مانیفست پوتین؛ نه به روسیه، آری به شوروی/ ردپای جنگ اوکراین در سخنان 19 سال پیش ولادیمیر جوان
جنگ روسیه با اوکراین اتفاقی نیست که در سال ۲۰۲۲ آغاز شده باشد. این حادثه ای است که فرآیند وقوع آن، از مدتها پیش شروع شده و مانند نطفهای، آرام آرام به شکل کنونی درآمد.
حسین نیازبخش- به نظر می رسد مبداء این واقعه اظهار نظری باشد که ولادیمیر پوتین در چنین روزهایی یعنی ۱۲ فوریه در سال ۲۰۰۴ کرد. پوتین در این روز، در یک سخنرانی جنجالی اعلام کرد که انحلال شوروی از هر جهت و در هر معیار و مقیاسی، یک مصیبت بوده است و مردم عادی از انحلال شوروی سودی نبردند و برنده این تراژدی یک اقلیت کوچک در هریک از جمهوری های شوروی سابق، بوده اند.
نه به روسیه، آری به شوروی/ مانیفست پوتین؛ جنگ اوکراین چه زمانی کلید خورد؟
پس از انحلال شوروی در دسامبر ۱۹۹۱، این نخستین بار بود که یکی از رهبران روسیه به صراحت چنین مطلبی را بیان می کند. در واقع، بعد از انحلال شوروی و روی کار آمدن بوریس یلتسین، فدراسیون روسیه در راه غرب قدم گذاشت و دولت وقت مسکو وعده داد که میراث شوروی را کنار گذاشته و عصر جدیدی را در روسیه به وجود آورد. از این جهت، خیال دولت آمریکا راحت بود که دیگر کابوس شرق به سراغ او نخواهد آمد اما تنها ۱۳ سال بعد از این اتفاق، دولتی در روسیه روی کار آمد که نشان داد قصد ندارد فدراسیون روسیه را به کشورهای غربی نزدیک کند و می خواهد شوروی را احیاء کرده و روسیه را به قدرت اصلی شرق بدل کند. به همین دلیل، می توان گفت بیان صریح ولادیمیر پوتین در روز ۱۲ فوریه ۲۰۰۴، بسیاری از حسابها را به هم ریخت و شرایط را ملتهب کرد.
پوتین بلافاصله بعد از مانیفست ۱۲ فوریه شروع به تغییر سیاست های روسیه کرد. مهمترین سیاست برای رهبر جوان مسکو این بود که کشورها یا به عبارت دیگر، جمهوری های استقلال یافته از شوروی را مجددا زیر نفوذ روسیه قرار داده یا از نفوذ غرب و ناتو در آنها جلوگیری کند. کشورهایی مانند بلاروس، گرجستان، ارمنستان، آذربایجان، اوکراین، قزاقستان، قرقیزستان، ترکمنستان و... محل رقابت روسیه و آمریکا شدند. انقلاب های رنگین، کودتاهای نظامی، جنگ های داخلی، جنگ های نیابتی، کشمکش سیاسی و اقتصادی همه و همه دستاورد سیاست جدید پوتین و زیاده خواهی غرب در قفقاز و سایر مناطق شوروی سابق بود که در نهایت به بزرگترین جنگ منطقه ای یعنی جنگ اوکراین و روسیه در سال ۲۰۲۲ انجامید.
پیش به سوی شرق اروپا/ رویای پوتین و جنگی که بوی آن به مشام می رسد
ادعای پوتین در مورد کشورهای تحت نفوذ خود، فراتر از قفقاز، اوکراین و سایر مناطق استقلال یافته از امپراتوری شوروی سابق است. پوتین سودای نفوذ در شرق اروپا را هم داشته و دارد. یکی از نزدیکان پوتین (قدیروف، رئیس جمهوری خودمختار چچن) در همین رابطه گفته که پوتین بعد از فراغت از جنگ اوکراین به کشورهای شرق اروپا حمله خواهد کرد.
ادعای پوتین در رابطه با شرق اروپا نه به اندیشه های کمونیستی لنین و استالین یا تئوری های ناسیونالیستی ایوان ایلین بلکه به حوادث جنگ جهانی دوم باز می گردد. به گفته مورخین، شجاعت سربازان شوروی و تلفات بالای روس ها باعث شد در نهایت، شرق اروپا از دست نازی ها خارج شود. جالب این است که یکی از مهمترینجنگ های جبهه شرقی در همین روز یعنی ۱۲ فوریه رخ داد. در چنین روزی در سال ۱۹۴۵، ارتش شوروی پس از 29 روز نبرد شدید، شهر بوداپست مجارستان را از دست ارتش هیتلر خارج کرد و راه شرق را باز و موجب آزادی تک تک شهرهای اروپای شرقی شد. در این نبرد ۲۹ روزه ۱۵۹ هزار تن کشته شدند که بیشترشان سربازان شوروی بودند. بعد از این جنگ ها، روسها خود را صاحب و مالک کشورهای شرق اروپا دانستند. آنها می گفتند اگر دولتهای اروپای شرقی روزی دشمن شوروی یا روسیه شوند باید بهای سنگین آزاد شدن از دست هیتلر را به روس ها که به خاطر آنها متحمل تلفات سنگین شدند، بپردازند. در واقع، استالین با همین منطق، شرق اروپا را ضمیمه امپراتوری خود کرد و به اصطلاح، دور آن، دیوار آهنین کشید. جنگ های استقلال مجارستان، لهستان و سایر کشورهای اروپای شرقی به همین دلیل، خونین و پر تلفات شدند.
آنچه در ذهن پوتین می گذرد، احیای امپراتوری شوروی است. هر چند او توان تصرف نظامی کشورهای مختلف شرق اروپا را ندارد اما به دنبال این است که دولت هایی شرقی و تابع مسکو در جمهوری های مستقل از شوروی و کشورهای شرق اروپا حاکم کند. باید دید غرب می تواند مانع از تحقق این هدف شود یا بار دیگر دنیا به دو قطب شرق و غرب تقسیم می شود؟ جنگ اوکراین و نتیجه آن پاسخ این سوال را خواهد داد.