یک تحلیلگر سیاسی:
اقدامی بیسابقه در قوه قضائیه/ پرسنل عادی زندان نیز مانند پرسنل سایر ادارات اند اما داستان بازجوها فرق دارد
یک تحلیلگر سیاسی با استقبال از تلاش سازمان زندانها برای عدم تکرار رفتارهای غیرقابل قبول در زندانها نوشت: هدف نهایی باید مطالبۀ تغییر و تحول به قصد بهبود اوضاع باشد نه کشمکش به قصد رو کم کنی.
احمد زیدآبادی در کانال تلگرامی خود (نگاه متفاوت) نوشت:
در واکنش به صحنههای تأسفانگیز و شرمآوری که از برخورد با یک زندانی بیمار در زندان اوین انتشار یافته است؛ محمد مهدی حاج محمدی، رئیس سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور با انتشار پیامی در صفحه توییترخود، عذرخواست و قول برخورد با خاطیان داد ( اینجا بخوانید).
این نوع واکنش نسبت به گزارشهای مربوط به بدرفتاری با زندانیان از طرف یک مقام مسئول در جمهوری اسلامی در نوع خود امری بیسابقه است و به همین جهت نیز نباید با آن خصمانه برخورد کرد.
برخی از ما ایرانیان معمولاً به مقامهای حکومتی انتقاد میکنیم که فلان مشی یا سیاست یا رفتارشان نادرست است و باید اصلاح شود، اما هنگامی که یکی از همان مقامها، نشانههایی از علاقه به تغییر در یکی از همان موارد از خود نشان میدهد، واکنشمان این است که مگر تویِ فلان فلان شده همان کسی نیستی که پیش از این چیز دیگری میگفتی و کار دیگری میکردی!
چنین برخوردهایی که بعضاً از سر خامی و یا لجاجت صورت میگیرد، عملاً راه هرگونه اصلاح و تغییر و تحول مفید را سد میکند و طرف را به موضع مقابلهجویی و اصرار بر رفتار نادرست گذشتۀ خود میکشاند.
به هر حال، هدف نهایی باید مطالبۀ تغییر و تحول به قصد بهبود اوضاع باشد نه کشمکش به قصد رو کم کنی.
در مورد وضع زندانها اما سخن بسیار است. بارها گفتهام که پرسنل عادی زندان نیز مانند پرسنل سایر ادارات و دوایر دولتی است و همه گونه افرادی در بین آنها یافت میشود از افراد دلسوز و مهربان گرفته تا آدمهای بدجنس و خشن و عقدهای! بزرگترین مشکل اما فقدان آموزشِ لازم به مأموران است. آنها عموماً طبق سلیقۀ خود با زندانی برخورد میکنند و دانشی از موازین حقوقی و حتی فقهی ندارند.
در مورد بازجوها اما داستان متفاوت است. دست آنها در هر نوع برخورد زشت و اهانتآمیز و خشونتبار با متهمان باز بوده است و تا این مشکل به طور شفاف و ریشهای حل نشود، امیدی به کشف حقیقت و اجرای عدالت در این حوزه نمیتوان داشت.
66
مشکل همین بازجوها هستند
من نه تابحال زندان وکلانتری رفتم نه بازجویی شدم که بخوام عقده ای قضاوت کنم،ولی تواین مملکت پست تروبیشرف تروحیوان تروبی وجدان ترازاین بازجوهانیست بنابه تحصیلاتم تحقیق کردم که اینومیگم.چه حق ها راناحق کردندوچه ناحق هاراحق همین بازجوها.چون تحصیلات ندارندیامرتبط نیست چون براساس رابطه امدندنه ضابطه.چون آموزش ندیدند،چون قانون بالادستی وسیستم قضایی واداری مشکل داره ودههاچون وچرای دیگر.
اقای ریئسی میگفت زندانهای ما از تمام زندانهای دنیا بی عیب تره حالا بیاد جواب بده چه جوانها و هموطنانمان که در این زندانها شکنجه،معلول ویا بی گناه کشته شدند