دعوای مرگبار دختر و پسر جوان قبل از پایان نامزدی
دعوای دو نامزد به مرگ ناپدری پسر جوان انجامید اما معلوم نیست قاتل اصلی کیست.
پرونده درگیری میان دختر و پسر جوان که منجر به قتل ناپدری پسر شده است با ادعاهای جدید وارد چالش تازهای شد.
درگیری میان پسر جوان و نامزدش رخ داده بود که پدر ناتنی پسر و برادر ناتنی دختر وارد درگیری شدند و در این میان مرد میانسال کشته شد. حالا دو طرف پرونده ادعاهایی علیه یکدیگر مطرح کردهاند.
با مرگ مرد ۶۰ساله تحقیقات پلیسی آغاز و مهتاب و برادر ناتنیاش نیما بازداشت شدند.
وقتی ماموران پلیس به تحقیق پرداختند، کامران در بازجوییها گفت: مدتی قبل با مهتاب آشنا شدم و ما با هم نامزد کردیم؛ اما چون با هم اختلاف داشتیم میخواستم نامزدی را به هم بزنم. ساعت دو نیمهشب مهتاب و برادر ناتنیاش نیما مقابل خانه ما آمدند و با فریاد زدن آبروریزی راه انداختند. من جلوی در رفته بودم که مهتاب با چاقویی که خودم به او هدیه داده بودم ضربهای به دستم زد که زخمی شدم. برادر ناتنیاش هم به سمت من حملهور شد. همان موقع پدر ناتنیام که سروصدا را شنیده بود مقابل آپارتمان آمد؛ اما مهتاب و نیما به سمتش حملهور شدند و او را کشتند.
آنها مدعی شدند در آن درگیری کامران به خاطر کینهای که از قبل از پدر ناتنیاش داشته، او را با چاقو زده است.
برای متهمان که جنایت را گردن یکدیگر میانداختند به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر و پروندهشان بهمنظور رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و آنها پای میز محاکمه ایستادند.
سپس نیما در جایگاه متهم ایستاد و گفت: من میدانستم مدتی است خواهرم و نامزدش اختلاف پیدا کردهاند. آخرین بار وقتی مهتاب با کامران تلفنی صحبت کرد و عصبانی شد ساعت دو شب بود. مهتاب به سمت خانه کامران راه افتاد. من همراه او آنجا رفتم و قصد میانجیگری داشتم؛ اما وقتی کامران و ناپدریاش مقابل در آمدند درگیری میان ما بالا گرفت و کامران با ناپدریاش درگیر شد و او را با چاقو زد.
مهتاب نیز اظهارات برادر ناتنیاش را تایید کرد و مدعی شد دستی در قتل نداشته و برای تسویهحساب مقابل خانه نامزدش رفته بود.
وقتی کامران در جایگاه متهم ایستاد مهتاب و نیما را دروغگو خواند و گفت: آن شب نامزدم و برادر ناتنیاش مقابل در آمده بودند تا با من تسویهحساب کنند. آنها به سمت من حمله کردند و حتی مهتاب با چاقو به دستم ضربه زد که زخمی شدم. ناپدریام مقابل در آمد اما آنها با ناپدریام درگیر شدند و او را مقابل چشمانم کشتند. حالا با دروغگویی قصد دارند قتل را گردن من بیندازند. من در این ماجرا بیگناه هستم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
همش شد نا،،، نا پدری،، ناتنی
پسره غلط کرده نامزدی به هم زده معلومه آدم درستی نیست