بیکنسرتی در ایران به نفع کیست؟
عدم برگزاری کنسرت در ایران در شرایطی ۱۰۰ روزه شده که آسیبهای زیادی در صورت تداوم این روند برای جامعه موسیقی خواهد خورد و منافع اغتشاشگران که از هرگونه تعطیلی عمومی استقبال کرده و آن را در جهت منافع مبارزاتی خود میبینند تامین میشود.
از ۶ مردادماه که آخرین کنسرتهای موسیقی در تهران و چند مرکز استان برگزار شد، تا به امروز، ۱۰۰ روز گذشته است و در طول این مدت، هیچ کنسرتی در کشور برگزار نشده است.
اگرچه قرار بود که در مهرماه و با پایان ماه صفر، کنسرتهای محسن یگانه، فرزاد فرزین، بهنام بانی، علیرضا طلیسچی، ناصر زینلی و مسیح و آرش برگزار شود و حتی برای این مهم، سامانه بلیتفروشی نیز آغاز به کار کرد اما با آغاز ناآرامی ها در کشور، این اجراها نیز کنسل شد تا ایران، در دورهای بیسابقه از عدمبرگزاری کنسرت به سر ببرد که طی آن، هماکنون ۱۰۰ روز است که هیچ اجرای موسیقی در کشور به روی صحنه نرفته است.
آنچه اما دورنمای این وضعیت را نگرانکننده میکند، تداوم این روند است بهطوری که طبق بررسیها، احتمالا هیچ کنسرتی در آبانماه به روی صحنه نمیرود که اگر این اتفاق ناگوار رخ دهد، یعنی یکسوم سال ۱۴۰۱، خالی از هرگونه کنسرتی بوده است.
با توجه به اینکه درگیریها و اغتشاشات کنونی، خساراتی را به مشاغل گوناگون وارد کرده و حالا با آرام شدن اوضاع مدیریت کشور تصمیم به سروسامان دادن به این وضعیت و تثبیت مشاغل گوناگون کرده است که از این زمره فعالیتها میتوان به باز بودن بیشتر مراکز خرید و پاساژها، برگزاری جشنوارههای مختلف در موعد مقرر خود، افزایش سانسهای فیلم و تئاتر و . . . اشاره کرد.
اقدامی که علاوه بر رونق اقتصادی این مشاغل، سبب تقویت روحیه جامعه و افزایش شادی عمومی میشود اما در این میان، چطور همچنان برنامهای برای بازگشایی سالنهای کنسرت پس از ۱۰۰ روز ارائه نشده است.
کنسرت، همواره بهعنوان یکی از ارکان نشاط اجتماعی مطرح بوده که سبب تقویت روحیه عمومی مردم یک جامعه بوده است. رخدادی که تقریبا در تمامی کشورهای جهان، با قدرت از سوی حاکمیت دنبال شده و هر نوع گرایشی را به تخلیه هیجانات وادار میکند.
در شرایط کنونی که بسیاری از تحلیلگران حوزه جامعهشناسی و روانشناسی، نبود شادی کافی در تخلیه هیجانات را یکی از دلایل تجمعات نوجوانان و جوانان عنوان کردهاند، برگزاری کنسرت، میتواند فرمولی مطمئن برای نیل به این منظور باشد.
موضعی که علاوه بر ارزش افزودههای موسیقایی خود، سبب آرام شدن بیشتر جامعه و تخلیه هیجانات جوانانی باشد که شاید خیابان را در این روزها، مناسب این رفتار خود میبینند. ضمن آنکه خلاء نبود کنسرت، به دلیل نداشتن جایگزینی هیجانی برای آن، بیشتر از تعطیلی سینماها و تئاترها به چشم میآید.
حال آنکه با رصد برنامه سینماها و سالنهای نمایش، به این نتیجه میرسیم که اوضاع در این دو مدیوم، تقریبا به حالت عادی خود رسیده اما درهای سالنهای کنسرت همچنان به روی مشتاقان آن بسته است.
بنابراین دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همراهی معاونت امور هنری این وزارتخانه، لازم است بنا بر تمام ضرورتهایی که عنوان شد، نسبت به احیای کنسرتها در کشور اقدامی فوری انجام دهند. باید به خاطر داشته باشیم که کنسرت، جزو آخرین مشاغلی در کشور بود که پس از فروکش کردن موج کرونا، مجاز به فعالیت شد.
اکنون نیز اگر به دلیل اغتشاشات، تعطیلی کنسرتها بیشتر شود، بیش از آنکه اقدامی در جهت امنیت بیشتر تفسیر شود، آبی است که به آسیاب اغتشاشگران ریخته خواهد شد چرا که آنان از هرگونه تعطیلی عمومی استقبال کرده و آن را در جهت منافع مبارزاتی خود میبینند.
کنسرتها در شرایط کنونی، بیش از آنکه به اهرمی در جهت اغتشاش تبدیل شوند، عاملی خواهند بود تا مردم جامعه، به شادی مورد نیاز خود رسیده و ذهن و روحشان، اندکی از حوادث و اخبار تلخ اخیر فاصله بگیرد.
به نفع دیکتاتور و عرب پرستان خدا بی خبر.
به نفع انگلیس و ماموران تند رو داخلی انگلیس و موساد !! این بدان معناست که ماموران موساد و ام ای سیکس داخلی کارشون درست انجام میدن و سرگرمی جوانان به جای تفریح و کنسرت در خیابان و اعتراض ها صرف میشه -- مرگ بر تند روهایی وطن فروش و مفت خور
به نفع مداحان ،روانپزشکان و اعتراضات خیابانی است.
یککم از دل مشهدیا آب بخورین
آقای علم الهدی به منظور و مقصودش رسید
مانند بازی بدون تماشاگر ورزشی کنسرت را هم بدون تماشاگر برگزار کنید ،،کاری ندارد ،،،
کلا غیر خودی های حکومت دشمن هستند و معمولا خودی ها هم به همچین جاهایی نمی روند
خود خبر خبر فوری هم کلا دارد جای نظر مخاطب را حذف میکند ،،ترسوهاااااا
مطلب بسیار جالب و قابل توجه یود ولی متاسفانه دلسوزی در بین مردم نیست که رسیدگی کند
کشوری که از دموکراسی صحبت میکند راه گفتگو و انتقاد را مسدود نمیکند آنها نشان دادند اهل گفتگو نیستند همان دیکتاتوری که حرفش این روزها زیاده.اینا حتی در مطالب حساس راه کامنت را بستند ، خبری فوری الکی ساز همدردی را نگیر تو هم در این دیکتاتوری سهم داری
دل نویسنده این مطلب خوشه! اولا رفتن و نشستن در کنسرت دل و دماغ میخواد که الان کسی نداره دوما اکثریت مردمی که تو خرج اولیه زندگیشون موندن بنظرتون با بلیطهای کنسرت بالای چهارصد هزار به بالا تخلیه روانی میشن؟
مطمئن باشید اگر کمی از نظر اجتماعی و ایجاد امکانات تفریحی مثل برگزاری کنسرتهای ساده حتی در شهری مثل مشهد و ایجاد محیطهای مفرح برای جوانان به مردم آزادی میدادند و روزبروز با ایجاد امثال گشت ارشاد و ... فشارها رو بیشتر نمیکردند این وضعیت کشورمون نبود ...ولی کو گوش شنوا و ذره ای تفکر؟!
تو خوبى