رازگشایی از قتل دختر جوان در خانه مجردی
قاتل، دختر جوان را با انگیزه سرقت به قتل رساند و سپس مدعی شد با او ازدواج کرده بود.
مردی که به قتل دختری جوان متهم شده ادعا کرد مقتول همسر صیغهای او بود اما تحقیقات نشان داد ازدواجی در کار نبوده و این مرد سارق است.
مردی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن خواهرش به نام مریم خبر داد و گفت: خواهرم تنها زندگی میکرد و من هر روز با او در تماس بودم. چند روزی است خواهرم تلفنش را جواب نمیدهد. به خانهاش هم رفتم اما در را باز نکرد و سر کار هم نرفته است.
چند روز بعد از این گزارش ماموران جسد زن جوان را اطراف تهران پیدا کردند. وضعیت جسد نشان میداد او در جایی دیگر به قتل رسیده و سپس به آن محل منتقل شده است. ضربات وارده بر بدن این زن کاری و زیاد بود بنابراین جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت.
در شاخه دیگری از تحقیقات ماموران به خانه مریم رفتند. خانه کاملاً بههمریخته بود و به نظر میرسید وسایلی هم سرقت شده است.
پلیس از برادر مریم خواست درباره زندگی خواهرش توضیح دهد. او گفت: سالهاست که پدر و مادرمان را از دست دادهایم. ما چند خواهر و برادر هستیم و همه ازدواج کردهایم اما مریم مجرد بود. او مدتی قبل با پساندازی که داشت و البته کمی هم ارثیه پدری قصد داشت خانهای بخرد.
دنبال خانه بود تا اینکه به من هم گفت جایی را قولنامه کرده است. همین خانهای را که پلیس هم بررسیاش کرده است تازه خریده و نقل مکان کرده بود. من خودم با خواهرم برای خرید خانه رفته بودم.
این مرد گفت: من نمیدانم خواهرم دقیقاً چه اموالی داشت ولی میدانم مقداری طلا داشت که حالا در خانه نیست و بههمریختگی منزل هم به همین دلیل است.
ردپای یک آشنا
هیچگونه آثاری از شکستگی قفل در یا اثری که نشان دهد ضارب به زور وارد خانه شده باشد وجود نداشت اما وضعیت خانه نشان میداد مریم در آنجا به قتل رسیده و جسدش به بیرون منتقل شده است چون آثار خون در محل دیده میشد.
ماموران متوجه شدند مریم در آخرین تماس تلفنی با جوانی به نام مهران صحبت کرده است. مهران بازداشت شد اما منکر آشنایی با مریم شد. او در نهایت در بازجوییهای فنی مجبور به اعتراف شد.
اعتراف به ازدواج دروغین
مهران در بازجوییها گفت: مریم زن صیغهای من بود. مدتی بود که او را به صورت موقت عقد کرده بودم. من با مریم زمانی آشنا شدم که دنبال خانه میگشت. خانه را برایش پیدا کردم. بعد گفت با برادرش آنجا را دیده و پسندیده است. سپس مابقی کارهای قانونی را انجام دادم و سند به نام مریم خورد.
چند ماه بود که او را عقد کرده بودم تا اینکه با هم جروبحث کردیم. مریم میخواست موضوع ازدواجمان را به همسرم و مادرم بگوید و من مقاومت میکردم. میخواستم او را رها کنم و بروم اما مریم تهدیدم کرد آبرویم را میبرد. از طرفی من به او مقداری پول قرض داده بودم.
متهم گفت: روز حادثه وقتی به خانه مریم رفتیم قرار بود با هم خداحافظی کنیم اما مریم از من خواست ترکش نکنم و بعد که دید مصر هستم گفت موضوع را به همسرم میگوید، به همین خاطر من عصبانی شدم و او را کشتم. طلاهایی که از خانه مریم گم شده در واقع بدهی او به من بود. من فقط طلبم را برداشتم.
ماموران ادعای این مرد را بررسی کردند و مشخص شد ادعای ازدواج موقت دروغ است. همچنین تحقیقات پلیس نشان داد مریم در خانواده و میان همکارانش و دوستانش دختری باوقار شناخته میشده و هیچ رابطه خارج از عرفی نداشته است.
با این حال با توجه به درگیری شدیدی که میان مقتول و متهم رخ داده بود و ادعاهای متهم درباره تعرض به مریم، خواهران و برادران مقتول از متهم به اتهام قتل و تجاوز به عنف شکایت کردند و خواستار قصاص متهم شدند.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
حتماً یک آشنایی در حد خواندن صیغه محرمیت یا دوستی بین قاتل و مقتوله وجود داشته که مقتوله اجازه داده قاتل به عنوان فردی آشنا به داخل منزلش راه پیدا کند! انگیزه سرقت در بحث قتل عمدی منتفی است. انگیزه قتل عمدی احتمالاً همان موضوعی است که قاتل بدان اعتراف کرده است!
جالبه مرد زندار دختر مجردی رو اغفال میکنه و بعد میگه برای اینکه آبرویم رو نبره او را کشتم ....
آبروی آدم باید پیش خدا نره نه خلق....
برو به جهنم که لیاقت زندگی رو نداری ...چقدر زن تو خوشبخت است که به زودی از سر یک شوهر خیانتکار نجات پیدا میکند آن هم بدون هیچ دخالتی....
تف به ذات کثیفش مردک پست تازی.