دستگیری زنی که هر روز با پرواز برای گدایی به تهران میرفت
روز گذشته خبری درباره بازداشت زنی که با گدایی در تهران به ثروت زیادی رسیده در خبرگزاریها منتشر شد.
این زن هر روز با پرواز از اصفهان به تهران سفر میکرد و با درآمد روزانه ۵ میلیون تومان از راه تکدیگری به خانهاش برمیگشت تا شب را کنار خانوادهاش به صبح برساند.
مأموران پلیس، اما به وی مظنون میشوند و او را با ۵ میلیون تومان پولی که در یک روز دشت کرده بود، بازداشت میکنند.
با اینکه جزئیات بیشتری درباره خبر منتشر نشده و این گدای سرمایهدار بعد از طی شدن سریع مراحل قانونی به زودی به محل کسب خود بازمیگردد، اما کسب درآمد نجومی گداها، موضوعی است که همواره در فضای عمومی مطرح بوده است. اگر این خانم پس از پیاده شدن از هواپیما، ساعت ۸ صبح هر روز بساطش را در محلی نزدیک فرودگاه مهرآباد، یعنی پایانه آزادی که مسافران زیادی درآنجا در آمد و شد هستند پهن کند تا ۸ ساعت بعد، یعنی ساعت ۱۶ که عزمش را برای رفتن به سمت فرودگاه و پرواز به سمت اصفهان جزم میکند باید هر ساعت ۶۲۵ هزار تومان، یعنی هر دقیقه حدود ۱۰ هزارو ۵۰۰ تومان درآمد داشته باشد.
با این توضیح که او در این مدت چیزی نخورده باشد که احتمالاً لقمهای همراه دارد یا به سرویس هم مراجعه نداشته باشد که احتمالاً برای آن هم راه چارهای در نظر داشته است.
پرسش اساسی این است که کمککنندگان چه کسانی هستند و با چه انگیزهای گدایان را به چنین سرمایههایی میرسانند؟ آنها در روز یا در ماه چند بار برای این کار دست به جیب میشوند؟
به نظر میرسد کمک کردن به این افراد به دلیل فهم نادرست ازشناخت سائلان واقعی است. بدیهی است که در چنین وضعیتی در حوزههای آموزش مثل مساجد و مجالس وعظ، مدارس و دانشگاه تبیین درستی در این باره صورت نمیگیرد. اینکه یک فرد برای رهایی از عذابوجدانی که بعد از مواجهه با یک گدا به سراغش میآید، دست به جیب شود و به این شیوه تلاش کند وجدان خود را آسوده کند و برای خودش آرامش روانی به وجود آورد، همان فهم نادرست از مسائل حقیقی است.
موضوع دیگر مربوط است به رشدنیافتگی فرهنگی، اجتماعی و مدنی که فرد متکدی از امتیاز ناشناس بودن و گمنام بودن در شهری مثل تهران استفاده میکند و از این مسیر از منافع زیادی بهرهمند میشود.
توضیح بیشتر اینکه در روستا یا شهرهای کوچک، امکان شناسایی افراد نیازمند به راحتی ممکن است و از مجرای همین آشنایی است که تکدیگری در آنجا دیده نمیشود و نیازمند واقعی به راحتی شناسایی و همراهی برای مساعدت او ممکن میشود. امروزه با پیشرفتهایی که در فناوریهای نوین صورت گرفته و امکان دسترسی به آن با گوشیهای تلفن همراه ممکن شده است باید آگاهیهای لازم در این باره بهگونهای صورت گیرد که کمککنندگان از مجرای یک اپلیکیشن کمک خود را به دست نیازمندان تحت پوشش نهادهایی مثل کمیته امداد برسانند.
موضوع دیگر مربوط میشود به عدم نظارت نهادهای نظارتی مثل شهرداری، وزارت کشور و سازمانهای دیگری که در مقام مشاهده وضعیت موجود قرار دارند و کارکردی بیش از این ندارند. وقتی شهردار در مسند خود قرار میگیرد، اعلام میکند من تکدیگری را جمعآوری میکنم، اما در عمل میبینیم که اینگونه نمیشود و هر بار قدرت تکدیگری است که از قدرت شهرداری بیشتر و بیشتر میشود.
اورین....اورین
من ان مرغ سیه بالم گریزان اشیان ازمن
مگه گدایی هم جرم هست دزدی مسولین ی جرم هست یا نه ؟؟خدا لعنتتون کنه که اسلام ابدناموکردین
باپهباد،میومد
گدای کردن شاید جرم باشد؛؛شاید؛؛اگر زیر دست یابالادست داشته باشد/ولی جنایت نیست/برید در هیئتهای ک با قرص اکستازی و داروهای بیهوشی وبا سحرو جادو چه بلای سره خلق خدا میارن؛؛ بد میگم فریدون؛؛معمارمطرب؛؛ لاله باید ی زیردست یا بالا دست باشد ب تو اجازه بدن در هیئت قرص اکستازی بدی وبفروشی (اگر محرم نبود اسلام نبود اگر اسلام نبودماهم ن..........)صد جان فدای امام حسین و امام حسین های ک در 8 سال قطعه قطعه شدن لعنت بر وطن فروش