دیوانه شدن پدری که پسر ۲ ساله اش با کلت سازمانی اش کشته شد
یک مرد که فرزندش به وسیله کلت جنگی کشته شده بود، از آنچه در روز حادثه گذشت، گفت.
این ها بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان ارشد نیروی انتظامی است که از زبان یکی از افسران پلیس روایت می شود.
چند سال بود که در یکی از شهرهای استان سیستان و بلوچستان خدمت می کردم و از شغلم بسیار راضی بودم؛ اما روزی حادثه وحشتناکی رخ داد که زندگی ام را دگرگون کرد.
آن روز سلاح سازمانی ( کلت جنگی) را به خانه آورده بودم. پسر 5 ساله ام در یک لحظه به طرف سلاح رفت و من تا به خود آمدم ناگهان ماشه آن را که از ضامن خارج بود، فشرد.
همزمان با صدای مهیب شلیک، فرزند 2 ساله ام که در کنار مادرش قرار داشت خون آلود روی زمین افتاد. گلوله در حالی سر فرزندم را شکافت که مادرش به او خیره شده بود. با دیدن این صحنه دلخراش، وحشت زده او را به آغوش کشیدم اما دیگر دیر شده بود و فرزند خردسالم جانی در بدن نداشت. سراسیمه و هراسان با اورژانس تماس گرفتم.
حال خودم را نمی فهمیدم، گریه امانم نمی داد، پیکر خونین کودکم را در آغوش می فشردم و به چهره معصومش می نگریستم ولی او فقط با چشمانی باز نگاهم می کرد. امدادگران اورژانس خیلی زود و در حالی مرگ او را تایید کردند که همسرم حتی قطره ای اشک نمی ریخت و همچنان خیره به من می نگریست! نمی دانم چه شد؟
همه این ها در یک لحظه رخ داد و زندگی ام تباه شد! پسر 2 ساله ام را به خاک سپردیم اما همسرم دیگر کلمه ای سخن نگفت! تالمات روحی و روانی او به حدی رسید که دیگر مراکز روان پزشکی هم از بهبود او ناامید شده بودند.
رفتارهای خطرناک و پیش بینی نشده همسرم موجب شد تا به دستور پزشکان متخصص او را به شدت کنترل کنم و حتی گاهی دست و پاهایش را با طناب می بستم تا خدای ناکرده حادثه تلخی را رقم نزند! حالا دیگر روزهای سخت و دلهره آوری را می گذراندم.
به سراغ هر پزشک متخصصی می رفتم که دیگران در شهرهای مختلف کشور معرفی می کردند، چندین ماه از این ماجرا می گذشت و من علاوه بر غم سنگین پسر شیرین زبانم، باید به شدت از همسرم نیز مراقبت می کردم. با وجود این درمان های پزشکی و روان پزشکی هم بی نتیجه بود تا این که روزی یکی از همسایگانم که از شیعیان اهل بیت (ع) بود، از من خواست تا همسرم را برای مداوا به مشهد ببرم. وقتی نشانی پزشک را پرسیدم، به آرامی گفت: پزشکی را که من می گویم، مطب ندارد!
او برای همه کسانی که به درگاهش بروند، دعا می کند! به خاطر آبرو و عزتی که نزد خدای یگانه دارد، به همه عشق می ورزد و برای گرفتاران دنیا شفا طلب می کند! و ...
بلافاصله فهمیدم که از امام رضا (ع) سخن می گوید. من شیعه نبودم به همین دلیل هم مطالب و معجزاتی را که درباره ائمه (ع) می شنیدم باور نمی کردم ولی همسایه ام گفت: تو که سراغ همه پزشکان متخصص در نقاط مختلف کشور رفته ای، حالا چه ضرری دارد که یک بار هم به زیارت آقا علی بن موسی الرضا (ع) بروی! از سوی دیگر شاید در مشهد هم پزشک حاذقی باشد که بتواند همسرت را درمان کند!
با این جملات کمی احساس آرامش کردم و در نهایت تصمیم خودم را گرفتم! همسرم را با طناب به صندلی عقب بستم و پسر 5 ساله ام را نیز در کنارش گذاشتم و شبانه به طرف مشهد حرکت کردم. هنوز نهبندان را پشت سر نگذاشته بودم که از آینه قطرات اشکی را دیدم که از گوشه چشم همسرم می غلتیدند!
باورم نمی شد، حدود یک سال بود که هیچ اشکی از چشمان همسرم بیرون نیامده بود! او بر خلاف همیشه آرام و ساکت بود و خیره به فرزندم می نگریست! ناباورانه پدال ترمز را فشردم و خودرو را به حاشیه جاده کشاندم.
با ترس و دلهره، طناب دستانش را گشودم ولی او در میان بهت و حیرت من، پسرم را در آغوش گرفت و اشک ریخت! از خوشحالی فقط در سپیدی صبح گریه می کردم. هنوز هم باورم نمی شد! همسرم نام مرا بر زبان می راند و بر صورت پسرم بوسه می زد! چندین ماه بود که همسرم هیچ احساس و عاطفه ای نداشت و تنها رفتارهای وحشتناکی از خود بروز می داد! رو به مشهد ایستادم و در آن سکوت صبحگاهی ساعتی را اشک ریزان به راز و نیاز پرداختم. بعد هم پشت فرمان نشستم و به مشهد آمدم و در حرم امام مهربانی ها سجده شکر خداوند را به جا آوردم! ولی چگونه می توانستم این ماجرای حقیقی را برای نزدیکانم بازگو کنم.
آیا آن ها باور می کردند که شفای همسرم را امام هشتم شیعیان از خداوند منان خواسته است؟! خلاصه مقداری داروهای اعصاب و روان خریدم و چند روز بعد به طرف سیستان و بلوچستان به راه افتادم تا روزی این حقیقت زندگی را برای همه فاش کنم...
بیچاره مادر کیان پیرفلک
البته کسانی مثل واعظ طبسی(تولیت سابق آستان قدس) و هاشمی شاهرودی و ... خودشان بجای رفتن به حرم همگی ترجیح دادند در بیمارستانهای داخل یا خارج بستری شوند!
اراجيف كدوم معجزه
برای شما که معجزه ندیدی، گفتن این حرف اشکالی ندارد اما از خدای بزرگ میخواهم در زندگیت طعم معجزه را بچشی تا دیگر به مقام و منزلت معصومین علیهم السلام شک نکنی هموطن گرامی ام
در این که امامان معصوم از جایگاه بالایی برخوردار هستند شکی نیست اما الکی معجزه درست نکنید معجزه فقط مخصوص پیامبران بود اونم برای هر کدام حداکثر چند تا انگشت شمار و آن هم به دستور خداوند متعال و نه برای کسانی دیگر آنقدر خرافات به خورد مردم ندهید در دوران کرونا خیلی چیزا مشخص شد
این مطلب فقط برای فحش شنیدن است و نه چیز دیگر
دیگر کسی این حرفها را باور نمیکند
کسی که دیگران را احمق فرض کند در واقع خودش یا احمق است یا دوست دارد فحش بشنود
همه چی درست چطور شیعه نبودید استخدام نیروهای مسلح درامده بودید
دستخوش،مو رو از تو ماست کشیدی خخخ
دریادار ایرانی سنی مذهب هستند عزیزان همه پل ها را خراب نکنید حرمت ائمه اطهار ع همیشه و همه وقت نگهدارید ضرر نمی کنید
اتفاقآ اهل سنت تعدادشون توارتش فراوان وبسیارانسانهای شریف ووارسته ای هستن،درودبه شرف همگیشون،درثانی کرامت علی ابن موسی الرضا شامل حال بندگان خداست ربطی به شیعه سنی هم ندارد،حتی عنایات خاصه گاهی شامل حال کفار هم میشود،این که بنده خدامسلمان هم بوده.....
فرمانده نیروی دریایی ارتش از اهل سنت هستن. امیر دریادار ایرانی
در تمامی نیروهای مسلح از برادران اهل سنت در حال خدمت هستن.
باور کردیم خخخخ
سلام. لطفا اراجیف نگویید. مطلب ندارید تخته کنید این وبسایت بی خاصیت و خرافه پرور را که از همین اراجیف طبسی ها، و ..... رشد کرده اند. چه بسا خدا هستند و ما بی خبر
اگر این وبسایت بیخاصیت است اینجا چه میکنی؟؟
ناراحتی اینجا نیا
آیا کسی مجبورت کرده؟؟؟
انشاالله که راست باشد
عزیزان اهل تسنن هم توی همه نیروهای مسلح هستند و همکاران شریف ما بوده و خیلی هم انسانهای فهمیده ای هستن خوب وبد همه جا هست وایران هم مدینه فاضله نیست همه جور آدمی در همه جوامع و با افکار و اعتقادات دینی و مذهبی وجود دارد
احسنت درود خدا بر شما
دوباره شروع شد دروغ و کلک
امام رضا درد منو هم دوا کن🙏😭
انشاالله
دروغ زیبایی بود. اگر شفا میداد خودش مسموم نمیشد.
متاسفم
حرف شما مانند این است که بگویی اگر امام حسین امام بود چرا کشته شد؟؟؟
امیدوارم به آن درجه از درک ، بصیرت و دانش برسی که از معنای حقیقت آگاه شوی و برداشتی درست از آن داشته باشی برادرم
این اقایایاخانوم هرکی هست خیلی ازخودراضیه انشاالاه که امام هشتم شب اول قبربه دادهمگیمون برسه انشاالاه
السلام و علکیم یا علی ابن موسی الرضا
قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری
عزیز آن به ولاه همسرم رو ابوالفضل شفا داد و امام رضا هم برام یه پسره دسته گل داد اعتقاد نداری به اعتقاد بقیه حسادت نکن