آمریکا به سمت تشدید فشارها علیه ایران حرکت میکند؛ آیا چین تسلیم میشود؟
چین می تواند در برابر آمریکا و به نفع ایران مقاومت کند یا زد و بند خواهد کرد؟
بلومبرگ در گزارشی مینویسد که چینیها در طول سالهای گذشته به صورت رسمی واردات نفت از ایران و ونزوئلا را به کل حاشا میکنند. در واقع گمرک چین از سال ۲۰۲۰ تاکنون فقط دریافت چهار محموله نفت از ایران را رسما ثبت کرده است و از سال ۲۰۱۹ تاکنون در آمار گمرک چین هیچ محمولهای از نفت ونزوئلا ثبت نشده است.
خبرها در مورد افزایش چشمگیر صادرات نفت ایران در ماه پایانی سال ۲۰۲۲ با واکنش دولت امریکا مواجه شده است. پایگاه خبری بلومبرگ به نقل از دو موسسه آماری ورتکسا و کپلر، مدعی شده است که صادرات نفت ایران در ماه دسامبر ۲۰۲۲ به یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است که بالاترین میزان در چهار سال گذشته و اعمال تحریمهای نفتی علیه ایران پس از خروج دولت پیشین امریکا از برجام محسوب میشود.
در واکنش به این خبر راب مالی، نماینده ویژه ایالات متحده امریکا در امور ایران گفته است که در راستای اجرای تحریمها علیه جمهوری اسلامی، قصد دارد پکن را وادار کند که واردات نفت از ایران را متوقف کند. در طول چهار سالی که از خروج امریکا از برجام میگذرد، چین اصلیترین واردکننده نفت خام ایران بوده است، اما میزان صادرات نفت ایران در طول این مدت فراز و فرودهای زیادی داشته است و حتی تا کمتر از ۴۰۰ هزار بشکه در روز هم کاهش یافته است.
راب مالی در گفتگو با بلومبرگ میگوید: «چین اصلیترین مقصد صادرات غیرقانونی نفت ایران است.» وی گفته است که واشنگتن گفتگوها برای بر حذر داشتن چین از سفارش نفت از ایران را تشدید خواهد کرد. این مقام امریکایی گفته است که هیچ تغییری در محدودیتهای امریکا علیه فروش نفت ایران ایجاد نشده است و واشنگتن اصلا از افزایش فروش نفت ایران راضی نیست.
وی میگوید: «اینکه آیا ما میتوانیم کاملا ایدهآل تمام تحریمها را اعمال کنیم، جوابش نه است. اما ما هر آنچه در توان داریم انجام میدهیم تا این تحریمها را اجرایی کنیم.» مشخص نیست رشد فروش نفت خام ایران در ماههای پایانی سال ۲۰۲۲ نتیجه افزایش در تولید نفت خام باشد یا ایران بخشی از نفت خام ذخیره شده خود که روی آبهای آزاد در نفتکشها ذخیره کرده است را برای تامین درآمدهای بیشتر فروخته است. از آنجا که وزارت نفت در ایران آمار مشخصی از میزان تولید و صادرات نفت خام منتشر نمیکند، نمیتوان هیچ یک از این دو نظریه را تایید یا رد کرد و در نتیجه معلوم نیست که آیا صادرات نفت خام ایران در طول ماههای آینده نیز، بدون توجه به فشارهای امریکا در همین حد خواهد ماند یا نه.
تنگتر کردن حلقه تحریم
دولت امریکا در طول ماههای گذشته تلاشهای خود را برای افزایش فشارها به مبادلات تجاری ایران افزایش داده است. درحالی که نماینده ویژه وزارت خارجه امریکا در امور ایران از گفتگو با چین برای بر حذر داشتن پکن از خرید نفت ایران سخن میگوید، امریکاییها در عراق هم با اعمال مقررات سختگیرانه برای نقل و انتقال دلار، عملا انتقال دلار به ایران را هدف قرار دادهاند. همزمان در اروپا نیز، تحریمهای جدیدی از ابتدای پاییز به صورت پیوسته علیه ایران وضع میشود و روابط ایران با کشورهای اروپایی وارد تنش شده است.
آلمان که بزرگترین شریک تجاری ایران در اروپا محسوب میشود، ماه گذشته اعلام کرد که کلیه حمایتهای دولتی از تجارت با ایران را لغو میکند. علیرغم این فشارها، دولت سیزدهم اصلیترین هدف خود را بیاثر کردن تحریمها تعریف کرده است و تمام تلاش خود را برای مقابله با این فشارها به کار گرفته است.
ادعای رسانههای غربی درخصوص افزایش صادرات نفت ایران به یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز، نشان میدهد که دولت تا حدودی در این مسیر موفق عمل کرده است. اما این توفیق ممکن است کوتاهمدت باشد، چراکه در برابر امریکاییها و متحدانش هم در حال بسیج کردن امکانات خود برای مقابله با دور زدن تحریمها از سوی ایران هستند.
جاوید قرباناوغلی، سفیر پیشین ایران در آفریقای جنوبی و تحلیلگر مسائل بینالملل معتقد است که امریکا تمام تلاش خود را برای تشدید تحریمها علیه ایران به کار میگیرد. وی میگوید: «ما در یک مسیر تقابلی با غرب و در راس آنها امریکا قرار گرفتهایم. در این رویارویی و تقابل، هر طرف هر چه توانایی دارد برای فشار بیشتر به طرف مقابل به صحنه میآورد. آنگونه که شواهد نشان میدهد، امریکاییها اینگونه برنامهریزی کردهاند که مادامی که تحریمها اثرگذار باشد، وارد فاز تقابل نظامی نشوند؛ بنابراین تحریمها را به عنوان یک ابزار بسیار نیرومند برای فشار بیشتر به ایران حفظ میکنند.»
وی میگوید: «به اعتقاد من اینطور نیست که تحریمها به حداکثر خود رسیده باشد و جای هیچ افزایش وجود نداشته باشد، غربیها قطعا برای تقابل با ایران این تحریمها را افزایش میدهند.»، اما سید محمدعلی خطیبی، معاون پیشین وزیر نفت با این نظر مخالف است و معتقد است که امریکاییها نمیتوانند کار بیشتری برای محدود کردن فروش نفت ایران انجام دهند و میگوید: «امریکا تحریمهای خودش را انجام داده و تا جایی که میتوانست فشار وارد کرده است. کشورهای خریدار نفت ما را تهدید کرده است که اگر از ایران نفت بخرند، جریمه میشوند. بیشتر از این دیگر قرار است چه بکنند؟»
وی میگوید: «هدف امریکا چه در تحریمهای سالهای ۱۳۹۲-۱۳۹۱ و چه در تحریمهای پس از خروج از برجام، این بود که صادرات نفت خام ایران را به صفر برسانند. اما موفق نشدند و به این هدف نرسیدند. امریکا در حذف کردن ایران از بازار بینالمللی نفت شکست خورده است.»
نفت ایران چگونه به چین میرسد؟
بلومبرگ در گزارشی مینویسد که چینیها در طول سالهای گذشته به صورت رسمی واردات نفت از ایران و ونزوئلا را به کل حاشا میکنند. در واقع گمرک چین از سال ۲۰۲۰ تاکنون فقط دریافت چهار محموله نفت از ایران را رسما ثبت کرده است و از سال ۲۰۱۹ تاکنون در آمار گمرک چین هیچ محمولهای از نفت ونزوئلا ثبت نشده است. اما کسی نیست که نداند بخشی از نزدیک به ۸ میلیون بشکه نفت وارداتی روزانه چین از ایران و ونزوئلا تامین میشود. به نوشته بلومبرگ در طول سالهای اخیر ایران و ونزوئلا عمدتا نفت خود را به نام عمان و مالزی به چین صادر میکنند.
به نوشته بلومبرگ، صادرات نفت مالزی به چین در ماههای پایانی سال ۲۰۲۲ به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرده است و حجم این صادرات تقریبا ۳ برابر بیشتر از کل تولید نفت خام روزانه مالزی است. این خبرگزاری با این استدلال که ممکن نیست مالزی بیشتر از میزان تولید نفت خام خود به چین صادرات انجام دادهباشد، بخشی از افزایش چشمگیر صادرات نفت خام ایران به چین را مربوط به صادرات نفت خام ایران به نام مالزی میداند.
مالزی ماهانه ۲ میلیون تن (روزانه حدود ۴۵۰ هزار بشکه) نفت خام تولید میکند، اما صادرات این کشور به چین در طول ماههای پایانی سال ۲۰۲۲ به شکل چشمگیری از میزان تولید نفت خام مالزی بیشتر شده است و نزدیک به ۶ میلیون تن در ماه (روزانه یک میلیون و ۳۵۰ هزار بشکه در روز) رسیده است. در واقع در ماه دسامبر، واردات نفت خام چین از مالزی، بیش از واردات نفت خام چین از عراق بود و مالزی بعد از روسیه و عربستان سعودی، سومین صادرکننده نفت خام به چین محسوب میشد.
چین سعی میکند به سبد تامین انرژی مورد نیاز خود تنوع ببخشد و هم از کشورهای مستقل نفت خریداری کند و هم از کشورهایی که وابسته به امریکا هستند. چین میخواهد انرژی موردنیاز خود را چندان به فشارهای امریکا وابسته نکند
چرا امریکا به سمت تشدید فشارها علیه ایران حرکت میکند؟
برخی تحلیلگران معتقدند که دولت جو بایدن از زمان آغاز به کار خود با هدف ترغیب کردن ایران به همکاری با طرفهای دیگر در مذاکرات احیای برجام، سعی کرده است که برخی تحریمها را با سختگیری کمتر اجرا کند و از برخی تلاشهای ایران برای دور زدن تحریمها چشمپوشی کند. به اعتقاد این دسته از تحلیلگران با به بنبست کشیده شدن مذاکرات برجام، امریکا این سیاست را کنار گذاشته است و تلاش خواهد کرد که فشار را علیه ایران تشدید کند.
البته همه تحلیلگران با این موضوع موافق نیستند. سید محمدعلی خطیبی، معاون پیشین وزیر نفت، معتقد است که امریکا هیچگاه از شدت تحریمها علیه ایران نکاسته است. خطیبی میگوید: «کدام چشمپوشیها؟ امریکا تا جایی که توانسته فشار آورده است. امریکا سیاست فشار خود را هرگز کاهش نداده است، علیرغم اینکه ایران همواره بر سر میز مذاکره حاضر بوده است، امریکاییها با تمام توان به فشارهای خود برای امتیازگیری از ایران ادامه دادهاند.»
قرباناوغلی در پاسخ به این سوال که چرا امریکا در این مقطع به تنگتر کردن حلقه فشار تحریمی به ایران تصمیم گرفته است، میگوید: «سه عامل اساسی در شرایط جاری تاثیرگذار بودند؛ نخست بنبستی است که در مساله اجرای برجام پدید آمده است و طرف مقابل ادعا میکند که به دلیل مطالبات فرابرجامی ایران به اینجا رسیده است. امریکاییها مدعی هستند که در ماه سپتامبر توافق در دسترس بود، اما درحالی که همه طرفها آماده احیای برجام بودند، این کشور حاضر به همکاری نشد.
دومین عامل، مساله جنگ اوکراین بود که متاسفانه ایران با محاسبه اشتباه در طرف روسیه ایستاد و ادعای ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین، شرایط ایران را دچار مشکل کرد. مساله سوم هم اعتراضات اخیر در ایران بود. اینها باعث شد که غربیها نسبت به هرگونه توافق با ایران دچار ناامیدی و سرخوردگی شوند. از اینکه تصور میکنند ایران در اردوگاه روسیه با غرب میجنگد، باعث شد که موضع اروپاییها نسبت به ایران بسیار تندتر شود. مسائل داخلی ایران هم باعث شده است تا فشار افکار عمومی اجازه ندهد غربیها هرگونه ابتکار مذاکره با ایران را دنبال کنند.»
آیا چین تحت فشار امریکا تسلیم میشود؟
علیرغم اظهارات اخیر راب مالی درخصوص تلاش برای جلوگیری از صادرات نفت ایران به چین، اما تحلیلگران متفقالقول هستند که چین براساس منافع ملی خود در مورد خرید نفت از ایران تصمیمگیری میکند. با این حال جاوید قربان اوغلی معتقد است که چینیها ممکن است اگر امتیاز قابلتوجهی از امریکا دریافت کنند، حاضر باشند که از بخشی از روابطشان با ایران چشمپوشی کنند.
جاوید قربان اوغلی معتقد است: «چینیها در حال حاضر برنامه تقابل با امریکا را دنبال نمیکنند، به جز یک مساله، یعنی تایوان که خط قرمز چینیها است، در دیگر مسائل دنبال تقابل و رویارویی با امریکا نیستند.» قربان اوغلی میگوید: «سوال این است که اساسا روابط تجاری ایران و چین در چه سطحی است؟ آمار و ارقام نشان میدهد که امسال نزدیک به ۱۴ میلیارد دلار روابط تجاری با چین داشتیم. این رقم در مقایسه با حجم مناسبات تجاری چین با دیگر کشورهای جهان، چه با امریکا و دیگر کشورهای غربی و چه حتی در مقایسه با حجم مبادلات تجاری چین با کشورهای جنوب خلیجفارس، عدد ناچیزی است. به همین دلیل اگر چینیها بخواهند با درنظر گرفتن منافع بسیار گستردهتر تجاری خود با غربیها، از درخواست برای کاهش مبادلات با ایران پیروی کنند، چندان موضوع عجیبی نیست.»
سفیر پیشین ایران در آفریقای جنوبی میگوید: «این احتمال وجود دارد که چینیها آمادگی داشتهباشند تا درخصوص ایران با امریکا معامله کنند. گرچه چینیها به راحتی از روابط با تهران نمیگذرند، اما بستگی دارد چه پیشنهادی دریافت کنند و به ازای قطع یا کاهش روابط با ایران چه چیزی دریافت کنند، آنگاه ممکن است تصمیمی در این خصوص بگیرند.» سید محمدعلی خطیبی، معاون پیشین وزیر نفت، معتقد است که چین تمام تلاش خود را به کار خواهد برد تا تنوع سبد انرژی خود را حفظ کند، چراکه وابستگی به واردات انرژی مهمترین نقطهضعف این کشور است که امریکاییها میتوانند از این موضوع در رقابت اقتصادی با چین استفاده کنند.
وی میگوید: «چین براساس منافع خودش عمل میکند. چین روابطی با امریکا دارد، روابطی با اروپا، ایران و کشورهای دیگر دارد. پکن سعی میکند این روابط را تنظیم کند. چین به این علت مانند بقیه کشورها تحت تاثیر تهدیدهای امریکا قرار نگرفته است که چین و امریکا در حال رقابت فشرده اقتصادی هستند، به همین دلیل چین برآورد میکند که به عنوان بزرگترین واردکننده انرژی جهان، اگر تمامی انرژی موردنیاز خود را از کشورهایی که پیرو سیاستهای غرب و امریکا هستند تامین کنند، خودش را در شرایط پرریسکی قرار میدهد.
چین سعی میکند به سبد تامین انرژی مورد نیاز خود تنوع ببخشد و هم از کشورهای مستقل نفت خریداری کند و هم از کشورهایی که وابسته به امریکا هستند. چین میخواهد انرژی موردنیاز خود را چندان به فشارهای امریکا وابسته نکند. به همین دلیل چین رابطه خودش را با کشورهایی که رابطه خوبی با امریکا ندارند، از جمله ایران حفظ میکند. چین مجبور است در مورد واردات انرژی سیاست خردمندانهای در پیش بگیرد، وگرنه امریکا میتواند از همین جنبه به چین فشار وارد کند.»