نگاه به زلزله خوی از دریچه ای دیگر
عادت ماهانه پردرد زنان در چادرهای اسکان موقت زلزله زدگان خوی
در بین افراد زلزله زده که حالا چارهایی جز زندگی در چادر ندارند، وضعیت برای زنان دشوارتر خواهد بود. بسیاری از زنان و دختران زمان عادت ماهیانه خود را که حدود دو هفته است، با کمترین امکانات و سرمای زمستانی در چادر یا ماشین سر میکنند.
آدمهایی که تا همین چند روز پیش آشیانهای داشتند، حالا شبهای خود را در این سرمای زمستانی و بیرون از خانه صبح میکنند. یکی کودک سرطانی دارد، دیگری زنی باردار است و خانوادهای با نوزاد چندماههاش، همه را لرزشی شبانگاه آوارهی کوچه و خیابان کرد...
در بین افراد زلزله زده که حالا چارهایی جز زندگی در چادر ندارند، وضعیت برای زنان دشوارتر خواهد بود. بسیاری از زنان و دختران زمان عادت ماهیانهی خود را که حدود دو هفته است، با کمترین امکانات و سرمای زمستانی در چادر یا ماشین سر میکنند.
نواربهداشتی نداریم
شهرستان «خوی» که در هشتم بهمنماه با زلزلهای ۵.۹ ریشتری مردم را سرگردان بیرون از خانه کرد، باعث تعطیلی بخش عمدهایی از کسب و کارها همچون سوپرمارکت و فروشگاهها شده و برخی از زنان به نبود و کمبود این کالای بهداشتی اشاره دارند، در کنار آن طبق اظهارات زلزله زدگان از طرف دولت توزیع نواربهداشتی تا این لحظه برای زنان صورت نگرفته است.
ویرانی زلزله با چاشتی درد عادت ماهانه
روستای قوردریک سفلی، جایی در نزدیکی مرز ترکیه که در دل کوههای سفیدپوش آذربایجان قرار دارد. بیشتر خانوادهها در این سرمای کوهستانی قید در خانه ماندن را زدهاند و از ترس تخریب دوبارهی خانههای ناایمن خود چند روزی است که در چادر زندگی میکنند.
در بین این اهالی زنانی هم هستند که از وضعیت بهداشتی گله مندند. هرکدام از شر سرما پتو یا لباس گرمی دور خود پیچیدهاند و از شرایط عادت ماهیانههایی که این چند روز داشتند میگویند. یکی خجالت میکشد و به گوشهای دیگر میرود، اما بقیه شروع به حرفزدن میکنند.
با درد ماهیانه چه کنیم؟
مادر میانسالی میگوید: «خیلی سخت است، الان پا و کمرم درد میکند، لباسهایم خانه مانده و نوار بهداشتی هم نداریم، برای همین مجبوریم از پارچه استفاده کنیم که استفاده از آن هم دردسر دارد».
دختر جوانی که کنار دیگر زنان ایستاده، جملات را از سر میگیرد که «میترسیم برویم خانه و وسیلهای برداریم، چون امروز هم دوباره زلزله آمد، میترسیم...، الان با این وضعیت چند روزی هم میشود که حمام نرفتیم و بیرون دستشویی میرویم، خیلی سخت است. اینطوری مریض میشویم، خیلی از زنان دیگر هم شبیه به ما هستند».
به پوشک بچه نیاز داریم
یکی دیگر از مادران این جمع از نبود پوشک بچه و نوار بهداشتی برای خودش میگوید که «بیشتر کسانی که به زلزله زدهها کمک میکنند، به این چیزها بها نمیدهند و ما واقعا سر این چیزهای زنانه مشکل داریم. کلا در روستا یک بقالی داریم که آنهم این روزها جنس خاصی ندارد تا نیازمان مثل نواربهداشتی را خرید کنیم...».
کمپ ولیعصر هلال احمر در خوی: نوار بهداشتی توزیع نشد
خانوادههایی که بیشترشان برای شروع سال جدید امکان حضور در آشیانه خود را ندارند، حالا این چادرها خانهی آنها شده. یکی نزدیک مراسم عقدش بوده و دیگری چندماهه باردار است و هرکدام برنامههایی داشتند که تحقق آن با مشکل نبود «آشیانه» همراه شده است. حالا این افراد زلزله زده در یکی از کمپهای حلال احمر اسکان دارند.
اینجا چادر خانوادهای با چند دختر جوان و نوجوان است، دختر بزرگ خانه که قرار بوده هفته آینده مراسم عقدش برگزار شود، حالا نه جهاز چندانی برایش باقی مانده و نه خانهای برای برگزاری مراسم دارد. این خانواده از روز اول زلزله در چادر زندگی میکند، مادر این دخترها که زن جوانی است، از وضعیت بهداشت و عادت ماهیانه میگوید: «خیلی خیلی سخت، اصلا بهداشت اینجا خیلی پایین است، از همسرم خواستم تا برای ما نواربهداشتی تهیه کند اما پیدا نکرد و همهجا بسته است و ما در شرایطی بدی ماندیم، اینجا هم نواربهداشتی بین ما توزیع نکردند».
بیشتر ما بخاطر خجالت، درخواستی نکردیم
زن دیگری از زلزله زدگان میگوید: «الان دختر من هم عادت ماهیانه شده و اصلا حالش خوب نیست، مجبور است تحمل کند، از هیچکجا نتوانستیم نوار بهداشتی تهیه کنیم، برای همین مجبور شدیم برویم خانه و از آنجا چند بسته بیاوریم. خانهب ما خیلی تخریب شده و خطرناک است اما واقعا چارهی دیگری نداشتیم. البته بیشتر ما به خاطر خجالت درخواستی از این مجموعه نکردیم ولی باید آنها خودشان بین ما توزیع را انجام میدادند».
خدا اسما اسدرو حفظ کنه زن ایرانی مهم نیست
یه کشور نمیتواند به یه شهرستان کمک کند
شاید عمدی در کار هست!!!!!!
زن بودن خیلی سخته در هر شرایطی...
مردان قدر مرد بودن تونو بدونید
زن بودن در دوران قبل از انقلاب سخت بود مانند زنان عشایر ما در حال حاضر که باید هم نان بپزند هم شیر بدوشند هم شیر را تبدیل به پنیر و دیگر مواد لبنی کنند هم هیزم جمع کنند هم فرش و گلیم و جاجیم ببافند و هم در کارهای دامداری و کشاورزی و باغی کمک حال مرد خانه باشند و هم بچه داری کنند و ...
خوی فرودگاه نداره وگرنه هواپیماهای کمکی به جای سوریه میرفتند خوی!!!!
حوزه های علمیه آباد باد ،
امروز یکی آمده بود مدرسه ، ازش پرسیدم کارت چی هست ، گفت مرا برای هدایت بچه ها فرستادن ، ۱۱ آمد ۱۲ رفت ، با ریش و پیراهن روی شلوار و یک تسبیح دستش ، الفاتحه برای ایران،
جانم فدای همه زنان ایران
لعنت به این زندگی