افراد کنترلگر چگونه اطرافیان خود را آزار میدهند؟
شخصیت کنترلگر فردی است که تمایلی بیش از اندازه به دخالت در امور دیگران و کنترل رویدادها و مسائل زندگی آنها دارند.
اینکه فرد دوست دارد حداقل بر بخشی از ماجراهای زندگی خود کنترل کامل داشته باشد بسیار طبیعی است، اما زمانی این تمایل مسالهساز است که حساسیت فرد نسبت به کنترل زندگی خود و دیگران تمایل و حساسیتی بیش از اندازه داشته باشد. این درحالیست که کنترل کامل وقایع زندگی به دلیل ارتباط بسیاری از آنها با سایر افراد و با جامعه غیرممکن است، به این معنا که برخی رخدادها در کنش و واکنش با دیگران رخ میدهد و هیچ کس از جمله فرد دارای شخصیت کنترلگر توان مهار این رویدادها را ندارد.
افراد کنترل گر تمایل دارند در راس امور بوده و از همهچیز درباره سایرین مطلع باشند. آنها در ارتباط با افراد خانواده خود نیز کنترلگر بوده و سعی میکنند همه مسائل را به سایرین دیکته کنند. آنها به بهانه حمایت و عشق به همسر یا فرزند رفتارهای تنشزای خود را توجیه میکنند درحالی که رفتار آنها به ناپایدار شدن روابط زناشویی میانجامد.
نکته قابل توجه درباره کنترلگرها آن است که یکی از بارزترین خصوصیات آنها داشتن یک ویژگی برجسته و شاخص است که دیگران را جذب میکند مثلا بسیاری از آنها شخصیتی شوخ و بامزه دارند و به دلیل همین جذبه دیگران میل نهفته آنها به کنترلگری را درک نمیکنند. جالب آنکه فرد کنترلگر نیز از این ویژگی شخصیتی خود آگاه نبوده و آن را امری طبیعی میداند.
صفات شخصیتی افراد کنترلگر
به گزارش جامعه ۲۴ ، افراد کنترلگر دارای صفات مشخصی هستند که در بسیاری از آنها رایج است. در ادامه با برخی از صفات شخصیتی این افراد آشنا میشوید.
- افراد کنترلگر نیاز شدید به وضع قوانین برای امور روزانه خود دارند.
- داشتن رفتاری تهاجمی و پرخاشگرانه به نحوی که با کوچکترین اشتباه دیگران منفجر میشوند.
- افراد کنترلگر رفتاری متکبرانه دارند تا همهچیز بر اساس روش آنها پیش برود.
- تمایل به کنترل امور و تسلط بر همه چیز دارند تا جایی که انتظار دارند همه از راهنماییها یا خواستههای آنها تبعیت کنند.
- سعی در تغییر برنامههای شخصی افراد و به ویژه همسر خود دارند.
- آنها به راحتی هدف کنترلگرانه خود را مخفی کرده و رفتار خود را به گونهای تنظیم میکنند که سایرین به سوی آنها جلب و جذب شوند.
- زیر نقاب عشق و محافظت از دیگران رفتار کنترل گرایانه خود را مخفی میکنند.
- ویژگی بارز کنترلگرها خودمحوری و خودخواهی است.
- بیصداقتی در روابط و موفقیت در پنهان کردن شخصیت رفتاری خود
علائمی که نشان میدهد فرد مقابل کنترلگر است
به گزارش جامعه ۲۴ محققان در بررسی خود نشانههای زیادی را شناسایی کردهاند که نشان میدهد فردی دارای شخصیت کنترلگر است. با این حال تشخیص این علائم در برخوردهای ابتدایی آسان نیست. در ادامه به مهمترین این نشانهها اشاره میکنیم.
- عدم پذیرش مسئولیت رفتار خود و انداختن تقصیرها به گردن دیگران. در واقع این افراد بهگونهای رفتار میکنند که گویی سایرین مقصر اصلی ایجاد معضل هستند تا جایی که دیگری بیآنکه نقشی در ماجرا داشته باشد وادار به عذرخواهی میشوند. این افراد معمولا عذرخواهی نمیکنند.
- انتقاد مداوم از دیگران یا تمسخر سایرین تا جایی که اعتماد به نفس دیگران را خدشهدار و مدام از شما انتقاد میکنند.
- تحمل شنیدن جواب منفی را ندارند.
- به راحتی عصبانی شده و رفتار توهینآمیز از خود بروز میدهند.
- رابطه افراد با یکدیگر را تخریب میکنند.
- انتقال حس عذاب وجدان
- محبت بیش از حد
- قدردانینکردن از سایرین بابت کارهای مثبت آنها
- انتقاد مستمر از روشهای سایرین در ابعاد مختلف کاری، زندگی و ... تا جایی که شما به خودتان شک کنید.
- تهدیدگر، حسود و دمدمیمزاج هستند.
- از خود رفتارهای توهینآمیز بروز میدهند.
علل ایجاد شخصیت کنترلگر
به اعتقاد محققان کنترلگری به عنوان یکی از مکانیسمهای بقا در شرایط چالشی یا رقابتی ایجاد میشود، با این حال بروز این شخصیت با پیشینههای تربیتی مرتبط بوده و ابتلا به این شخصیت یک علت قطعی ندارد. با این حال برخی از موارد به عنوان دلایل شکلگیری این شخصیت شناسایی شدهاند.
همانطور که گفته شده کنترلگری در محیطهای رقابتی ایجاد میشود بنابراین رشد در خانوادهای که برای بقای اقتصادی و اجتماعی یا جلب محبت و توجه والدین مبارزه در جریان بوده یا ابتلا به محرومیتهای اجتماعی و اقتصادی و حرفهای در سنین رشد و سالهای حساس زندگی و وجود شرایطی که فرد را به سمت فریبکاری و بهرهبرداری از نقاط ضعف دیگران پیش برده است همگی از عواملی هستند که میتوانند زمینه شکلگیری شخصیت کنترلگر در فرد را ایجاد کنند.
در کنار این موارد، اضطراب و ترس از دست دادن افراد و عزیزان، از عوامل مهم شکلگیری این نوع شخصیت است به این معنا که فرد برای کاهش اضطراب خود سعی میکند سایرین را کنترل کند.
ابتلا به اختلالات شخصیتی مانند داشتن اختلال خودشیفتگی، اختلال شخصیت مرزی در کنار عوامل محیطی و تربیتی نقش مهمی در شکلگیری شخصیت کنترلگر دارند. فرهنگی که در آن کنترلگری نوعی ارزش تلقی میشود نیز در شکلگیری این نوع شخصیت میتواند نقشی مهم ایفا کند.
نحوه برخورد با شخصیت کنترلگر
اگر در رابطه با افرادی قرار دارید که ویژگیهای شخصیت کنترلگر را نشان میدهند ابتدا این موضوع را بررسی کنید که آیا ارتباط عاطفی یا کاری با این فرد باعث سلب اختیار، کاهش اعتماد به نفس و بروز مداوم حس نگرانی در شما شده است؟ اگر پاسخ به این سوال مثبت است یعنی در ارتباط به چنین فردی گرفتار شده و لازم است برای بازیابی توان و روحیه مثبت خود و همچنین کنترل رفتارهای چنین فردی از روشهایی استفاده کنید.
از چهارچوب و مرزهای خود دفاع کرده و آگاه باشید که این افراد معمولا سراغ افرادی میروند که از کمبود اعتماد به نفس یا ذهنیت قربانی بودن رنج میبرند. به همین دلیل مهم است که برای مقابله با کنترلگرها بر حریم شخصی و خطوط قرمز خود دفاع کرده و حدود آنها را مشخص کنید.
به گزارش جامعه ۲۴ ، اغلب افراد دچار شخصیت کنترل گر بهسراغ کسانی میروند که ذهنیت قربانی و کمبود اعتمادبهنفس دارند؛ چراکه این افراد در تعیین حدومرز روابط خود مشکل دارند. لازم است برای مقابله با رفتارهای شخصیت کنترل گر روی تعیین خطوط قرمز و حریم شخصی خود حساسیت به خرج دهید. گاهی با تعیین یا بازتعریف همین خطوط مشکل حل میشود.
نظر خود را قاطعانه بیان کرده و به دنبال اثبات آن نباشید، زیرا مشاجره و جدل با این افراد بیفایده است.
آنها معمولا اعصاب شما را نشانه میگیرند بنابراین به جای عصبانیت آرامش خود را حفظ کرده و آگاه باشید این افراد در زمان عصبانیت شما بهتر میتوانند کنترل همهچیز را به دست بگیرند.
اگر رفتارهای فرد کنترل گر بر شغل یا رابطه عاطفی شما تاثیری منفی گذاشته حتما از مشاور کمک بگیرید، اما اگر به این نتیجه رسیدید تلاشهای شما برای بهبود شرایط بیفایده بوده و او به رفتارهای اشتباه خود ادامه میدهد رابطه با او را ترک کنید.
درمان شخصیت کنترل گر
برای درمان شخصیت کنترل گر باید به دو نکته اساسی توجه کرد نخست آنکه این فرد باید بیاموزد که ذهن خود را در زمان عصبانیت کنترل کرده و دوباره برنامه ریزی کند. او باید ترسهای خود را ریشهیابی کرده و وضعیتهایی را که باعث عصبانیت او میشوند شناسایی کند.
همچنین شخصیت کنترلگر برای به دست آوردن احساس امنیت بهویژه در زندگی خانوادگی خود دست به کنترلگری میزند بنابراین باید این احساس در او اقناع شود.