلیم است.
محاصره یکی از جنبههای جنگ باستان است که تا امروز ادامه دارد، در این گزارش با پنج محاصره تاریخی که کمتر دربارهاش میدانیم خواهید خواند.
محاصره لنینگراد
محاصره لنینگراد یکی از نشانههای معروف جنگ جهانی دوم و نمادی از بدبختی و فلاکت انسان در سایه جنگ است به ویژه برای غیرنظامیانی که راهی جز زندگی در یک محاصره خفقان آور نداشتند.
نیروهای آلمان نازی در سال ۱۹۴۱ به عنوان بخشی از عملیات بارباروسا سعی کردند بدون عملیات جنگی شهر لنینگراد را تصرف کنند، آدولف هیتلر به گزینهای وحشیانهتر، یعنی محاصره شهر و گرسنگی دادت ساکنان آن تا زمان تسلیم متوسل شد.
جمعیت این شهر حدود ۳ میلیون نفر بود و آنها هرگز برای چنین محاصرهای آماده نبودند و حتی وسایل کافی هم که برای زنده ماندن نداشتند. این شهر نه تنها در محاصره بود بلکه هواپیماهای آلمانی نیز روزانه آن را بمباران میکردند و گرسنگی شدید مردم، درجه حرارت پایین و شیوع بیماری اوضاع را وخیمتر کرده بود. گفته میشود که مردم در آن دوره علاوه بر مقدار ناچیز روزانه نان، مانند کفش چرمی و برچسبهای کاغذ دیواری و هر چیزی را که میدیدند میخوردند و همچنین شواهدی مبنی بر اینکه برخی گوشت انسان میخورند نیز به دست آمده است. با وجود این شرایط وحشتناک و دشوار مردم لنینگراد موفق به مقاومت در برابر زندگی در محاصره شدند و ۸۷۲ روز یعنی از سپتامبر ۱۹۴۱ تا ژانویه ۱۹۴۴ را تحمل کردند.
اما حتی پس از پیروزی نیز نتیجه غم انگیز بود، هنگامی که ارتش سرخ توانست سرانجام شهر را آزاد کند تعداد قربانیان محاصره که جان خود را از دست داده بودند و بیشتر آنها غیرنظامی بودند، یک میلیون نفر برآورد شد، در حالی که منابع دیگر برآوردر میکنند که تعداد کل مرگای ناشی از محاصره ممکن است دو میلیون و ۵۰۰ هزار نفر باشد.
محاصره بغداد
مغولها در دوران طلایی خود به بخش وسیعی از آسیا و خاورمیانه و اروپای شرقی حمله کردند و این نبردها توسط فرزندان و بستگان چنگیز خان انجام شد. یکی از آن نبرد نظامی توسط هلاکو خان نوه چنگیزخان انجام شد. هولاکو میخواست شهر بغداد در عراق را محاصره کند و مصمم بود که مراکز تمدن تهدیدکننده حکومت مغول و یکی از مشهورترین و بزرگترین شهرهای مسلمانان را از بین ببرد.
بیش از صدهزار مغول پس از امتناع خلیفه مستعصم، _آخرین خلیفه عباسی در بغداد_ از تسلیم شدن در برابر مغولها، به سمت عراق حرکت کردند. این محاصره در ۲۹ ژانویه ۱۲۵۸ آغاز شد و در ۱۰ فوریه همان سال رسماً پایان یافت.
ویرانی مغولها از مدت زمان محاصره مهمتر بود. مغولها بعد از شکستن حصارها و قلعهها هر کسی را که میدیدند به جز مسیحیان بغداد که در یک کلیسا پناه داده شده بودند، قتل عام کردند. مغولان چنان وحشی بودند که خلیفه را درون یک فرش پیچیدند و زیر سم اسبها لگدمال کردند. مغولها نشانههای شهر و اماکن مقدس مذهبی را نابود کردند. وحشیگری آنها در این مرحله متوقف نشد. هولاکو شخصاً دستور تخریب کتابخانه حکمت یکی از بزرگترین و مدرنترین مراکز دانش و تمدن در آن دوره زمانی را صادر کرد. نمیتوان میزان دانش و نوشتاری را که در جریان فتح بغداد از بین رفت را برآورد کرد، زیرا مغولها تقریباً همه کتابها را به رودخانه دجله انداختند تا جاییکه رودخانه از جوهر کتابها سیاه شد.
تقریباً به دلیل شرایط غیربهداشتی که مردم در آن زندگی میکردند، هر محاصرهای با شیوع اپیدمیها و بیماریهایی همراه بود و این همان اتفاقی است که در بغداد نیز افتاد، به طوری که اجساد در خیابانها و جادهها ریخته میشد،و بدون شک منجر به آلودگی محیط و انتشار بوی جسد مردگان گردید تا حدی که اپیدمی و بیماریها به شام رسیدند، و این میتواند دلیلی باشد که هولاکو را وادار به سوزاندن بغداد قبل از عزیمت و فتح شام کرد.
حاصره سواستوپول
این محاصره بین سالهای ۱۸۵۴ و ۱۸۵۵ اتفاق افتاد و بخشی از جنگ کریمه بود که بین امپراتوریهای روسیه و عثمانی درگرفت، عثمانیها در این نبرد مورد حمایت نیروهای فرانسه و انگلیس قرار داشتند. این محاصره شامل یکی از اولین نمونههای جنگ سنگرها به عنوان یکی از مشخصههای جنگ جهانی بود.
این محاصره یازده ماه طول کشید و وقتی روسها فهمیدند که نمیتوانند دشمنان خود را در جبهههای جنگ شکست دهند بیشتر ارتش خود را به داخل شهر منتقل کردند و در لاک دفاعی قرار گرفتند. این نبردها در ابتدا در روز انجام میشد و روسها در طول روز مورد حملات توپخانهای قرار میگرفتند و شبها برای تقویت مواضع دفاعی خود باز میگشتند.
متأسفانه برای هر دو طرف، زمستان سرد معضل بزرگی بود و اغلب مبارزان از بیماریهایی به ویژه وبا و اسهال خونی رنج میبردند.
ارتش فرانسه بیشتر تحت تأثیر بیماری قرار گرفت و مرگ بیشتر سربازان به دلیل بیماریهایی بود که گرفتار آن شدند.
روسها به سختی از شهر دفاع کردند و سربازان بسیاری را از دست دادند، روزانه حدود ۲۰۰۰ سرباز روسی کشته میشدند. در پایان روسها تصمیم گرفتند از شهر عقب نشینی کنند و شکست خود را جنگ کریمه را اعلام کردند، بنابراین نیروهای متفقین در نهم سپتامبر وارد شهر شدند و جنگ پس از مدت کوتاهی به پایان رسید.
تعدادی از هنرمندان و نویسندگان این جنگ را جاودانه کردند از جمله آنها لئو تولستوی که در آن زندگی کرد و اولین فیلم سینمایی روسی با عنوان "دفاع از سواستوپل" در سال ۱۹۱۱ در مورد این نبردها و محاصرهها منتشر شد. پرستار مشهور انگلیس فلورانس نایتینگل و همچنین مری سیکل نیز در تیمار و مداوای مجروحان طرف متفقین شرکت داشتند.
محاصره تنوچتیتلان
محاصره تنوچتیتلان در سال ۱۵۲۱ آخرین نبرد سرنوشت ساز بین آزتکها بود که از سرزمین خود در برابر استعمارگران اسپانیایی دفاع کردند؛ بومیان نسبت به استعمارگران که دست به سرکوب زدهبودند بسیار عصبانی بودند. فاتحی به نام هرنانکورتس ارتش دویست هزار نفری را علیه آزتکها، گسیل داشت. هدف از این حمله نابودی آزتکها و استعمار سرزمینهای آنها برای غنی سازی پادشاهی اسپانیا بود. تعداد مدافعان شهر نزدیک به سیصدهزار نفر بود، اما فنون جنگی و ابزارهای مردم بومی آمریکا به هیچ وجه با تکنیکهای پیشرفته موجود در اروپا مطابقت نداشت، که سرانجام به پیروزی قاطع اسپانیاییها انجامید.
آزتکها تسلیم نشدند و به شدت مقاومت کردند و در اینجا طبیعت به نفع فاتحان اروپایی ظاهر میشود و بیماریها به ویژه آبله منجر به تضعیف دفاع آزتکها و از بین رفتن جمعیت آنها شد. هنگامی که اسپانیاییها فهمیدند که این فتح و حمله عملی نیست، کورتس دستور داد این شهر را بمباران کنند و توپها قلعههای آزتکها را تخریب کند تا اینکه مردمش تسلیم شوند.
این محاصره فقط حدود سه ماه به طول انجامید، اما تعداد قابل توجهی از کشتهها به ویژه غیرنظامیان را در این شهر برجای گذاشت که در حدود نیمی از قربانیان بود. تعداد کل قربانیان دویست هزار نفر برآورد میشود.
برخی از مورخان علت این شکست را در باورهای مردم آزتک جستجو میکنند و میگویند که آزتکها در تنوچتیتلان و حاکم آنها مونتزوما معتقد بودند که کورتس اسپانیایی تجسم خدایی به نام (كيتزالكواتل) خدای باد و خرد است، دارای قدرت ماورایی است، در عین حال منابع دیگر میگویند که مونتزوما میدانست که کورتس فقط یک انسان عادی است و تجسم هیچ خدایی نیست، شکست فقط به دلیل تکنیکهای نظامی بودهاست.
محاصره قدس
طبق آنچه در عهد عتیق آمده است بیت المقدس از زمان تاریخ خود چندین بار محاصره شدهاست؛ قدس از زمان فرعون مصر شیشناگ اول و به طور مشخص از ۹۲۵ قبل از میلاد در معرض حملات متعددی قرار گرفتهاست و به ادعای یهودیان جنگهای یهودیان و رومیان از مهمترین آنها است.
پس از شورش یهودیان در سال ۶۶ میلادی رومیها سعی کردند این شورش را یک بار برای همیشه سرکوب کنند؛ بنابراین فرمانده نظامی به نام تیتوس با همراهی هفتاد هزار مبارز برای محاصره شهر قدس که در آن زمان فقط چهل هزار سرباز برای دفاع از آن وجود داشت راهی شدند. فرمانده در ماه فوریه شهر را با ۴ لشکر محاصره کرد و تلاش کرد با مدافعان آن مذاکره کند. محاصره کنندگان ژوزفوس را برای گفتگو و مذاکره با رهبران شهر فرستادند اما ژوزفوس بر اثر تیرهایی که به او اصابت کرد زخمی شد و رومیان محاصره خود را کامل کردند.
ساکنان این شهر در اثر محاصره روم دچار گرسنگی میشوند و مجبور میشوند هر چیزی را که پیدا میکنند مانند پوست حیوانات را بخورند و حتی برخی به خوردن گوشت انسان متوسل میشوند. سرانجام نیروهای رومی دیوارهای شهر را شکستند و شب حمله غافلگیرانهای ترتیب دادند و وقتی وارد شهر شدند، همه کسانی که سر راهشان قرار گرفتند که بیشتر آنها غیرنظامی بودند را قتل عام کردند. همچنین تعدادی از ساختمانها تخریب و بسیاری از آنها غارت شد.
منبع: تابناک با تو
46
علاج این محاصره ها فقط واکسن فایزر .