همه حاشیههای ریز و درشت «بازی قرن»/ شبی که نخوابیدیم
بیست و چهار سال پیش تیم ملی فوتبال ایران اولین پیروزیاش را در چارچوب مسابقات جام جهانی جشن گرفت. در آستانه برپایی دیداری مشابه، مروری داریم بر اتفاقاتی که درون و بیرون مستطیل سبز ورزشگاه ژرلاند فرانسه اتفاق افتاد.
تیم ملی ایران امرروز سهشنبه هشتم آذر در شرایطی به دیدار آمریکا میرود که تعداد بردهایش در جام جهانی به عدد سه رسیده و تجربهاش بیشتر شده است. در اولین روز تابستان ۱۳۷۷ پس از آنکه داور، سوت پایان بازی را به صدا درآورد، مردم راهی خیابانها شدند و شب را با جشن و پایکوبی به صبح رساندند. دیدار حول و حوش یک بامداد به پایان رسید. جشن آن شب، دومین جشن فوتبالی مردم محسوب میشد. هفت ماه قبلترش مردم بعد از پایان بازی رویایی ایران- استرالیا در خیابانها شعار بچهها متشکریم سر داده بودند.
روز یکشنبه ۳۱ خرداد سال ۱۳۷۷ در حافظه تاریخی مردم ایران به عنوان یک روز افتخارآمیز ثبت شده است. در ساعت ۲۳:۳۰ دقیقه این روز اورس میر داور سوییسی سوت آغاز مسابقه فوتبال بین ایران و آمریکا را در چارچوب رقابتهای جام جهانی ۹۸ فرانسه به صدا درآورد و ۹۰ دقیقه بعد دلاورمردان ایرانی تیم آمریکا را پشت سر گذاشتند. ایران با نتیجه ۲ بر یک از سد آمریکا گذشت و اولین پیروزیاش را در مسابقات جامجهانی جشن گرفت.
سرمربیگری ایران را جلال طالبی به عهده داشت که خودش سالها در آمریکا زندگی کرده بود و بازیکنان این کشور را میشناخت. ایران با ترکیب احمدرضا عابدزاده(کاپیتان) - محمد خاکپور - نادر محمدخانی(۷۵ – محمدعلی پیروانی) - مهدی پاشازاده - محمدجواد زرینچه(۷۷ – نعیم سعداوی) - مهدی مهدوی کیا- کریم باقری - حمیدرضا استیلی - مهرداد میناوند- علی دایی - خداداد عزیزی (۷۴ – علیرضا منصوریان) در مقابل آمریکا صف آرایی کرد. بیست و چهار سال بعد از برگزاری آن مسابقه و در آستانه برپایی دیداری مشابه، مروری داریم بر اتفاقاتی که درون و بیرون مستطیل سبز ورزشگاه ژرلاند فرانسه اتفاق افتاد.
تعداد ۲۱۷ عکاس و ۱۰۲۸ خبرنگار این مسابقه را پوشش خبری میدادند و ۱۲۰ شبکه تلویزیونی پخش زنده داشتند.
جلال طالبی ۲۳ روز قبل از شروع مسابقات جام جهانی بر روی صندلی مربیگری نشست. او میراثدار یک تیم ملتهب بود، چرا که تیم ایران در طی هفت ماه سه سرمربی (مایلی کهن، ویرا، ایویچ) عوض کرده بود و او نفر چهارم محسوب میشد. او آن زمان در آمریکا ساکن بود و پس از پذیرفتن سمت جدیدش به ایران بازگشت.
آن بازی اولین دیدار عابدزاده در جام جهانی محسوب میشد. او به علت مصدومیت نتوانست تیم را در بازی اول (ایران- یوگوسلاوی) همراهی کند. سرمربی تیم در اولین بازی نیما نکیسا را در دروازه قرار داد تا مصدومیت عابدزاده تشدید نشود و در بازی دوم به عنوان یک نیروی تازه نفس سنگربانی کند.
انتشار تیتر و فیلم ضد ایرانی
خیلیها سعی داشتند آرامش روحی و روانی بازیکنان ایران را بر هم زنند. تیم ملی در دهکده ایسن ژو اقامت داشت. روستایی کوچک در فرانسه که ۴۰ کیلومتر تا ورزشگاه فاصله داشت. پس از ورود تیم ایران به این روستا روزنامه محلی ایسن ژو تیتر توهین آمیزی زد: زنهای بیحجاب بروند، ایرانیان آمدند.
پخش فیلم ضدایرانی «بدون دخترم هرگز» از یکی از شبکههای فرانسوی دیگر حاشیه آن روزها بود. بازیکنان تیم ملی در مصاحبههایشان به این موضوع اعتراض کردند. خداداد عزیزی به عنوان بازی جوانمردانه روی کلاهش اشاره کرد و گفت وقتی شرایط جوانمردانه نیست من این کلاه را سرم نمیگذارم.
استیلی میخواست تا تهران بدود
در دقایق اولیه تیم ایران از نظر روحی آشفته نشان میداد و بیشتر آمریکاییها صاحب توپ و میدان بودند. زنده یاد مهرداد میناوند در دقیقه هشتم بازی کارت زرد گرفت. در دقیقه بیستم فرار تند و تیز خداداد عزیزی ایران را صاحب یک موقعیت تک به تک کرد که خطای دروازهبان آمریکا مانع گلزنی غزال تیزپای ایران شد. داور صحنه را پنالتی تشخیص نداد ولی این موقعیت به ترمیم روحی بازیکنان ایران کمک کرد و آنها را به بازی برگرداند.
خیلیها سعی داشتند آرامش روحی و روانی بازیکنان ایران را بر هم زنند. تیم ملی در دهکده ایسن ژو اقامت داشت. روستایی کوچک در فرانسه که ۴۰ کیلومتر تا ورزشگاه فاصله داشت
ایران یک گل در نیمه اول زد و یکی در نیمه دوم. در دقیقه ۴۰ بازی، حمید استیلی روی سانتر جواد زرینچه از جناح راست اولین گل ایران را به ثمر رساند. استیلی تمام توانش را جمع کرد و در آسمان ورزشگاه ژرلاند شهر لیون فرانسه به پرواز درآمد و با ضربه سر توپ را به کنج دروازه آمریکا فرستاد. کیسی کلر، دروازه بان برای مهار این توپ سرکش خیلی تلاش کرد، اما پرش او حکم نوشداروی بعد از مرگ سهراب را داشت. استیلی برای زدن این گل انگیزه بالایی داشت و شاید به همین خاطر بود که برخی گل او را به لحاظ زیبایی به عنوان بهترین گل قرن انتخاب کردند.
اشکهای بازیکن متعصب تیم ایران پس از به ثمر رساندن گل، یکی از باشکوه ترین سکانسهای جام جهانی ۹۸ را رقم زد. او بعدها در مصاحبهای گفت: «وقتی توانستم آن گل را بزنم، هیچ کس مثل خودم نمیتوانست احساس مرا درک کند. شاید خیلیها وقتی گریه کردن مرا پس از گل دیدند تعجب کردند، اما باور کنید گل به آمریکا گریه هم داشت.» (گفتگو با ابرار ورزشی) بازیکن شماره ۹ تیم کشورمان بعدها پیراهنش را برای انجام امور خیریه به فروش رساند.
زنده یاد مهرداد میناوند بعدها درباره شادی پس از گل استیلی گفت: اگر حمید استیلی را رها نمی کردیم او تا خود تهران میدوید!
مهدی مهدوی کیا زننده دومین گل ایران بود. مهدوی کیا که در اواسط نیمه دوم به جناح چپ حریف تغییر جا داده بود، با فراری جانانه تیر دوم را شلیک کرد و تمام نقشه های آمریکا و معادلات آنان را به هم ریخت تا پر بیننده ترین دیدار جام جهانی به کام ما شود. مهدوی کیا بعدها تلویحا از اینکه رسانهها بیشتر روی گل استیلی مانور میدهند گلایه کرد.
شادی مقابل سفارت آمریکا در دمشق
در روز برگزاری مسابقه یکی از روزنامهها تیتر زد: «امشب تا صبح بیداریم». رویای شیرین این روزنامه چند ساعت بعد تعبیر شد. البته فقط مردم ایران نبودند که به ساق پای فوتبالیستهای سرخپوش چشم دوخته بودند؛ آن شب مردم بسیاری از کشورها برای پیروزی تیم فوتبال ایران دست به دعا برداشتند. زمانی که داور سوت پایان بازی را به صدا درآورد، موج خوشحالی همه کشورهای منطقه خاورمیانه را فرا گرفت. در فلسطین اشغالی، عراق، لبنان، سوریه و حتی مصر مردم به خیابانها آمدند و شب را با جشن و پایکوبی به صبح رساندند.
مجتبی امانی، رئیس دفتر وقت حفاظت منافع ایران در قاهره در بیان خاطراتش از آن شب تاریخی در کتابی نوشته است: «باورش سخت بود که این شور و هیجان برای دیدن مسابقه ایران با آمریکا باشد. مردم حاضر در قهوه خانهها مثل آنکه تیم ملی مصر دارد با آمریکا مسابقه میدهد، این مسابقه را مشاهده میکردند. جالب بود وقتی ایران گل زد، غریو شادی از همسایهها شنیده شد. مسابقه به پایان رسید و من پس از آن بوق خودروها را میشنیدم که به شادی برد ایران در این مسابقه، در خیابانها ابراز احساسات میکردند. انگار که تیم مصر بر آمریکا پیروز شده است. تا چندین روز تعداد زیادی از مصریها نیز در تماس تلفنی این پیروزی را تبریک میگفتند.»
در کشورهای دیگر همچون سوریه هم مردم شاد و خوشحال بودند. در دمشق کاروان ماشینهای حامل پرچم ایران و سوریه از برابر سفارت آمریکا گذر کردند و فریاد پیروزی سر دادند. آنها آنقدر رفتند و آمدند تا خون پلیس دمشق به جوش آمد و مسیرهای منتهی به سفارت آمریکا در این شهر را مسدود کرد.
براساس اعلام خبرگزاری های سوری دهها نفر از اعضای سفارت آمریکا به همراه دیگر دیپلمات های اروپایی به همراه خانواده هایشان در این سفارتخانه شاهد شکست تیم ملی فوتبال امریکا از تیم ملی فوتبال ایران بودند.
در بهشتی از یاد خدا و توکل
این دیدار را پس از بازی دو آلمان غربی و شرقی در ۱۹۷۴ سیاسی ترین دیدار جام جهانی دانسته اند. کادر فنی دو طرف بر روی معمولی بودن بازی پافشاری میکردند؛ اما همه میدانستند که بازی ایران و آمریکا حساسیتهای ویژهای دارد و شرایطش با بقیه بازیها فرق میکند.
مقام معظم رهبری در سیزدهم بهمن ماه سال ۱۳۷۷ دیداری با جوانان منتخب داشتند که در پاسخ به سوال عادل فردوسیپور اشاره ای هم به حاشیههای سیاسی بازی فوتبال ایران و آمریکا کردند. ایشان در بخشی از صحبتهایشان فرمودند: «قبل از آن دیدار - شاید چند هفته، و یا یک ماه و یا بیشتر - رسانه های وابسته به امپراتوری رسانه ای خبری روی این بازی تبلیغ میکردند که این بازی، بازی سیاسی است! با این که همه می گویند فوتبال و ورزش، سیاسی نیست، اما در آن موقع همه تبلیغ می کردند که این یک بازی سیاسی است!»
حضرت آیتالله خامنهای، چند ساعت بعد از پیروزی تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران مقابل تیم ملی آمریکا پیام تبریکی صادر کردند که با این جملات شروع میشد: «به نام خدا در بازی جوانمردانهی امشب، که با مهارت و قدرت همراه بود، بر حریف توانای خود پیروز شدید؛ سپاس و درود بر شما. این، تصویری زیبا از مجاهدت ملت ایران در همهی صحنههای زندگی انقلابی اوست. ترکیبی از هوشمندی، قدرت، تلاش مخلصانه و هماهنگ و در بهشتی از یاد خدا و توکل.»
روز بازی جوانمردانه
فیفا که احتمال میداد آن بازی معروف اسیر حاشیه و جنجال شود، برای پیشگیری از بحران، آن روز را روز بازی جوانمردانه خواند. خوشبختانه در زمین سبز فوتبال اقدام ناجوانمردانهای از سوی حریف اتفاق نیفتاد و بازی در هیچ لحظهای به خشونت کشده نشد. به همین مناسبت در روز ۱۲ بهمنماه ۱۳۷۷ هر دو تیم مشترکاً جایزهٔ بازی جوانمردانهٔ فیفا را دریافت کردند. کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا پیامی تصویری داد که قبل بازی از تلویزیون آمریکا پخش شد؛ پیامی که در آن اظهار امیدواری کرده بود این بازی «گامی به سوی پایان روابط سرد میان کشورها و بیگانگی بین ملتهایمان» باشد.
قبل از آغازبازی بازیکنان ایرانی سعی داشتند چهرهای صلحآمیز و مهربانانه از کشورمان ارائه دهند و در این مسیر موفق هم شدند. احمدرضا عابدزاده، کاپیتان تیم ایران هدایایی را که از قبل آماده کرده بود (دسته گل، پرچم ایران و صنایع دستی و...) به کاپیتان تیم ملی آمریکا تقدیم کرد. چند دقیقه قبلش هم فوتبالیستهای کشورمان یک در میان در کنار بازیکنان آمریکایی ایستادند و با آنها عکس یادگاری گرفتند. عکسی که به جای۱۱ نفر در قابش ۲۲ نفر جای گرفته بودند.
یک سال بعد از آن بازی تیم ملی فوتبال ایران به سرمربیگری زنده یاد منصور پورحیدری در ۲۶ دی ۱۳۷۸ در دیداری دوستانه در شهر لس آنجلس به مصاف تیم ملی آمریکا رفت و به تساوی یک بر یک مقابل این تیم دست یافت.
نقشه ناکام منافقین
گروهی از سوی سازمان منافقین با عکسها و شعارهای سیاسی بر روی سکوهای ورزشگاه حاضر شده بودند و قصد اخلال در بازی و تضعیف روحیه ملیپوشان ایرانی را داشتند. تحرکات آنها در حدی بود که جواد خیابانی پیامی به تهران فرستاد و گفت امکان دارد این بازی با وجود این حاشیهها برگزار نشود.
فردی که این پیام را شنیده بود به سمت خیابانی آمد و به او اطمینان خاطر داد که هیچ تصویری از این فعالان سیاسی در قاب تلویزیون پخش نخواهد شد.
حمید رضا آصفی که آن زمان سفیر ایران در فرانسه بود، خاطره این اتفاق را در برنامه ورزش از نگاه دو این گونه روایت کرد: ما در سفارتخانه تعداد ۲ تا ۳ هزار بلیط خریداری کرده و به گروهی از ایرانیها دادیم اما منافقین نیز برای خود بلیط تهیه کرده بودند و برای این بازی برنامه داشتند. آنها میخواستند وارد ورزشگاه شوند اما ما با پلیس فرانسه هماهنگیهایی را انجام داده بودیم که از ورود افراد مشکوک جلوگیری کند. اما آنها ۳ پیراهن را روی هم پوشیده بودند و وقتی روی سکوها نشستند، دو پیراهن روی خود را درآورده و پیراهن زیرین خود را نمایان کردند. منافقین سکوهای روبروی دوربینهای تلویزیونی را اشغال کردند تا بتوانند از این طریق خودی نشان دهند. روی پیراهن زیرین هم تصویری از سرکرده منافقین قرار داشت. همانجا ما سریعا سراغ مسئولین تلویزیونی و کارگردان تلویزیونی مسابقه رفتیم و بعد از مذاکراتی که داشتیم آنها به تمام دوربینهای تلویزیونی بازی دستور دادند که هیچ نمای بستهای از تماشاگران را به تصویر نکشند.