تلویزیون چه ستاره هایی را از دست داد؟
وقتی از ستارههای تلویزیونی صحبت میشود، هنرمندان برنامهها و سریالهای دهه های ۶۰، ۷۰ و بعضا ۸۰، اولین اسامی هستند که به ذهن مخاطب میآیند. همانهایی که زمانی آثار ماندگاری همچون «کلاه قرمزی»، «آژانس دوستی»، «همسران»، «نود» و ... را ساختند، حالا بازگشت آنها به تلویزیون به عنوان یکی از مطالبه های جدی بینندگان از رییس صداوسیما مطرح می شود؛ درخواستی که تاکنون پاسخ مثبتِ قاطعی را به خود ندیده است.
در سالهای اخیر مخاطبان تلویزیون از تماشای کارهای چندین بازیگر، مجری و کارگردان محبوب خود، محروم بودهاند.
اما غایب بودن این هنرمندان در تلویزیون، به معنای کناره گیری کامل آن ها از فعالیت هنری نبوده است. در حقیقت این چهرهها ناپدید نشدند بلکه فقط از مدیومی به مدیومهای دیگر همچون شبکه نمایش خانگی، شبکه های اینترنتی، سینما و تئاتر ، کوچ کرده اند.
زمانی تلویزیون گمان میکرد به خاطر قدرت فراگیری و رایگان بودن، هیچ رسانهای توان رقابت با آن را ندارد؛ اما این روزها میبینیم که بسیاری از مخاطبان حاضرند با صرف هزینهای که چندان هم کم نیست، سریال و برنامه مورد علاقه خود را در شبکه نمایش خانگی و در بستر پلتفرمها تماشا کنند.
حالا چند سالی میشود که هجوم مخاطب به ویژه مخاطب جوان به تولیدات نمایش خانگی و بازتاب گسترده این تولیدات در فضای مجازی، صداوسیما را با نگرانی مهجور ماندن مواجه کرده است.
هر چند که تولیدات شبکه نمایش خانگی هم پس از اختلافاتی که میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما درباره نظارت بر این تولیدات وجود داشت، در نهایت تحت نظارت ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) قرار گرفت و ساترا هم نهادی وابسته به صداوسیما است، اما هنوز هم تفاوتهای چشمگیری میان تولیدات شبکه های تلویزیونی با تولیدات نمایش خانگی وجود دارد و همین تفاوتها هم موجب تمایل بیشتر مخاطب جوان به رسانههای صوت و تصویر فراگیر شده است.
هنرمندان بسیاری نیز در سالهای اخیر از تلویزیون یا سینما به شبکه نمایش خانگی کوچ کرده و یا میان تلویزیون و شبکه نمایش خانگی در رفت و آمد هستند.
اغلب هنرمندانی که در شبکه نمایش خانگی مشغول به کار شدهاند، بر این باورند که مسائل مالی و صد البته کمتر بودن ممیزیها در شبکه نمایش خانگی، مهترین عواملی است که آنان را به سمت رسانه های صوت و تصویر فراگیر سوق داده و این در حالی است که برخی دیگر به این نکته اشاره می کنند که هنوز هم تلویزیون فراگیرترین رسانه تصویری کشور است و به ویژه در شهرستانها و برای مردم کم بضاعت تر، هنوز هم انتخاب اول تلویزیون است.
رییس صداوسیما تطابق هنرمندان با سیاست های تلویزیون را تنها راه بازگشت به این رسانه می داند و البته با چنین نگاهی، به نظر می رسد، برخی همچنان تصمیم دارند تا تغییر این سیاست ها، فعلا در شبکه نمایش خانگی و فضای مجازی بمانند.
حسن فتحی از جمله هنرمندانی است که به رغم موفقیتش در تلویزیون و ساخت مجموعههای پرمخاطبی همچون «شب دهم»، «پهلوانان نمی میرند»، «مدار صفر درجه»، «میوه ممنوعه» و «زمانه» برای صداوسیما، مدتی است که از رسانه ملی جدا شده و در شبکه نمایش خانگی سریالهایی همچون «شهرزاد» و سریال در حال پخش «جیران» را ساخته است.
ایرج طهماسب هم پس از مدتی دست و پنجه نرم کردن با تلویزیون برای ساخت ادامه «کلاه قرمزی»، در نهایت به این نتیجه رسید که مجموعه جدیدش به نام «مهمونی» را به شبکه نمایش خانگی ببرد و با توجه به استقبالی که از این مجموعه در فضای مجازی شده، شاید به این زودی ها شاهد حضور ایرج طهماسب هم در تلویزیون نباشیم.
مرضیه برومند ، هم بازیگر و کارگردان توانمندی است که در دهههای گذشته آثار ماندگاری از جمله «قصههای تا به تا» یا همان «زی زی گولو» را در حوزه کودک برای تلویزیون ساخت.
اما حالا تقریبا یک دهه شده که برومند برای تلویزیون اثری تولید نکرده است. آخرین همکاری برومند با تلویزیون مجموعهی «آب پریا» با بازی خودش و امیرحسین صدیق بود.
در حال حاضر این هنرمند، مجموعه عروسکی «شهرک کلیله و دمنه» را برای شبکه نمایش خانگی ساخته که در حال پخش است اما خاطره خوش مجموعه هایی چون «آرایشگاه زیبا»، «خونهٔ مادربزرگه»، «هتل» و «کارآگاه شمسی و دستیارش مادام» هنوز در ذهن بیننده های تلویزیون باقی است.
اما بیژن بیرنگ ، کارگردان و تهیه کننده باسابقه تلویزیون که ساخت آثار خاطرهانگیزی همچون «خانه سبز»، «همسران» و «چاق و لاغر» را در کارنامه دارد، یکی دیگر از برنامه سازانی است که چند سالی میشود سراغ تلویزیون نرفته و نقدهای تند و صریحی را هم درباره این رسانه بیان کرده است. بیرنگ در آخرین اظهار نظرش درباره علت غیبتش در تلویزیون به ایسنا گفته است: «آن زمان که من با تلویزیون کار میکردم، مدیرها و آدمها این شکلی نبودند. الان میخواهید معجزه اتفاق بیفتد؟»
رضا عطاران نیز از سریال سازان موفق تلویزیونی است که چند سالی میشود سریالی را برای این رسانه تولید نکرده است. او کارگردان سریال های پربیننده ای همچون خانه بهدوش، متهم گریخت، ترش و شیرین و بزنگاه بوده است که هنوز هم تلویزیون از پخش آنها سیر نمی شود اما عطاران هم نتوانست با تلویزیون کنار بیاید و به سینما کوچ کرد تا ایدههایش را به این مدیوم انتقال دهد.
در حوزه برنامههای ورزشی، عادل فردوسی پور ، مجری و سازنده برنامه محبوب «نود» که تقریبا دو دهه به روی آنتن میرفت و یکی از پربیننده ترین برنامههای تلویزیون بود نیز از چهرههای مطرحی است که از حدود چهار سال پیش، به عنوان مجری در تلویزیون دیده نشده و در این مدت فقط تهیه کننده برنامه ای در شبکه ورزش سیما بوده است.
بازگشت عادل فردوسی پور به تلویزیون یکی از پرتکرار ترین مطالبه های مردم از صدا و سیما در چند سال اخیر بوده است. فردوسی پور اکنون برنامه «۳۶۰ درجه» را در فضای مجازی تولید میکند. او در این برنامه با چهرههای فوتبالی گفتوگو میکند.
هر چند که رییس سازمان صداوسیما در صحبتهایی که با تهیه کنندگان داشته و نیز در چند سخنرانی دیگر، بر حضور حداکثری هنرمندان در تلویزیون تاکید کرده و گفته است که حضور هیچکدام از هنرمندان در تلویزیون را تمام شده نمی داند و درهای صدا و سیما به روی هنرمندان باز است اما طبیعتا برای هنرمندی که اکنون فضاهای جدیدی برای ارائه اثرش در اختیار دارد که هم سود مالی بیشتری را عایدش میکند و هم دست و بالش را کمی بازتر گذاشته، این تعارفها و دعوتهای سرپایی، انگیزه آنچنانی برای بازگشت به تلویزیون ایجاد نخواهد کرد.
هنرمندانی که در رفت آمدند
البته حضور برخی از هنرمندان و برنامه سازها در شبکه نمایش خانگی، به این معنا نیست که تلویزیون آنها را برای همیشه از دست داده، این هنرمندان در مقاطعی در هر دو رسانه آمد و شد داشته اند. برخی از آنها، دلیل اصلی انتخابهایشان را کیفیت آثار عنوان کردهاند.
آنها معتقدند که نوع رسانه برایشان مهم نیست بلکه آنچه در درجه اول اهمیت دارد، کیفیت اثری است که به مخاطب ارائه میشود؛ بنابراین فرقی نمی کند پخش کننده تلویزیون باشد یا شبکه نمایش خانگی.
مثلا سعید ابوطالب ـ سازنده رئالیتی شوهای پر مخاطب سالهای اخیر از جمله «شبهای مافیا» ـ که هم در تلویزیون فعالیت داشته و هم در شبکه نمایش خانگی، درباره تفاوت ساخت رئالیتی شو در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی گفته است:
«رئالیتی شویی که با حضور بازیگران و سلبریتی ها در شبکه نمایش خانگی می سازیم، گران و هزینه بر است و طبیعتا مخاطبانش هم بیشتر است.
در تلویزیون نمیتوانیم آنقدر هزینه کنیم و بیش از اینکه از سلبریتی ها استفاده کنیم، از آدمهای معمولی جامعه استفاده می کنیم. این برنامهها هم جذاب است اما ممکن است چندان با استقبال مخاطب روبه رو نشود.»
ابوطالب درباره تلویزیون افزوده است: «فکر نمی کنم هیچ هنرمندی با تلویزیون قهر کند. تلویزیون بزرگ ترین و گسترده ترین رسانه کشور و بلکه منطقه حوزه زبان فارسی است. من همین الان هم یکی دو پروژه با تلویزیون دارم. معتقدم که هیچ رسانه ای در ایران، حرفه ای تر و پرمخاطب تر از تلویزیون نیست؛ اگرچه قبول دارم سرعت شکل گیری یک ایده تا ساخت و رسیدن به پخش، گاهی در تلویزیون خیلی طولانی است که سبب می شود برنامه سازها را دلگیر کند اما به هرحال تلویزیون با هیچ رسانهی مشابهی قابل مقایسه نیست.»
پروانه معصومی ـ بازیگر سینما و تلویزیون ـ هم درباره رقابت تلویزیون با شبکه نمایش خانگی و اینکه چقدر فکر می کند دلیل استقبال هنرمندان از حضور در شبکه نمایش خانگی، به بحث دستمزدها مربوط می شود؟ گفته است: «به دلیل اینکه تا به حال آثار شبکه نمایش خانگی را دنبال نکرده ام هیچ اطلاعی ندارم؛ ولی اینکه دلیل استقبال هنرمندان از این شبکه به جنبه مالی برمی گردد، به نظرم درست است؛ چراکه وقتی ما می خواهیم کاری را در تلویزیون شروع کنیم از همان ابتدای کار می گویند بودجه نداریم یا کم داریم اما من شنیده ام در شبکه نمایش خانگی در بحث دستمزد دستشان بازتر است و پول خوبی به هنرمندان می دهند، بنابراین طبیعی است که بازیگران هم سراغ این شبکه بروند.»
محمود پاک نیت، دیگر بازیگر سینما و تلویزیون، که بازی در سریال موفق نمایشخانگی «شهرزاد» را هم در کارنامه دارد و در سریال های تلویزیونی ماندگاری همچون روزی روزگاری، پس از باران، شب دهم و پدرسالار نیز ایفای نقش داشته، معتقد است که تلویزیون و شبکه نمایش خانگی برایش فرقی ندارد، او عنوان کرده: «سینما، صداوسیما و شبکه خانگی هیچ فرقی نمیکند، در هر سه مدیوم کار کردهام. مهم کیفیت کار است. بعضی از کارهای شبکه نمایش خانگی هم با همان عجله سریالهای تلویزیونی ساخته میشود.
تهیهکننده آنقدر فشار میآورد که کار زودتر تمام شود. به هرحال آدمهایی که دارند کار میکنند بر حسب روزهایی که کار میکنند پول میگیرند و هرچه این روزها کمتر باشد به نفع تهیهکننده است. اما خب چون شبکه نمایش خانگی است و قصه بهتری انتخاب شده و پول بیشتری به نویسنده دادهاند، شاید فرصت نویسنده بیشتر بوده است و قبلا متن را نوشته و بعد ساخته شده که اینها باعث میشود کار بهتر شود.»
یا شاید چه شتاره هایی که صداوسیما را از دست دادند؟ ;)
با احترام به تمام روحانیون عدالت خواه این صدا و سیما صدا و سیمای آخوندها هستش از کارشناس تا الا آخر و تما شا گران برنامه هایش هم خودشون هستن نه اکثریت مردم
اینها اگر هم ستاره باشن، ص و س ستارشون کرده
هنرمندان بزرگی هم داریم و داشتیم که به بهانه های واهی ، ممنوع الصدا و تصویر شده اند و بعضی ها هم به خاطر نمایش هنرشان در زمان شاه هرگز اجازه نمایش نگرفتن . به امید روزی که اونقدر آزاد باشیم که از هنرنمایی همه عزیزان هنرمندمان لذت ببریم.
صدا و سیمای میلی ننگ ما .......
با کنار گذاشتن افرادی مثل فردوسی پور و عطاران و خانم برومند و...و واگذاری تریبون به نادر طالب زاده و شیخ فرح زادی باید در صدا و سیما را گِل گرفت