بهروز وثوقی: بازگشت خود به ایران را به‌دست تقدیر و سرنوشت می‌سپارم
بازیگر سرشناس سینمای قبل از انقلاب ایران در متنی اینستاگرامی، بازگشت خود به ایران را به‌دست تقدیر و سرنوشت سپرد.
بهروز وثوقی در یک پست اینستاگرامی، نسبت به خبر احتمال بازگشتش به کشور، واکنش نشان داد.
او نوشت:
«من با تمام وجودم به قدر استطاعت و قابلیت در دوران جوانی‌ام آن‌چه در چنته داشتم تقدیم شما هموطنان کردم.
و اینک که بیشتر از نیمی از عمر گران‌قدرم در غربت غریب گذشته است و اکنون در کلان سنی خود هستم و با توجه به همه عشقی که به وطن و مردمان زادگاهم دارم، این مهم را به‌دست تقدیر می‌سپارم تا یار که را خواهد و میلش به چه باشد.»
چندی پیش و پس از سخنان سیدمجید حلاج‌زاده، رئیس مرکز خدمات مشاوره ایرانیان خارج از کشور درباره عدم منع بازگشت بهروز وثوقی به ایران ، بحث و خبر درباره وضعیت این بازیگر سرشناس قدیمی، بالا گرفت.
72
در حکومت به اصطلاح اسلامی خیلی ها را از خود رانده و از کشور و وطن خود دور کردیم و بیشتر در این چهل سال مردم را دین گریز و به اسلامی که اینها معرفی کردند شدیدا بدبین کردیم . کلا دافعه نظام بیشتر از جاذبه اش بوده !!!!!!!
کی به این بابا گفت برو وکی گفت در این چند سال نیا عقل درست وحسابی نداری عشق وکیفش را کرده حالا یک عده بی عقل هم مثل تو را دنبال خودش می کشونه
داداش . فکر کردی مردم همون مردم 50 سال قبلن؟ عمو اینقدر فکرا مشغوله کی به تو فکر میکنه . گذشت دهه 50 شمسی
همانجا بمان مرد،جمهوری اسلامی قیصر نمی خواهد،غلامان حلقه به گوش می خواهد،رحیم آب منگل می خواهد و سعید طوسی،همانجا بمان مرد!
خجالت بکش با من چیکار داری ؟
چند جلسه خصوصی باید برات برازم
بیایی اینجا برای چی ؟ ابتدا باید بروی داد ستانی انقلاب برای بازجویی سپس با یک درجه تخفیف تعهد بدهی در مجامع هنری حضور پیدا نکنی اینهم بخاطر اینکه خیلی طرفدار داری و الا طور دیگری با شما رفتار میشود نهایتا بقول سلطان قلبها ویلون و سرگردون روزهاتو بروی در نمایشگاه مرحوم اقای ادیب و بقیه دوستان ضمنا یادت باشد در بدو ورود فوری ممنوع الخروج میشوی اقا بهروز چون میشناسمت شما اهل توبه نامه و دادن تعهد نیستی لذا همانجا بمان که تقدیر و سرنوشت شما همین است.
اگر بییای خیلی زرنگ باشی میتونی یه سفره خونه بزنی کاسبی راه بندازی .
بمون همونجا زندگیتو حروم نکن ۰ ای برادر این برادری خوننی نیست!
دلم برابهروزبرابازیهای بینظیرش تنگ شده درایران بازیگری همتای بهروزنیست متاسفانه
دلمان مرده، خالی شدیم از هرآنچه شوق و احساس زندگیست. هم دوریهایت یا رفته اند، یا رنگ عوض اند. ما بعدانقلابیها هم ک کلاف سردرگمیم بقول دوستی همانجا بمان تا حداقل خاطره هایت برایت زیبا بماند ایران را ابر سیاه بی باران فراگرفته تو این تاریکی قیصرهایی ک اینجا پدر شده اند داس و تبر و خنجر برداشته اند وسر ناموس میبرند. و پی غاصب نان و ناموس نمیروند...
تا حالا میگفت میخوام بیام نمی زارن حالا که گفتن مشکلی نداره بیاد میگه به دست تقدیر سپردم یعنی منتظره انقلاب شکست بخوره بیاد غافل از اینه که حکومتهای دینی بخاطر ریشه داشتن در مکنونات قلبی مردم هر چند در سختی باشند تا سیصد سال در طول تاریخ دوام دارن و حالا حالاها مخالفین باید سماغ بمکند شنیدم سالها پیش یکی میگفت منتظرم حکومت بهم بخوره تا بیست نفرو بکشم بیچاره خودش ماشین زدش مرد
چرا نمیزارن برگرده چون دزد نیست مافیای طلا مرغ گوشت روغن پوشک بچه نیست آقایان بفرمایند به چه دلیل این آقا نباید به وطنش برگرده اگه منظورتون بازیگریش در زمان قدیمه که دیگه تموم شده الان که بازیگرای الان ماشاالله شون باشه از قدیم بدترین بزارید این آقا آخری عمرشو داخل وطنش باشه شما ی کم دیدتونه باز کنید
اینجا خانه شما است
دست از سر این هنرپیشه بدبخت کهن سال بردارید! بگذارید با آرامش در خاکش بمیرد!
انسان در آخر عمر خیلی به مردن در وطن حساس میشه انشاالله اینها که برای امثال این پیرمرد مشکل سازی میکنند خودشون به این بلا گرفتار بشن