تکرار یک فرمول غلط در تیم ملی؟
به نظر میرسد روند فعلی به قطع همکاری با کارلوس کیروش و انتخاب یک مربی داخلی به جای او خواهد انجامید. در این میان نام سه گزینه بیشتر به گوش میرسد که شامل یحیی گلمحمدی، امیر قلعهنویی و فرهاد مجیدی است.
فدراسیون فوتبال هنوز در مورد آینده نیمکت تیم ملی ایران اظهار نظر نکرده است، اما به نظر میرسد روند فعلی به قطع همکاری با کارلوس کیروش و انتخاب یک مربی داخلی به جای او خواهد انجامید. در این میان نام سه گزینه بیشتر به گوش میرسد که شامل یحیی گلمحمدی، امیر قلعهنویی و فرهاد مجیدی است. فعلا در مورد دو نفر اول بحث نمیکنیم، اما درج نام مجیدی بین گزینهها از یک جهت جالب است. طبیعتا عمده توجهات به فرهاد مجیدی به خاطر این است که او یک قهرمانی طلسمشکن با استقلال به دست آورده. مجیدی در شرایطی توانست با آبیها فاتح لیگ برتر شود که این تیم در بازه زمانی ۹ سال پیش از آن نتوانسته بود قهرمانی در این مسابقات را تجربه کند.
البته که این، موفقیت بزرگی بود. با این حال باید به یاد بیاوریم در دهه هشتاد ۳ مربی ایرانی دیگر دقیقا با همین فرمول و به همین سبک روی نیمکت تیم ملی ایران نشستند که هیچکدام موفق نبودند. امیر قلعهنویی در لیگ پنجم استقلال را بعد از ۶ سال قهرمان کرد و نیمکت تیم ملی را پاداش گرفت، علی دایی در لیگ ششم سایپا را بعد از ۱۲ سال قهرمان کشور کرد و سرمربی تیم ملی شد، افشین قطبی هم در لیگ هفتم پس از ۶ سال پرسپولیس را به جام رساند و همین پاداش را گرفت.
در نهایت اما کدامیک از این سه مربی موفق بودند؟ هیچکدام. هر سه آمدند، سوختند و رفتند. نتایج بدی که این ۳ نفر گرفتند باعث شد بسیاری از تحلیلگران از «عجله» مسوولان فدراسیون فوتبال ایران برای انتخاب آنها گلایه کنند. حالا چه تضمینی وجود دارد که یکی مثل فرهاد مجیدی پس از تنها یک قهرمانی لیگی روی نیمکت تیم ملی بنشیند و همان اتفاق تکرار نشود؟ کاش پیش از هر انتخابی، به این جنبه از موضوع هم توجه شود. حیف است اگر یک سرمایه انسانی دیگر بسوزد و بعدها خاطرهای تلخ از او به جا بماند.