حسین کنعانیمقدم، فعال سیاسی اصولگرا:
چطور با دشمنان مذاکره میکنیم اما حاضر نیستیم با ملت و احزاب گفتوگو کنیم؟
حسین کنعانی مقدم، فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که سال جاری سال برگزاری انتخابات مجلس است. چه اقداماتی باید برای آشتی ملی و افزایش مشارکت مردم انجام شود و چقدر ضرورت دارد که حاکمیت، فرصت حضور همه سلایق و افکار مختلف را در انتخابات فراهم کند، گفت: من از همان ابتدا این مساله را گفتم که بحث آشتی ملی نشاندهنده این است که مردم ما با هم قهر هستند که اینطور نیست. ما نیازمند گفتوگوی ملی هستیم یعنی باید گروهها، تشکلهای سیاسی، احزاب، مسئولین نظام و مردم بتوانند با هم گفتوگو کنند، مشکلاتشان را حل و فصل کنند و با مذاکره مساله را به نتیجه برسانند.
وی افزود: چطور ما با دشمنانمان حاضر هستیم سر یک میز بنشینیم و مذاکره کنیم اما حاضر نیستیم با ملت خودمان و احزاب خودمان گفتوگو کنیم و مسائل را حل و فصل کنیم. اگر اتحاد و انسجام ملی شکل بگیرد، قطعا میتواند مشارکت سیاسی و حضور پرشور مردم را در انتخابات آینده داشته باشد در غیر این صورت به نظر میرسد ما در انتخابات آینده با کاهش مشارکت مواجه میشویم و این به مردمسالاری دینی ما صدمه میزند.
کنعانی مقدم در پاسخ به این سوال که لازمه برقراری گفتوگوی ملی چیست و به چه شکلی باید گفتوگوی ملی انجام شود، گفت: اگر ما بپذیریم که نیازمند گفتوگوی ملی هستیم، چند محور باید مشخص شود. اولا موضوع گفتوگو چیست؟ دوما طرفهای گفتوگو چه کسانی هستند؟ سوما زمان و مکان برای آن قائل شویم. آیا ما میخواهیم بینهایت پروندهای را باز نگه داریم و هر روز هم بگوییم میخواهیم گفتوگو انجام دهیم؟ چهارم هیچ پیششرطی نباید باشد، بعضیها میگویند ما میخواهیم گفتوگو کنیم ولی شرطمان این است که این امکانپذیر نیست. پنجم تضامین لازم برای اینکه اگر در گفتوگو به نتیجهای رسیدیم که باید کاری انجام شود وجود داشته باشد.
وی افزود: مثلا در اصلاح قانون اساسی، انتخابات و مسائل مختلف مثل مسائل اقتصادی مطالبی مطرح میشود، چه تضمینی وجود دارد که این کار انجام شود؟ چون حاکمیت ممکن است بگوید نه من هر آنچه که صلاح میدانم را انجام میدهم و شما هم حق دخالت و اظهارنظر هم ندارید. بحثی که وجود دارد بحث تضمین است، اینکه این تضامین لازم در اینخصوص باید وجود داشته باشد وگرنه طرفهای مذاکرهکننده میگویند ما مینشینیم، بحث میکنیم و آخر هم به نتیجه نمیرسیم. اینها مواردی است که باید نخبگان ما بنشینند و چارچوبها را مشخص کنند و براساس آن کار گفتوگو آغاز شود. بعضیها فکر میکنند گفتوگوی ملی این است که دولت از درون خودش بیاید با مردم گفتوگو کند، این یک بخش آن است. بخش دیگر هم مربوط به جامعه است که باید به گفتوگوی پویا و مترقی تن بدهد و وارد عرصه گفتوگو شود.
کنعانی مقدم در پاسخ به این سوال که فکر میکنید شرایط ایدهآل برای گفتوگو باید از طرف چه کسانی انجام شود، گفت: نظرم این است که اول باید احزاب، تشکلهای سیاسی، نخبگان کشور، اندیشمندان، روشنفکران، علما بنشینند و مباحث را با هم مطرح کنند و کرسی آزاداندیشی در این مساله شکل بگیرد. مهمترین بحثی که الان وجود دارد خود مساله است که مساله چیست؟ هنوز خیلیها نمیدانند مشکل اصلی کشور چیست؛ هرکسی یک حرفی میزند و بعد از آن حل مشکل است که راهحلهایی برای حل مساله که روشهای علمی هم دارد، انتخاب شود و بعد هم اقدامات اجرایی در راستای حل مساله است. اول باید ببینیم که مشکل چیست و به یک تفاهم ملی در رابطه با مشکلات کشور و راهحلهایی که در این کار وجود دارد، برسیم بعد برای چگونه اجرا کردن حل مشکلات به تفاهم ملی برسیم.
کنعانی مقدم در پاسخ به این سوال که رهبر انقلاب در انتخابات گذشته و بعد از ردصلاحیتهایی که صورت گرفت از تعبیر جفا در حق برخی کاندیداها استفاده کردند. با توجه به این مساله وظیفه شورای نگهبان چیست و چطور میشود از این اتفاقات جلوگیری کرد، گفت: ما باید بخش عمده انتخاب را برعهده مردم بگذاریم. یک انتخابکننده و یک انتخابشونده داریم. بحث انتخابات و نظارت بر انتخابات جای خود، ولی این بنیاد سیاسی در ملت ما به وجود آمده که انتخابکننده بتواند تشخیص دهد که چه کسی برای مسئولیت مناسب است و چه کسی مناسب نیست.
وی افزود: ما نباید این حق را از مردم بگیریم. باید این اعتماد را به مردم بدهیم که نظارتهایی که انجام میشود برای سلامت انتخابات و مشارکت حداکثری است. اما نباید به خاطر سلامت انتخابات و مشارکت حداکثری و حداقلی که ممکن است بعضیها دنبال آن باشند، اصل انتخابات را زیرسوال ببریم. تنها راهی که وجود دارد که میتواند بنبستهایی که در مسائل سیاسی ایجاد شده را حل کند، صندوق انتخابات است. باید به این تمکین کنیم تا بتوانیم کار را جلو ببریم. سختگیریهایی که در این مسائل ممکن است وجود داشته باشد، عملا کار را مشکل کرده است.
کنعانی مقدم در پاسخ به این سوال که از نظر شما باید در عملکرد شورای نگهبان تجدیدنظر صورت گیرد، گفت: در روابط و ضوابط مربوط به قانون انتخابات باید اصلاحات انجام شود. ما در بعضی جاها مشکل داریم به نظر میرسد که در قانون انتخابات و قانون احزاب باید مسائل را به شکلی حل کرد که گزینش بیشتر شود.
این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به این سوال که چقدر امیدواری وجود دارد که اگر اعتراضاتی شکل میگیرد، صدای آن شنیده شود، گفت: اعتراض حق مردم است و باید انجام شود. منتهی این کار باید در چارچوب قانون و با رعایت حفظ منافع و امنیت ملی باشد. بستر این را باید دولتمردان تهیه و فراهم کنند و کار را به جایی نکشند که اعتراضات به ناآرامی کوچه و خیابانی منجر شود.
کنعانی مقدم در پاسخ به این سوال که از نظر شما احزاب سیاسی در وقایع و مناسبات اخیر جایگاه و تأثیرگذار مناسبی داشتند، گفت: متاسفانه تاثیرگذاری مناسبی نداشتند. احزاب سیاسی در کشور ما در حاشیه هستند و همه فکر میکنند باری بر روی دوش دولت هستند در حالی که ما بارها گفتیم، احزاب یاری برای دولت هستند و آمدهاند تا پلی بین مردم و حاکمیت باشند و مطالبات مردم را مورد توجه قرار دهند و از روشهای قانونی به نتیجه برسند.
وی در پاسخ به این سوال که به نظر شما چرا تا به حال در این موضوع، احزاب آن کارکرد واقعی که باید را نداشتند، گفت: ندارند، چون قاعده این است که مطالبات مردم به احزاب بیاید و در احزاب تبدیل به برنامه و خواست قانونی شود و بعد دولتمردان ملزم به پاسخگویی باشند تا کار جلو برود. اما وقتی احزاب در میدان نباشند مردم مستقیما به خیابان میآیند و میخواهند اعتراض کنند.
کنعانیمقدم در پاسخ به این سوال که فکر میکنید راهکار برای حل این موضوع چیست و به چه شکلی احزاب میتوانند نمایندگی مردم را برعهده داشته باشند، گفت: جایگاه قانونی احزاب در کشور ما کاملا مشخص است اما چیزی که وجود دارد این است که چقدر در تصمیمسازیهای سیاسی و شکلگیری اراده سیاسی کشور احزاب نقش دارند. وقتی نقشی نداشته باشند، قاعدتا تاثیری هم ندارند.
وی در پاسخ به این سوال که در نبود احزاب قوی ما شاهد بودیم برخی سلبریتیها به عنوان فعالان سیاسی وارد عرصه شدند و خود را به عنوان نماینده مردم معرفی کردند که این مساله به دلیل عدماشراف به اصول سیاسی و منافع ملی میتواند آسیبزا باشد. ضرورت تقویت احزاب برای پیشگیری از این آسیبها را چطور میبینید، گفت: یکی از مشکلات ما این است که در نظام ساختار اجرایی کشور، نظام ریاستی، پارلمانی یا حزبی وجود دارد که ما ترکیبی از اینها را داریم که هیچکدام هم نمیتوانند کارکرد اصلی خودشان را داشته باشند؛ اگر احزاب میتوانستند در انتخابات تعیین مسئولان کشور، اثرگذاری بیشتری داشته باشند، قطعا میتوانستند خیلی از مسائل را حلوفصل کنند.