آب در قشم طلا است
نیاز اساسی مردم جزیره قشم از گذشتههای دور تا به امروز، آب بوده و دلمشغولی همیشگی آنها هر روزه تامین این مایع حیاتی بخش، تهیه نبض زندگی و حفاظت از آب های زیر زمینی در سرزمین عجایب هفتگانه برابر با طلا است.
بادهای شرجی، اقلیم بکر، کالاهای رنگارنگ لوکس خارجی، زنان و دختران برقع پوش، گله های شتران و صیادان تور به دست صحنه هایی است که چشم هر بیننده ای را در بدو ورود به جزیره قشم در جنوب ایران به عنوان بزرگ ترین جزیره کشور که گفته می شود از ۲۲ کشور مستقل جهان بزرگ تر است، می نوازد.
با نگریستن به نقشه این جزیره در سرزمین آب و آفتاب، دلفینی زیبا و آرمیده درتنگه راهبردی هرمز که ۶۰ درصد از نفت جهان از آن گذر می کند، دیده می شود.
مردم این جزیره مردمانی، نجیب، شریف، بی آزار، با ایمان، مهربان و با اخلاق هستند که شغل اغلب آنان کارگری، دامپروری، لنج سازی، ماهیگیری و خرید و فروش کالا است.
این جزیره که بیش از ۱۵۰ هزار جمعیت دارد، دارای ۶۰ روستا و ۶ شهر است و به لحاظ مدنیت تاریخ آن به پیش از میلاد مسیح باز می گردد.
گذشته تاریخی جزیره قشم از دیدگاه باستانشناسی به دوره مادها، هخامنشیان، پارتیان و ساسانیان میرسد و آریاییان با هوش پس از استقرار در جزیره قشم با کم آبی مواجه شدند، اما زنان و مردان با همت بدون توجه به دشواریها و هراس از سختی دست بکار شدند.
هنوز زمان زیادی نگذشته بود که مخازن بزرگ و آبگیرهای متعددی همچون مخزن عظیم خوشآب(بین درگهان و رمکان) برکه کنیزکان بر روی ارتفاعات غربی قشم و برکههای کولغان نزدیک قشم و مهم تر از همه مخزن بزرگ «لافت» که در حال حاضر حدود ۱۰۰ حلقه چاه در آن وجود دارد و مخزن عظیم خربس و چالوها، کولغ ها، چاه ها، گاو چاه ها، سدها و بندها که همه از یادگارهای ارزنده عصر مادها و هخامنشیان هستند در جزیره قشم احداث و ایجاد شد.
«در جزیره قشم به چاه های کم عمق (که عمقی در حدود یک و نیم تا دو متر دارند) کولغ میگویند، که در بسیاری از نقاط جزیره میتوانیم کولغ ها را مشاهده کرد. در وضع موجود پارهای از آنها کار خود را از دست داده و به دست فراموشی سپرده شده اند و بسیاری دیگر هنوز مانده و مورد استفاده قرار میگیرد. چاهها در واقع زیر مجموعه ای از کولغ ها هستند با این تفاوت که عمق بیشتری دارند.»
آریاییان که در زراعت، حفر قنات و کاریز و حشمداری و ساختن سد و پل و احداث اسکله مهارت کافی داشتند در راه آبادی جزیره قشم زحمات فراوانی را متحمل شدند تا آنجا که جزیره را به صورت پل اطمینان بخشی برای تجارت شرق و غرب به جهانیان معرفی کردند.
در طول دوران هخامنشیان خلیجفارس در حقیقت مرکز بزرگترین نیروی دریایی جهان آن عصر بشمار میرفت و جزایر مهمی مانند قشم، لارک، هنگام، کیش و هرمز به عنوان مراکز قدرت عظیم دریانوردی بود که شاهراههای دریایی و تجارتی و نظامی شرق و غرب را اداره میکرد.
در عصر ساسانیان نیز جزیره قشم از عظمت و شکوه بالایی برخوردار بوده است و در همین زمان آبادیهای مهمی در سواحل جنوب شرقی و شمال جزیره و بخش بزرگی از جنوب که بزرگترین آنها خربس مسن، ریگوه و خرابههای «خرگو» میباشد ایجاد شد.
برکه ها و سدهای خاکی قدیم و جدید در جزیره قشم نگین زیبای خلیج فارس همه گواه صادقی بر تلاش مردم تشنه برای پاسخگویی به این درخواست مهم و حیاتی است.
از جمله مخازن و آبگیرهای باقی مانده از دوره ساسانیان، سدی است به نام «دم» یا سد پی پشت که آثار دهنه و کانال های خروجی آب آن در دوره دم در نزدیکی روستای پی پشت باقی است از این دست تلاش ها هستند.
سد «دم» پس از ویران شدن، قرن ها بدون استفاده ماند که در عصر صفویه به همان شیوهای که در نقاط دیگر سدها و آبگیرها تعمیر و ترمیم یافت سد دم هم مورد توجه قرار گرفت. پایه شرقی این آبگیر که در واقع شیر اطمینان به شمار میرود با دیواره کوتاهی که به آن اتصال دارد از یادگارهای تعمیر سد در زمان صفویه است.
در ابتدای جاده شهر قشم به طرف بندر در گهان، در دره کولغان سدی به نام «تل بالا» وجود داشته که آن نیز منسوب به دوره ساسانیان است.
این سد روزگارانی آب باران دره های مجاور را در خود ذخیره میکرده است و اکنون دیگر آثاری از باقی مانده آن در دوره یادشده قابل مشاهده نیست.
تنها اثری که در کنار سد یاد شده باقی مانده گاو چاه ای است که تحقیق نشده و نشان دهنده چاههایی است با دهنه ای بسیار بزرگتر از چاههای معمولی که آب آن را با استفاده از نیروی گاو بالا می کشیده اند و به همین جهت به «گاو چاه» معروف است.
«از آنجا که در سطح جزیره قشم رودخانه ای اعم از فصلی یا دائمی وجود ندارد، به دلیل فقر و سفرههای آب زیر زمینی هیچ قناتی نیز در سطح جزیره وجود ندارد. بقایای یک رشته کاریزی (قنات) از روی تپه ای در شمال غربی کاروان و مشرق آبادی گربه دان آشکار است. همچنین بقایای یک رشته کاریز دیگر که از روستای زینبی شروع میشود و به طرف جنوب ادامه مییابد. بنابراین کشاورزی در سطح جزیره متکی به بندها و گاوچاه ها بوده است.»
محمد علی خان سدیدالسلطنه که حدود ۱۰۰ سال پیش از جزیره دیدن کرده است، گاو چاه های موجود در سطح جزیره را برابر با ۱۸۳ حلقه دانسته است.
نحوه توزیع گاو چاه های قشم را در کتاب «مغاص اللیالی» و «منار اللیالی» آورده است. البته این اطلاعات بر پایه آنچه خود سدیدالسلطنه آورده بر گرفته از راپرت مالیه جزیره قشم از سوی آصف الملک رییس کمیسیون ممیزی بندرعباس است که تاریخ بیست و هشتم مارس ۱۹۱۵ را بر خود دارد.
برکه ها و جاهای تاریخی
از جمله برکه های مشهور جزیره، برکه موسوم به «بی بی» است که در شهر قشم در سال ۱۲.۲ هجری قمری به همت بانوی نیکوکاری به نام صوغیه (همسر شیخ عبدالله، حاکم وقت قشم) ساخته شده و بارها سقف آن را تجدید بنا کرده اند و تاکنون پابرجا مانده و به عنوان یک اثر تاریخی حفظ شده است.
علاوه بر برکه های آب، آب انبارهای بزرگ هم در جزیره وجود دارند که از آن جمله آب انبار شهر متروکه «خربس» است. این شهر در اثر زلزله تخریب شده و به طوری که نوشته اند این آب انبار از زمان ساسانیان به جای مانده که در سالهای اخیر هم مرمت شده است.
از معروفترین چاههای آب جزیره، چاه های معروف به «طلا» است که در لافت نو قرار دارد. گفته میشود که این واژه از ترکیب تل و آو به معنی آب برگرفته از باران هایی که بر تل مجاور چاه ها فرو می بارند و در گودال پایین دست جمع میشوند برگرفته شده و به مرور زمان در محاوره مردم تبدیل به طلا شده است. این چاه ها در پشت قلعه تاریخی لافت و داخل گودال مجاور قلعه است.
گفته میشود تعداد این چاه ها ۳۶۶ حلقه به تعداد روزهای سال کبیسه (۳۶۶) بوده که با عمق کم برای جمعآوری آب باران و به دستور شخص که حاکم وقت روستای لافت بوده حفر شده است.
این چاه ها در درون یک گودال بزرگ واقع شده اند که شیب عمومی تپههای سنگی پیرامون رو به این گودال دارد.
برخی معتقدند که ایجاد آنها به سال های دور یعنی قبل از اسلام باز میگردد و پاره ای دیگر برای آنها عمری ۴۰۰ ساله قائل میشوند و معتقدند در سال ۹۷۶ هجری شمسی خواجه عبدالکریم، حاکم لافت برای نجات مردم از بیآبی و کمآبی دستور داد این چاهها را حفر کنند.
البته اگر به سابقه تاریخی لافت مراجعه شود، در کتاب حدود العالم که در سال ۳۷۲ هجری شمسی تالیف شده و لافت را شهری آباد ذکر میکند، ملاحظه میشود که نظریه دوم اعتبار خود را از دست می دهد.
چاه های لافت در سنگ حفر شدهاند و هنگام بارندگی چون شیب عمومی تمام تپههای پیرامون رو به این سمت دارد تمام چاه ها پر از آب میشود.
برداشت آب از چهار تقریبا در تمام طول سال جریان دارد. چاه های داخل گودال به طول متوسط ۲ تا ۳.۵ متر و چاه های بالای گودال بین ۵ تا ۶ متر عمق دارند.
زنان و دختران با کوزه و سطل و دبه از این چاه ها آب می برند و مردان با کندیل (چوبی که بر دوش می گذارند و از دو سمت آن سطل با طناب آویخته شده است) معمولا مردان از چاه های بالا و زنان و دختران از چاه های درون گودال آب بر میدارند.
در بیرون از این مجموعه در قسمت پشت که آبادی لافت آغاز میشود چند چاه دیگر وجود دارد. این چاه ها آب لب شور دارند که برای احشام استفاده می شود.
این مجموعه در گذشته میراب داشته است. این میراب ها از میان زنان انتخاب می شدند و بیشتر پیر زنان بودند و هنوز اهالی آخرین میراب ها را در یاد دارند، آخرین آنها دو زن بوده اند به نامهای «شریف بشیر» و «کتی تی» که بر این امر نظارت داشته اند. زیرا در قشم رسم بر آن است که زن ها مسوول آبرسانی و مردها مسوول تامین نان و معاش بوده اند.
میراب ها بر کار برداشت آب از چاه های طلا نظارت کامل داشتند و در سالهای کمآبی و بیآبی با جیره بندی کردن آب موجود در چاه ها تلاش می کرده اند همه خانوادههای لافتی به نسبت مساوی از آب بهره بگیرند و این گونه نباشد که یک عده بیشتر از مصرف ببرند و به یک عده آب نرسد. در این قبیل از سال ها چاه ها کم آب می شده اند.
در گذشته، به دلیل آنکه لایروبی و تمیز کردن چاه ها یک کار خیر و عامالمنفعه بوده، همگان در این امر شرکت میکردند. اما در وضع موجود این امر به ندرت انجام میشود و به طور معمول اهالی لافت هرگاه نظری دارند، پاک کردن یکی از چاه ها را به عهده می گیرند.
اهالی لافت معتقدند که آب هر چاه خصوصیت ویژه ای دارد که خاص همان چاه است. یعنی آب یک چاه گرم، یک چاه سرد، یک چاه نرم(به آب لب شوری که قابل شرب باشد نرم میگویند) است و هر چاه نام خاص خود را دارد.
در مناطق دیگر جزیره معمولا هر چاه نام خود را از احداث کننده خود میگیرد. اما چاه های طلا در لافت نام خود را از شکل چاه، نوع آب و ویژگیهای دیگری که برای آن قائل اند می گیرند نام برخی از این چاه ها «سردو»، «لوبنی»، «در طلایی»، «دو مارون»، «سقی»، «ریغی»، «عاشوری»، «تلخو»، «کنتی»، «کناری»، «میون طلایی»، «پاسخقی»، «لوفرانی»، «کمی زیارتی»، «گروی»، «هنگامی»، «کربی»، «لودی کنیزون»، «زی دل خری»، «بورکی»، «غرابو»، «زیر دل غرابو» و «دری گوزی» است.
چاه های «دمیران» در روستای دولاب، چاه «دامادی» در محله صالح حسین شهر قشم، چاه «تنگو» در شهر قشم و چاه «دراز» نیز از دیگر چاه های سرزمین آب و آفتاب در گذشته های نه چندان دور است که قشموندان از آنها برای تامین آب شیرین، شستشو و استحمام استفاده می کردند.
همانند چاه های طلا در لافت تعدادی هم در بین راه هلر به رمچاه با دهنه های متعدد به نام چاه های «چالو» قرار دارند.
«چالوها نیز همانند برکه ها دارای مخزن هستند، با این تفاوت که مخزن چالوها در زیر زمین قرار دارد و به طور معمول برای هر چالو یک یا چند دهانه برداشت گذاشته می شود. چالوها معمولا در دامنه سنگی تپه ها و در بیرون آبادی ها یا هر جا که ویژگی های لازم را داشته باشد ساخته می شود. دامنه تپه های سنگی مناسب ترین جا برای ایجاد چالوهاست. معمولا خود تپه و دامنه آن به گونه ای شیب بندی شده که و راه های فرار آب نیز با ساروج مسدود شده است.»
در گذشته آب شیرین مورد نیاز مردم شهر قشم از چاه های روستای توریان که از روستاهای مرکزی جزیره است، تامین میشده است.
این روستا در محلی است که سفرههای آب زیرزمینی دارد و در حال حاضر درگهان و تولا را مشروب می کند.
در روستاهای جزیره به طور معمول هر خانه برای خود آب انباری دارد که آب شیرین آن به وسیله تانکر یا از برکه های روستا به وسیله سطل و ظروف قابل حمل توسط زن ها تامین میشود.
کسانی که امکانات مالی بیشتری دارند آب شیرین را به وسیله تانکرهای حمل آب خریداری و در آب انبار منزل خود ذخیره و باسطل برداشت می کنند.
در جزیره قشم به دلیل نداشتن رودخانههای دائمی و کمبود آب در آن همواره از گذشته های بسیار دور ایجاد بند و مهار کردن سلاح ها در فصل بارندگی و سپس استفاده از آب آن در سایر فصول مورد توجه و دقت بوده است.
دکتر پرویز ورجاوند در کتاب سفر جنوب خود تاریخ و سابقه ایجاد سد یا آب بند را تا عصر ساسانیان عقب می برد و این آب بندها را اینگونه یاد میکند. سد «درهایش» واقع در جنوب آبادی گیاهدان، سد «خوررارک» واقع در شمال شرقی آبادی سوزا، سد «دم» میان دو ارتفاع واقع در باختر آبادی پی پشت، سد «چهو» در غرب آبادی گوران و سد «تل بالا» در سه کیلومتری شهر قشم اما در سطح جزیره سدها و بندهای زیادی وجود داشته و در حال حاضر وجود دارند که می توان به سد «لیت» که آثار آن در نزدیکی روستای رمکان وجود دارد، سد «خالصی» که بقایای آن در نزدیکی روستای دیرستان ملاحضه می شود، سد «ثمر» در نزدیکی روستای هلر، سد «سیرم»، سد «ملا احمد گورانی» نزدیک روستای گوران، سد «چهنو» در غرب گوران، سد «شیخی یا کربند شیخ» در جنوب روستای دوربنی و سد «کرکی» در نزدیکی گیاهدان اشاره کرد.
مقابله با بحران آب در جزیره قشم نگین خلیج فارس
چند سالی است که مثل اغلب جاهای ایران آسمان با جزیره قشم مهربان نیست. در بسیاری از نقاط این جزیره پهناور بیش از چند سالی است که باران به میزان کافی و مورد نیاز برای انجام کشاورزی و تامین آب شرب و شیرین قشموندان فرو نچکیده است. با این وجود، زندگی جریان دارد و نیاز به آب برای نوشیدن، مصارف بهداشتی، آبیاری و نظایر آن تردید ناپذیر است.
راه های طولانی، امکانات محدود، روستاها متعدد و پراکنده و مردم چشم انتظار، در پاسخ به استمداد مردم ساکن در روستاها مسوولین جزیره تا جایی که برایشان مقدور بوده و امکانات اجازه می داده آستینها را بالا زده، عزم ها را جذم کرده و خستگی را رنگ باخته اند.
کار آبرسانی به دورترین روستاهای گرفتار بحران خشکسالی آغاز شده و بیوقفه ادامه دارد. خودروهای مجهز به تانکرهای ۱۴ متر مکعبی آب شیرین به کار گرفته شده و شبانه روز از کارخانه آب شیرین کن شهر قشم آب را با تلاشی سترگ به همه روستاهای بحرانزده می رسانند.
اگر آسمان نمی بارد و آبی بیکران و شور دریا نمی تواند سیراب کند، همت ها بلند است و نیت پاک همگان بر این محور استوار که آب نوشیدنی استحصال شده از دریا (توسط کارخانه آب شیرین کن) حتی اگر محدود است، می باید به همه برسد. باشد که ابرها به برکت این ارزشها از راه برسند و باران نازل شود.
جزیره قشم با وسعت یک هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع از تنگه هرمز به موازات ساحل جنوبی ایران به طول ۱۳۵ کیلومتر و عرض میانگین ۱۱ کیلومتر داز توابع هرمزگان است و ۳۰۰ کیلومتر خط ساحلی دارد.
شهرستان قشم شامل جزیرههای قشم، هنگام و لارک با حدود ۱۵۰ هزار نفر جمعیت از تنگه هرمز به موازات ساحل استان هرمزگان به طول ۱۵۰ و عرض میانگین ۱۱ کیلومتر در میان آبهای خلیج فارس گسترده شده است.