متهم سابقه داری که به اسم وکیل از دو طرف پرونده پول گرفت

با گسترش طرق دسترسی به اینترنت، جستجو و شناسایی وکلای کانون وکلا از طریق مراجعه به صفحه ی صندوق حمایت وکلا به عنوان مرجع رسمی و جامع معرفی وکلا  امری ساده و سهل الوصول تلقی می شود. علیرغم وجود چنین امکانی  برخی اشخاص با سوء استفاده از عدم آگاهی مردم با تظاهر به وکالت، اقدام به کلاهبرداری می کنند. 

مادر عباس از طریق قاضی اجرای احکام کیفری که بانویی مهربان و مردم دار است به بنده معرفی شد. یکی از روزهایی که به مجتمع اطلسی رفته بودم خانم قاضی با دیدن بنده رو به مادر عباس گفتند؛ «سیر تا پیاز قضیه را برای آقای وکیل تعریف کن مطمئنم ایشون کمکتون میکنه». هنوز کلام قاضی منعقد نشده بود که مادر عباس شروع کرد به درددل:

دوشنبه، صبح علی الطلوع  شنبه از خونه راهی شهر می شد و تا غروب پنجشنبه پی رزق و روزی من و چهار تا اولادمون بود. پنجشنبه ها غروب نشده پسر بزرگم که تازه از سر زمین کشاورزی به خونه آمده بود به اتفاق خواهر و برادرهاش راهی کمربندی می شدند، به انتظار رسیدن پدرشون چشم می دوختند به جاده و کامیون و نیسان هایی که دوشنبه روی بارشون نشسته بود. دوشنبه که می رسید از کنار جاده  تا روستا هر یک از بچه ها کیسه ای از باباشون می گرفتن و راهی خونه می شدند. این کار هر هفته تکرار می شد وحکم بازی و تفریح برا بچه ها داشت.

دوشنبه کل روزهای هفته توی خونه های اعیونی شهر مشغول کار و زحمت هست از باغبونی و نظافت گرفته تا خرید و خالی کردن بار و ...،غروب پنجشنبه که به خونه می آمد اسکناس های هزار تومنی و ...که شهری ها بهش داده بودن و به من می داد برای خرج یک هفته و پس انداز اجاره آلونکی که سقف بالاسرمون بود، کیسه هایی هم که همراهش بود پر بود از  غذاهایی که شهری ها برایش گذاشته بودند، این وسط عیش و جشن بچه ها وقتی بود که قاطی غذاها تکه های یخ زده پیتزا بود، شبی که پیتزا داشتیم تا آب شدن یخ پیتزاها روی اجاق نفتی دل بچه هایم آب می شد اما برق ذوق و شوق چشم بچه ها که روشنایی خانه را چند برابر می کرد حال دل من را خوب می کرد. عباس پسر بزرگم برای خودش مردی شده بود و در روستا مشغول کارهای کشاورزی بود و هوای من و پدرش را داشت و کمک خرج خونه بود، حواسش به خواهر و برادرهایش بود بارها می دیدم که موقع تقسیم تکه های پیتزا و غذاهایی که بچه ها دوست داشتن به عمد از اتاق می رفت بیرون و ازپشت پنجره نگاه می کرد، تا غذا خوردن بچه ها تمام نمی شد داخل نمی آمد. آن غروب پنجشبه هم مثل همه پنجشنبه ها بچه ها با عباس راهی کنار کمربندی شدند که  ...

پدر بچه ها که از پشت کامیون به پایین می پرد تعداد کیسه ها و کارتن هایی که همراهش بوده، سبب میشود تا عباس که به اتفاق بچه ها زیر تابلوی راهنمایی رانندگی ایستاده بود به قصد کمک به پدر راهی آنطرف کمربندی شود، چند مرتبه نیمه راه از ترس خودروهای عبوری که بدون توجه به تابلوی منطقه مسکونی-ایست با سرعت بالا طول کمربندی را طی می کردند  بر می گردد کنار بچه ها تا بالاخره موفق به عبور می شود پس از روبوسی واحوالپرسی ، بسته ها بین پدر و پسر تقسیم شده و منتظر می مانند تا سرعت ماشین ها و شلوغی کمربندی به آنها اجازه عبور دهد که پس از چند دقیقه شرایط مهیای عبور شده ابتدا دوشنبه بعد هم عباس عرض کمربندی را طی می کند، نگاه بچه ها از روی پدر به کیسه ها وبسته های غذا نرسیده بودکه صدای مهیب ترمز و بوق ماشین همراه با فریاد ِدوشنبه که با "عباس بابا" فرزندش را صدا می کند، در فضای کمربندی می پیچد، تکه ها ی پیتزا همراه با میوه های له شده روی صورت عباس رنگ خون گرفته بودند ، عباس نزدیک شانه کمربندی طوری بی حرکت افتاده بود که انگار صدسال خوابیده، نیسان آبی رنگ پس از چند ثانیه توقف به سرعت نور از محیط دور می شود.

در جریان رسیدگی به پرونده تصادف، همزمان با بازداشت راننده نیسان که چندماهی متواری بوده، داخل دادسرا آقای کت و شلواری به دوشنبه مراجعه و خودش را وکیل دادگستری معرفی، اعلام می کند ماه هاست که شاهد رفت و آمد وی به دادسرا ست و قصد کمک دارد لذا چند روز بعد، دوشنبه و همسرش به عنوان اولیاء دم به وی وکالت می دهند تا پیگیر پرونده باشد، کمتر از دو هفته بعد  جناب وکیل با دوشنبه تماس گرفته اعلام می کند خانواده راننده با او تماس گرفته  پیشنهاد مناسبی داده اند : چنانچه از شکایت صرفنظر کنید علاوه بر پرداخت دیه مبلغی نیز بابت هزینه های دادگاه و کفن و دفن عباس به شما می دهند. به نظرم بهتر است قبول کنید چون تا دادگاه بخواد حکم بدهد و دست شما به دیه برسد خیلی زمان می برد چون دیه جرایم غیر عمد طبق قانون دوسال پس از حادثه باید پرداخت بشه و بعد هم ممکنه ادعای اعسار و قسط بندی دیه کند و دادگاه هم قبول کنه...دوشنبه در پاسخ می گوید؛ شما وکیل ما هستید، هرچه خیر و صلاح است همان کار را انجام دهید.

فردا صبح همزمان با ورود دوشنبه و همسرش به دادسرا آقای وکیل اعلام می کند چک و پول  را از خانواده متهم گرفته ام تا شما فرم رضایت را امضاء کنید من هم صورتجلسه تحویل چک و پول را آماده می کنم داخل دفتر منتظرتان هستم، فقط مراقب باشید قاضی متوجه نشود که قرار است پول بگیرید وگرنه چند درصد از پول بابت مالیات دولت باید به دادگاه بدهید.

دوشنبه و همسرش پس از اعلام رضایت همین که از دادگاه  خارج می شوند تلفن دوشنبه زنگ می خورد: سلام آقا دوشنبه ببخش برا من کاری پیش آمد باید یک هفته ای راهی شهرستان شوم چک و پول پیش من امانت است انشاالله هفته آینده که برگشتم زنگ می زنم بیاید بگیرید فقط اگر خانواده طرف زنگ زدند بگید که چک و پول گرفتید تا من جلوی آنها زشت نشم... این روند دو ماه و چند روز تا مختومه شدن پرونده و آزادی راننده نیسان تکرار می شود تا روزی که در دادگاه قاضی اجرا مرا به  مادرعباس معرفی کرد وکپی پرونده را در اختیارم گذاشت ، با تورق پرونده مشخص شد علاوه بر اینکه هیچ شخصی به عنوان وکیل از دوشنبه و همسرش اعلام وکالت نکرده، نشانی و مشخصات شخصی که خودش را وکیل معرفی و موجب شده بود تا اولیاء دم اعلام رضایت کنند مجعول و دروغین بوده و از همه بدتر اینکه به جهت رضایتِ شکات پرونده مختومه شده بود.

قاضی محترم با ارائه کپی پرونده اطلاعات مورد نیاز جهت از سرگیری پرونده و ردیابی راننده نیسان را در اختیارم گذاشت تا مقدمات پیگیری پرونده از ابتدا همراه با مراتب اعلام جرم علیه شخص مورد نظر به اتهام تظاهر به وکالت  به کانون وکلا را انجام دهم. بیش از ده ماه طول کشید تا بالاخره راننده نیسان در یکی از شهرستان های فارس بازداشت و چند روز بعد با اطلاعاتی که از وی گرفته شد وکیل قلابی که فردی سابقه دار در زمینه جعل اسناد و...بود نیز بازداشت شد. حکم محکومیت راننده به تحمل حبس و پرداخت دیه که صادر شد به دوشنبه گفتم:اولا وکلای کانون وکلا دارای شماره ی پروانه ی مشخصی هستند که خیلی راحت با جستجو در سایت صندوق حمایت وکلا اطلاعات هویتی ایشان قابل دسترسی است ثانیا دادگاه هیچ درصدی از پولی که شاکی بابت رضایت می گیرد یا بابت دیه دریافت می کند را تحت هیچ عنوانی برداشت نمی کند،مگر جریمه دولتی که شخص محکوم باید بدهد و مبلغش مشخص است اما اینکه وی به شما گفته بود پرداخت دیه ناشی از جرایم غیرعمد مانند تصادف دوسال پس از حادثه پرداخت می شود درست گفته و ممکن است دادگاه درخواست اعسار محکوم علیه را بپذیرد که با توجه به جرایم متعددی که راننده نیسان انجام داده احتمالا درخواست ایشان پذیرفته نشود.