امیرحسین رستمی:
«جنابعالی» فقط کمدی نیست
امیرحسین رستمی از بازیگران پرکار تلویزیون و سریالهای طنز است که اغلب مخاطبان او را به عنوان بازیگر طنز می شناسند.
حضورش در سریالهای طنز آنقدر هست که تماشاگران او را بهعنوان بازیگر طنز بشناسند؛ بازیگری که این روزها در سریال کمدی «جنابعالی» حضور دارد.
رستمی متولد دهه۵۰ است و فعالیتش را از دهه۸۰ شروع کرده و با کارگردانان تلویزیونی قابلقبولی کار کرده است. البته در کارنامه سینمایی هم بازیگر تقریبا پرکاری بوده و در صحنه تئاتر هم حضور داشته.
امیرحسین رستمی درباره حضورش در «جنابعالی» میگوید هرکس میتواند مابهازای «گرجی» ها را در محیط کاری خود بیاید؛ کسانی که مشغول سنگاندازی هستند چون هرچه کارها بهسامان و روی مدار نباشد، به نفع آنهاست. قطعا هنگام ساخت سریال «گرجی» هایی وجود داشتند تا نگذارند این اثر ساخته شود.
رستمی در گفتوگویش از نقشاش هم گفت و اینکه «امیرعلی من را برای حضور در این سریال جذب نکرد بلکه عادل تبریزی باعث شد در این سریال حضور پیدا کنم. من شیفته کار با عادل بودم نه بازی در نقش امیرعلی عالی.»
این جملات را امیرحسین رستمی در گفتوگو با ما بیان کرده است؛ بازیگری که اثر کمدی در کارنامهاش کم ندارد و در ماه رمضان نیز با سریال کمدی- سیاسی جنابعالی میزبان مخاطبان خود در تلوبیونپلاس بود. همزمان با قسمتهای پایانی این اثر با این بازیگر به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
آقای رستمی! تعداد آثار کمدیای که شما در آن بازی داشتهاید، بیشتر از حضور شما در تولیداتی غیر از این ژانر بوده است. انتخاب شما نتیجه چنین اتفاقی بوده است؟
اساساً آن چیزی که در نقشهای پیشنهادی برایم اولویت دارد، فیلمنامه، کارگردان و خود نقش است و ژانر در اولویتهای بعدی قرار میگیرد پس این انتخاب من نبوده است بلکه عوامل دیگری در این اتفاق دخیل بودهاند. در سالهای اخیر حضور من در تلویزیون تنها منوط به فصلهای مختلف «دودکش» و «لیسانسهها» بوده و این اتفاق هم بدین دلیل بوده است که قصهها من را راضی به حضور در دیگر پروژهها با ژانر کمدی نکرد.
این نقشآفرینیهای متعدد باعث شده است مخاطبان از شما بهعنوان بازیگر طنز یاد کنند...
بله. مخاطب بر اساس چیزی که از یک بازیگر در ذهنش نقش میبندد، او را به یاد میآورد و چون برای من این اتفاق با سریال کمدی رخ داده است، قطعا این ذهنیت وجود دارد و حتی مخاطبان به من میگویند چرا در سریالهای کمدی که ساخته میشود، حضور ندارم و این مسئله نشان میدهد مخاطبان دوست دارند کار کمدی از من ببینند.
ناگفته نماند که ژانر کمدی هم ژانر پرطرفداری میان مخاطبان تلویزیون است و شاید تماشاگران بازیگران این آثار را بیشتر بهخاطر بسپارند.
پس میتوان گفت کارگردانها برای پیشنهاد حضور در آثار طنز به سراغ شما میآیند؟
سالها حضور در کارهای موفق کمدی و جدی در حوزه تئاتر و تصویر باعث شده است که این مرحله را که کارگردانها فقط در یک ژانر به من فکر کنند، پشت سر گذاشته باشم.
این روزها شاهد نقشآفرینی شما در سریال جنابعالی هستیم. امیرعلی عالی چه ویژگیهایی داشت که باعث شد پیشنهاد ایفای این نقش را بپذیرید؟
واقعیت این است که امیرعلی من را برای حضور در این سریال جذب نکرد بلکه عادل تبریزی باعث شد در این سریال حضور پیدا کنم. من شیفته کار با عادل بودم نه بازی در نقش امیرعلی عالی چراکه با سلیقه و شور و شوقی که برای کار دارد، آشنا هستم.
شنیدهام که برای انتخاب بازیگران اصلی همفکری میان شما و عادل تبریزی صورت گرفته است...
بله. اما اگر بخواهم ماجرای حضورم در این اثر را از ابتدا تعریف کنم باید بگویم که عادل روزی با من تماس گرفت و گفت که قصهای برای کار به او پیشنهاد شده است و آن را برای من فرستاد تا بخوانم. زمانی که مطالعه کردم، به عادل گفتم داستان من را وسوسه نمیکند. ناگفته نماند که قصه پیشنهادی، براساس ایدهای از سریال انگلیسی «سلام آقای نخستوزیر» نوشته رؤیا خسرونجدی بود. پس از مدتی قرار شد عادل تبریزی با نگاه طنز خودش از قسمت اول تا آخر را بازنویسی کند. عادل از همان ابتدا به من گفت اگر در جنابعالی بازی کنم، آن را میسازد و روی این تصمیم مصمم بود. زمانی که ۴قسمت ابتدایی کار را برای من فرستاد، متوجه شدم قصه را به سمتی برده که سلیقه من و خودش است.
او شبها سکانس به سکانس مینوشت و برای من میفرستاد تا جایی که به او گفتم قصه جای کار دارد و عالی است و پیشنهاد بازی در این اثر را که به کارگردانش ایمان داشتم، پذیرفتم چراکه خروجی فیلمنامه توسط عادل تبریزی و رؤیا خسرونجدی برایم درست بود.
و اما باید بگویم من، عادل و امید راد که برنامهریز کار بود، بازیگران اصلی را براساس همفکری با هم انتخاب کردیم؛ یعنی نقشها را درآوردیم، در ذهنمان اولویتبندی کردیم، آنها را روی کاغذ نوشتیم و مقایسه کردیم.
اگرچه ذهنمان بسیار به هم نزدیک بود اما یک نفر به ذهن من و امید نرسید و عادل ایشان را پیشنهاد کرد که آن هم منوچهر آذری بود. من پس از سالها ایشان را از نزدیک دیدم و باید بگویم واقعا انرژی به قصه تزریق کردند. همچنین باید بگویم بیژن بنفشهخواه انتخاب و اولویت ما بود.
از قسمت ششم این سریال ما با امیرعلی عالی متفاوتی به لحاظ ظاهر و رفتار روبهرو میشویم. آیا میتوان گفت ما با ۲امیرعلی در سریال مواجه هستیم؟
ما در ابتدا با یک امیرعلی مواجه هستیم که بهدنبال کار است سپس امیرعلیای داریم که پیک موتوری است و بعد از آن او را در مقام سرپرست وزارت هماهنگی میبینیم. ما روی تغییراتی که برای این شخصیت رخ میدهد بسیار فکر کردیم و خودمان را جای او گذاشتیم تا متوجه شویم آیا امیرعلی که سرپرست وزارتخانه میشود، میتواند کارهایی مشابه زمانی که پیک موتوری بود انجام بدهد یا نه؛ چراکه امیرعلی در قالب سرپرست وزارتخانه زیر دید مردم است و بهعنوان الگو به او نگاه میشود پس بسیاری از کارها را نمیتواند انجام بدهد. بنابراین براساس برنامهریزی پیش رفتیم، راکوردهای حسی را روی کاغذ مینوشتیم و آن را رعایت میکردیم.
ویژگی مشترک امیرعلی عالی در هر سه قالبی که در آن قرار گرفت، چه بود؟
صداقت.
شخصیت امیرعلی عالی اگرچه میتواند مابهازایی در جامعه داشته باشد اما شاید تعداد آنها به انگشتان دو دست هم نرسد و حتی در سالهای اخیر آنها را ندیده باشیم. نظر شما چیست؟
من قضیه را تا این اندازه سیاه نمیبینم. ایران ۸۵میلیون نفر جمعیت دارد و من حتی با این سخن شما که تعداد این افراد به اندازه انگشتان دو دست هم نیست، مخالفم و نمیپذیرم اما باید بگویم آنقدر این افراد در اقلیت هستند و زورشان کم است که به چشم نمیآیند.
البته اگر کمی انرژی بگذاریم و جستوجو کنیم، در دانشگاههایمان به امیرعلی عالیها برخورد میکنیم؛ یعنی اگر وارد دانشگاه شهید بهشتی شویم و از دانشگاههای تهران و صنعتی شریف بیرون بیاییم، میتوان به تعداد زیادی «امیرعلی عالی» رسید.
همچنین شاید بتوان گفت تعداد استادانی که این فرصت را در اختیار شاگردان نخبه خود میگذارند کم بوده است؛ یعنی امیرعلی اگر توانست از پیک موتوری با مدارج علمی، نمرات درخشان در زمان تحصیل و پایاننامه فرصت سرپرستی وزارتخانه را پیدا کند، دلیلش این بود که استاد راهنمایش به یاد داشت دانشجویش چقدر سختی کشیده است و شاید این اتفاق کمتر رخ بدهد.
اما ایران کشور نخبهپرور است و اکثر برندهای غول دنیا از خودروسازی تا هوافضا، از دنیای اپلیکیشنها تا فضای مجازی امکان ندارد یک ایرانی حداقل در بین ۱۰نفر اول سیستم، در ساختار خود نداشته باشند.
بهنظر میرسد خارج از ایران فرصت اینکه یک فرد بتواند تواناییهایش را نشان بدهد، راحتتر است و بیشتر به مغز انسان تا به ظاهرش احترام میگذارند.
نمونه خاندان گرجی که در سریال سد راه امیرعلی هستند، در جامعه فراوان است؛ همانهایی که میتوانند باعث دلسردی هر وزیری شوند و او را از انجام هر کاری منصرف کنند. یک وزیر تا کجا میتواند در تصمیمات خود مصمم باشد و پیش برود؟
تا جایی که امیرعلی عالی کارش را پیش میبرد و باید دید ایشان در نهایت زورش به خاندان گرجی میچربد یا نه. هر کس میتواند مابهازای گرجیها را در محیط کاری خود بیابد، کسانی که مشغول سنگاندازی هستند چون هرچه کارها بهسامان و روی مدار نباشد، به نفع آنهاست. همانگونه که در جنابعالی دیدیم نخبه وزارتخانه را در زیرزمین زندانی کردند درصورتی که او میتوانست برای وزارتخانه خیالی کارکرد داشته باشد. ناگفته نماند که در این سریال تقابل خیر و شر که از ازل بوده و تا ابد هم ادامه دارد، به نمایش گذاشته شده است.
چرا سریال جنابعالی را باید دید؟
جنابعالی را باید دید چون کمدی صرف نیست، حرفی برای گفتن دارد؛ یعنی حقیقتی را با کمدی تلخ بازگو میکند که شاید تا پیش از این تجربه نشده باشد.
به نظر تولید سریال راه دشواری را داشته و حالا به بخشهای پایانی پخش رسیدهایم؟
لازم میدانم از مصطفی رضوانی تهیهکننده جنابعالی که این اثر نخستین تجربه تهیهکنندگی او در زمینه سریال بود، تشکر ویژهای کنم و بگویم اگر همراهی ایشان در رأس کار نبود، شاید جنابعالی ساخته نمیشد.
قطعا هنگام ساخت سریال گرجیهایی وجود داشتند تا نگذارند این اثر ساخته شود اما ایشان مردانه پای کار ایستاد و در نهایت مثلث عادل، مصطفی و تیم بازیگران باعث شد به نتیجهای درجهیک برسیم.
همچنین حسی که کارگردان و تهیهکننده در همه ما بهوجود آوردند تا با هم خوشحال و ناراحت شویم، و این حس مشترک توانست همه موانع را برطرف کند، قابلاحترام است که باید از پدیدآورندگان آن تشکر کرد. امیدوارم عادل تبریزی که اشتیاقش به سینما قابل احترام است و روزبهروز بیشتر میشود، کارهای بیشتری تولید کند.