طلاق به خاطر فرزندان؛ آری یا نه؟
در زندگی مشترک، گاهی زوجین به این نتیجه میرسند که طلاق آخرین راه باقیمانده در زندگی زناشویی است، اما به خاطر فرزندان فکر میکنند که بهتر است زندگی مشترک را تحمل کنند.
اما آیا این تصمیم عقلانی و صحیح است؟ در این گزارش به این موضوع پرداختهایم.
صادقانه بگم که من اما به خاطر بچههام زندگی تلخ زناشوییم رو تحمل نمیکنم بلکه به خاطر این طلاق نمیگیرم چون نمیتونم و ندارم که برای خودم ی سرپناه تهیه کنم
شوهرم پیش بچهها بهم توهین میکنه دست رویم بلند میکنه و بچهها به شدت میترسند و گریه میکنند
خیلی جاها کوتاه میام تا تنش ایجاد نشه ولی بازم نمیشه حتی با او صحبت کردم به خاطر بچهها جدل نکنیم ولی بیفایده است
پسرم میگه مامان من بزرگ بشم نجاتت میدم و از این خونه میریم گاهی به پدرش میخواد توهین کنه
نمیزارم بهش میگم ببین هر اتفاقی بین ما باشه تو نباید دخالت کنی او در نهایت پدرته
فکر نکنید خانواده پدری من فقیر هستند به هیچ عنوان
پدرم وضع مالی خوبی داره ولی اصلا به ما کمک نمیکنه
و ترجیح میده ثروتش رو در اختیار پسرانش قرار بده چند بار شوهرم به خاطر این مسئله سرم منت گذاشت و حتی کتکم زد ولی آیا من مقصرم؟!
وقتی پدری دوست داره ثروتش رو در اختیار پسرانش بده و دختر رو بچه حساب نمیکنه اختیار مال خودش رو داره من نمیتونم بهش توهین کنم که چرا به من نمیدی ولی شوهرم میگه اینکار رو بکن
حالا من به درک
به خدا قسم دیگه چیزی از این دنیا نمیخوام از بس اذیت شدم ولی دلم برای بچههایم میسوزه که در این زندگی استرس نگیرند
من تلاشم رو میکنم که خونه آروم باشه تا بتونن درس بخونند و آینده شونو بسازن و یکی مثل من نشن
رگ خواب شوهرتو به دست بیار با مشاوره حرفه ای ارتباط بگیر مردها در صورتی که نیاز های جنسی شون برطرف نشه به شدت عصبی و خورده گیر میشن
بعضی مرداذاتن وحشی وپراز عقده وحقارت هستن وقلدری میکنن ودست بزن دارن واین به گذشتشون هم برمیگرده یاپدرش چنین رفتاری داشته ویاباکسانی ارتباط داشتن که سلطه به همسروفرزندرو نشونه ی مردونگی میدونستن
نگران بچه ها نباشید به هرحال بزرگ میشن ولی در مورد زخم زبان شوهرتون که میگه پدر شما مالی به شما نداده صددرصد حق داره،کاش سیاست داشتید از اول و پشت شوهرتون می موندید و به پدرتون توهین نه ولی قطع رابطه میکردید تا شوهرتون بدونه زنش حواسش هست که حقش خورده شده و میفهمید زنش غرور داره
خیلی جاها توی زندگی گذشت نشانه ضعف و از چشم افتادن ادم میشه و همه گمون میکنن میشه حق شما رو زیر پاگذاشت،شوهرتون چون میبینهجلوی پدر برای حقتون نایستادید پس روی شما دست بلند میکنه چون میدونه از حقت دفاع کردن بلد نیستی و خانوادتم پشتت نیستن
شما باید در این وضعیت یا پدرو انتخاب میکردی یا شوهر،هر دو باهم نمیشه وقتی از هر دوطرف تحت فشارید لااقل یه طرف رو انتخاب میکردید و پشتیبانی ازش میکردی که راحتتر زندگی کنی ولی الان نه پدر نه شوهر،هر دو شما رو نمیبینن
بنظرم کلا پدر رو بذارید کنار و شوهرتونو بدست بگیرید و بد و بیراهم بگید پیشش به پدرتون،اخلاقی نیست ولی جواب میده ،به نیازهای شوهرتون توجه کنید وکمی بیشتر از گذشته تحویلش بگیرید وحتما بگید دیگه با پدرم قطع رابطه کردم که بفهمه یه چیزایی رو که شما برای خودت ارزش قائلی و تو سری خور نیستی
زندگی سخت شده،شوهرشما شاید چشم نداشته باشه به مال پدر شما ولی حق داره شاکی بشه،به هر حال نوه اون ادم توی خونه شماست و از ارث پدر شما سهم میبره و شما حواست نیست به بچه خودت داری ظلم میکنی،اینم در نظر بگیر و کمی به همسرت حق بده
بااین که نامردیه رپی زن دست بلند میکنه ولی دیر نشده و خداییش حق با شوهرتونه در مورد پدر
امیدوارم حل بشه مشکلاتتون
یاحق
سر تا به پا از حرفات دروغ و جو سازی و فمنیستیه باید ایراد کار را در اعمال خودت جستجو کنی یا ببینی کجا کنایه و زخم زبون میزنی که شوهرت هم بنا به فرض مثال واکنش نشون میده ما زن ها ایراد کمی نداریم !! ولی متاسفانه تا پای داوری و حقانیت میشه معصوم و بی گناه میشیم!!و طرف مقابل یزید میشه
برای همسرم اولویت اول زندگیش زن و بچه اش نیست و این خیلی آزارم می ده بد دهنه با محبت صحبت نمی کنه همیشه بدهکارم از بچه ناراضیه تقصیر منه بد تربیتش کردم هر تصمیمی بگیره با نظر مادر و خواهرشه ، روز مادر جلو چشم زنش به مادرش زنگ می زنه چون ازش دوره بهش تبریک می گه اما کنار دستش هستم بهم تبریک نمی گه ، وظیفه شه مادرشه براش زحمت کشیده اما مگر من تو خونه اش زحمت نمی کشم اگر به ایشون هم زنگ نمی زد می گفتم اهل این کارا نیست بلحاظ مالی هم مستقلم و کل درآمدم هم برای زندگی و بچه هام هزینه می کنماما یه بار هم به روی خودش نیاورده و جوری رفتار می کنه که بهش بدهکارم و همیشه سر حتی بچه هاش برای خورد و خوراکی که تهیه می کنه منت می زاره خودم رو کش می آرم تا بچه هام رو پای خودشون وایسن و بعدش که ازدواج کردن بخاطر خانواده ی همسراشون آبرومون نره واقعا بعضی زنها و یا حتی بعضی مردها بخاطر درک پایبن همسراشون زندگی تلخی رو می گذرونن
خواهر من ،من نمیفهمم این چیزا رو چرا هیچکس اهمیت نمیده که تا وقتی نفهمیدی شوهرت یا خواستگارت بچه ننست یا خیلی وابسته به مادرش و خونوادشه چرا قبول کردید ازدواج کنید؟؟
حالا ازدواجم کردید! چرا بچه دار شدید ؟
لااقل تا زمانی که شناخت کافی پیدا نکرده بودید بچه نمیاوردید،شوهر یا زن فرقی نداره هر دو خصلت و اخلاق بدشون رو تا دوسال مخفی میکنن و توی این دوسال بچه دار شدن نهایت بدشانسی و بی تجربه بودنه،بعد دوسال شناخت کافی رو از هم دارید و بعد باسد اقدام به بچه دار شدن کرد
شما احتمال قوی از اون دسته از ادما هستید که قبل دوسال بچه اوردید وگرنه محال بود بچه دار بشید
حالا هم سخت نگیرید،اگر بچتون دختره حق رو به پدرش بدید چون حتما مشکلی دیده که شاکیه،اگر پسره که مهم نیست چی میگه ولش کنید بذارید بگه و اگر پسره مشکل از پدرشه قطعا
بددهنی شوهرتون تقصیر شماست!چون بار اول که بددهنی کرد طوری رفتار نکردید که جرات نکنه دیگه حرف بیخود بزنه و حالا واسش عادی شده و سخته درستش کنید
چون دقیقا نمیدونم چند ساله ازدواج کردید و بچه ها چند سالشونه یه راهکار کلی میدم که امیدوارم به دردتون بخوره
شما وضعیتت از من بدتر نیست و راحت میتونی زندگی کنی،کمی بیشتر برای خودت وقت بذار و بیشتر به خودت توجه کن،اصلا واست مهم نباشه شوهرت چکار میکنه و اصلا توقع محبت و خوش زبونی نداشته باش تا کمتر اذیت بشی،به بچه سعی کنید یاد بدید به همسرتون بیشتر احترام بذاره و در کنارش حتما بیشتر به خودتون برسید و کمتر به همسرت توجه کن تا خودش سعی کنه دلتو بدست بیاره و طرفت بیاد و هروقت حالش خوب بود و حرفشو انداخت بهش بگو ازش دلگیری وتصمیم گرفتی خودتو اذیت نکنی بخاطر اخلاقای بدش و گذشت زمان حتما به نفع شماست
درست میشه انشاالله
صدسال اولش سخته
به مشکلات بخندید..چون میگذرد هیچ غمی نیست
چون ملاک شما برای ازدواج پول بوده نه انسانیت پس چنین عافبتی را باید انتظارداشت
سلام زن من هیچ مشکلی نداشت مشکل من ساختمان بود خانم از من گفت کل ساختمان بنام من بنویس من بهش گفتم نصف ساختمان بنام تو میزنم خانم من قبول نمیکند پدرزنم فوت کرده است زن برادر ندارد زن من ۳سال میشه زندگی و ترک کرده است تمکین محکوم شده و دو فرزندم از پدر محروم کرده است زندگی زن مرد باعث دایی خانمم بود دخالت کنند زندگی مرد و زن خودش مربوط نه ربطی به دایی خانم نه خانواده خودش
از قدیم همه جوره با بچه بی بچه به کم زیاد زندگی میکردن حالا مرد بدبخت همه امکانات و ب بدبختی فراهم می کنه سکه میخوای بیشترطلاقهابه خاطرسکه طلاق هست زنهابه قدرکافی آزادی دارن بایدیک فکری به حال مردهای بدبخت بکنن
بیشترطلاقهابه خاطرسکه است زن به قدرکافی آزادی داره یک فکری به حال مردهای بدبخت بایدبکنن
سلام به نظرم آدم باید برای بچههاش تحمل کنه و طلاق نگیره👌🏻