کنترل اضطراب در سنین نوجوانی
احترام به نوجوان و ایجاد فضایی مبتنی بر مهر در خانواده، بسیاری از زمینههای اضطرابی را از بین میبرد.
نوجوانان امیدهای جدی و مهم هر جامعهای هستند؛ نسلی که هر چه سالمتر و سرزندهتر باشند، به آینده جامعهشان امید بیشتری میتوان داشت. افرادی با روحیه بسیار حساس و سری پرشور که اگر جدی گرفته شوند و میدان ببینند میتوانند تأثیر شگفتآوری در سرنوشت جامعه داشته باشند اما همین افراد اگر با دلسردی و ناامیدی و قضاوت مواجه شوند، اسیر اضطراب و نگرانی میشوند و کنجعزلت میگزینند.
به سراغ مهدی ملکمحمد، روانشناس و کارشناس مسائل نوجوانان رفتیم تا از اضطراب نوجوانان و راههای کمک به رفع این مشکل بیشتر بدانیم. این روانشناس در تعریف اضطراب میگوید: وقتی داریم درباره اضطراب صحبت میکنیم باید حواسمان باشد که درباره استرس صحبت نمیکنیم. استرس مربوط به زمان حال است و اضطراب مربوط به زمان آینده است؛ یعنی ما وقتی اضطراب داریم، از آنچه در آینده قرار است اتفاق بیفتد دلهره و نگرانی داریم و طبیعی است که این دلهره و نگرانی بهدلیل ابهام، بهوجود میآید؛ یعنی اگر ما در مورد آینده نگرانی نداشته باشیم اضطرابی هم نداریم. در قرآن مجید آمده با یاد خدا دلها آرام میگیرد، اگر آینده به خداوند سپرده شود و راضی باشیم به هرآنچه او برای ما میپسندد، کمتر دچار اضطراب خواهیم شد. اما طبیعی است که نمیتوانیم از نوجوانان انتظار داشته باشیم اینطور به ماجرا نگاه کنند. بنابراین بیشتر آنها در برابر آیندهای مبهم و نادیدنی و نامرئی قرار دارند و همین باعث میشود مضطرب شوند.
نشانههای اضطراب
وقتی در جایگاه والد، مربی و مراقب نوجوانان قرار میگیریم بسیار مهم است با نشانههای بیرونی اضطراب آشنا باشیم تا اگر نوجوانمان دچار اضطراب شد و نخواست یا نتوانست بهطور مستقیم ابرازش کند، با دیدن آن نشانهها به کمک او بشتابیم. بهگفته ملکمحمد، سازوکار بهوجود آمدن اضطراب، در همه سنین یکسان است اما نشانههای آن در کودکان و نوجوانان تفاوتهایی با بزرگسالان دارد. وقتی دچار اضطراب میشویم، بیقرار میشویم و توانایی تمرکز نداریم.
شاید بیشترمان درون خودمان فرومیرویم و از ارتباطات اجتماعیمان دست میکشیم و... ؛ این نشانههای روانشناختی اضطراب است. اما در نوجوانان علاوه بر همه این نشانهها یک نشانه دیگر هم وجود دارد و آن پرخاشگری است. او میافزاید: نکته دیگری که برای نوجوانان مضطرب اتفاق میافتد این است که بیشتردچار آسیبهای اجتماعی میشوند؛ انواع آسیبهای اجتماعی، از مصرف سیگار و قلیان گرفته تا مصرف مشروبات الکلی، موادمخدر، فرار از خانه و مدرسه، رفتارهای جنسی زودرس و حتی وقتی این اضطراب کنترل و درمان نشود و فرد به درماندگی برسد، ممکن است منجر به اقدام بهخودکشی شود.
از احساس تا اختلال
احساس اضطراب دردی است که بیشتر ما در مقطعی از زندگیمان بسته به شرایط خاصی که از سر گذراندهایم، تجربهاش کردهایم اما این احساس کی و چگونه به اختلال (بیماری) تبدیل میشود؟ بین احساس اضطراب و اختلالات اضطرابی که مجموعهای از چند اختلال (مثل پنیک و حملات هراسی یا اختلال اضطراب فراگیر که فرد در هر موقعیتی اضطراب دارد) است، فاصلهای وجود دارد. این فاصله فرصتی است که ما بهعنوان والد، مربی و مراقب نوجوان میتوانیم به کمک نوجوانمان برویم و او را از ابتلا به این اختلالات نجات دهیم.
ملکمحمد در اینباره میگوید: احساس اضطراب را همه ما داریم. احساس اضطراب بسته به موقعیت بهوجود میآید و ربطی به اختلال ندارد. این احساس اضطراب تا وقتی تبدیل به اختلال نشده بسیار راحتتر قابلدرمان است. اما وقتی به اختلال تبدیل شود، درمانهای جدیتری باید برایش درنظر گرفت. وقتی میگوییم اختلال یعنی فرد بهصورت مشخص حداقل 6ماه علایم اضطرابی را تجربه میکند و متخصص این اختلال را تشخیص داده است. این علائم شامل اختلال در اشتها، خواب، عملکرد تحصیلی، ارتباطات فردی و اجتماعی و بیقراری غیرقابلکنترل میشود.
حمایت همهجانبه
وقتی بزرگسالان دچار اضطراب میشوند، معمولا از دیگران درخواست کمک میکنند، ولی بیشتر نوجوانان بهدلیل استقلالطلبی و تمایلشان برای جدایی (ذهنی و روانی) از خانواده، این را کسر شأن خود میدانند که از خانواده درخواست کمک کنند. اما ما بهعنوان والد یا مراقب نوجوان، نخستین چیزی که بدانیم این است که فقط با خود نوجوان مواجه نیستیم. نوجوانان امروز تحتتأثیر فضای مجازی، همسالان و دنیای نوجوانی که برای خودشان ساختهاند، هستند و من والد نمیتوانم اینها را نادیده بگیرم و فکر کنم فقط من و راهکارهایم مؤثر هستیم.
بهترین کاری که میتوانیم بکنیم این است که اوضاع را بدتر نکنیم. یعنی با نوجوان با احترام رفتار کنیم و سعی کنیم او را درست بشنویم. هرچقدر نوجوان بیشتر شنیده شود، احساس آرامش بیشتری خواهد داشت. ولی متأسفانه بیشتر نوجوانان وقتی درباره آینده حرف میزنند با تمسخر و قضاوت بزرگسالان مواجه میشوند. طبیعتاً آنها نیازمند فضای امن و غیرقضاوتی برای بیان افکارشان هستند؛ فضایی که در سایه مهر و همدلی اعضای خانواده بهوجود میآید. این مهمترین کارکرد خانواده است.
دلایل اضطراب
اما دلایل اضطراب در نوجوانان چیست؟ عدهای معتقدند با پیشرفت تکنولوژی و دسترسی به دنیایی از اطلاعات و اخبار، اضطراب و دلهره هم بیشتر میشود. البته سن نوجوانی و شرایط دوره بلوغ را هم نباید نادیده گرفت. گاهی هم دلایل مقطعی و بروز بحرانهای فردی، خانوادگی یا اجتماعی باعث اضطراب در نوجوانان میشود.
بهگفته مهدی ملکمحمد، وقتی مفهوم اضطراب را واشکافی میکنیم و میگوییم اضطراب نگرانی نسبت به آینده است، پس مهمترین علت اضطراب، ابهام درباره آینده است. هرچقدر محیطی که نوجوانان در آن زندگی میکنند ابهام بیشتری نسبت به آینده فراهم کند، جمعیت بیشتری از نوجوانان دچار اضطراب میشوند. مثلا وقتی خانوادهای وضعیت محل سکونتشان در یک سال آینده مشخص نیست یا نوجوانی که قرار است مدرسهاش را تغییر دهد و موقعیتهایی مشابه این، نوجوان را دچار ابهامات جدی نسبت به آینده میکنند.
بنابراین هر چقدر محیط خانواده و اجتماع، درباره آینده بیشتر دچار ابهام باشد، طبیعتا نوجوان، اضطراب بیشتری را تجربه خواهد کرد. ملکمحمد همچنین تأکید میکند: بخشی از اضطراب از آموزشهای محیط ایجاد میشود؛ یعنی وقتی نوجوان میبیند که والدین به آینده با نگرانی واکنش نشان میدهند، او هم یاد میگیرد در مورد آینده نگران باشد. در واقع نوجوانی که اضطراب دارد، در بسیاری موارد پدر یا مادرش هم اضطراب دارند.