اصغر فرهادی: مشابه "کیومرث پوراحمد" نخواهیم داشت
اصغر فرهادی بیان کرد: در دوران رقابت و حسادتها نمونه و مشابهی از کیومرث پوراحمد دیگر نخواهیم داشت.
مراسم یادبود کیومرث پوراحمد دو هفته پس از درگذشت این کارگردان سینما، عصر چهارشنبه ۳۰ فروردین ماه در خانه هنرمندان ایران با حضور خانواده، دوستان و همکاران خالق «شب یلدا» و «خواهران غریب» برگزار شد.
محمدرضا فروتن، احمد امینی، سیروس الوند، هادی مرزبان، فرزانه کابلی، حسن فتحی، رسول صدرعاملی، احترام برومند، مجید رجبی معمار و محمدعلی سجادی از جمله حاضران در این مراسم بودند.
پخش کلیپی از تصاویر کیومرث پوراحمد و روایت کودکی و عاشقی و زندگی و علاقهاش به سینما با صدای احترام برومند، برگرفته از کتاب «کودکی ناتمام»، آغازکننده این مراسم بود که بعد از آن کورش سلیمانی -بازیگر- در جایگاه مجری برنامه از نبود کیومرث پوراحمد در دو هفتهی گذشته با اندوه سخن گفت.
رسول صدرعاملی نخستین سخنران این مراسم با اشاره به اینکه آخرین بار پوراحمد را در مراسم برادرش در همین محل خانه هنرمندان ایران دیده بود، گفت: نمیدانم حالا چه باید بگویم. فقط باید گفت که کیومرث پوراحمد تجسم عینی و جدی کلی سینمای ایران در این چند دهه بود. البته کسانی دیگر هم بودند ولی او در زمینههایی تفاوت داشت.
او پر از انرژی و زندگی بود ولی در پوسته زیرینش خیلی خسته بود. او کارهای زیادی برای سینما کرد؛ او و همه سینماگران. ما در این ۴۳ سال چه کردیم جز خدمت و تلاش؟ چرا الان از هر طرف به آنها ( سینماگران ) فحاشی میشود و مورد نقدهای تند قرار میگیرند؟ این دو دستگی و دو قطبی شدن بیش از این نباید در سینما تسری پیدا کند.
این کارگردان سینما تاکید کرد: مراقب همدیگر باشیم. ما میتوانیم مثل یک گروه منسجم از این دوران گذر کنیم.
در بخشی دیگر احترام برومند با حضور در جایگاه و با بیان اینکه پس از گذشت ۱۵ روز از این اتفاق (درگذشت پوراحمد)، بیشتر از قبل حیران است، گفت: پوراحمد را ۴۰ سال قبل با فیلم «تاتوره» شناختم. بعد از آن آشنایی ما ادامه پیدا کرد، یعنی وقتی «بی بی چلچله» را میساخت. او خیلی مهربان بود، مهربانتر از اینکه چنین پایانی را برای همه ما رقم بزند.
او همچنین یادآور شد که وقتی برای یادبود منوچهر پوراحمد (برادر کیومرث پوراحمد) به خانه هنرمندان ایران آمده بود، علیرضا غفاری مجری مراسم بود که او هم از دنیا رفت.
اصغر فرهادی نیز با ارسال پیامی ویدیویی با اشاره به اینکه مرگ کیومرث پوراحمد یکی از دردناکترین اتفاقهای سینمای ماست، از برخورد محبتآمیز این فیلمساز با خودش در دوران جوانی و زمانی که هنوز وارد سینما نشده بود سخن گفت و ادامه داد: اولین بار که این خبر را خواندم، مدام خبرهای تکراری را میخواندم تا شاید تکذیب شود ولی نشد.
او افزود: یک نکته خیلی باارزش درباره آقای پوراحمد این بود که به رمزگشایی از حرفهایش نیاز نبود. به دلیل نوع رفتار و دست دادن و در آغوش گرفتنش احساس صمیمیتی خاص به آدم میداد.
فرهادی گفت: او بعد از دیدن سریال من، فیلمنامه «شب یلدا» را داد که بخوانم و نظر بدهم، آن هم وقتی هنوز جوان بودم. این ویژگی او بود که آدمها را به عنوان آدم نگاه میکرد. برای من مرگ علی حاتمی هم چنین حسی داشت و انگار ریشه هر دو در کارهایشان یک جور است. مرگ این دو به عنوان ایرونیترین فیلمسازانی که میشناسم، برایم غمانگیز بود و فکر نمیکنم نمونه و مشابهی در این دوران رقابتها و ناخالصیها همچون کیومرث پوراحمد پیدا شود.
سپس هوشنگ گلمکانی - روزنامهنگار - که از حاضران در سالن استاد شهناز بود، بیان کرد: این روزها در مورد نوع رفتن کیومرث پوراحمد هر حرفی بزنی یک گروهی روی سرت میریزند و میخواهند حرف خود را اثبات کنند، در صورتی که حتی یک بار هم او را از نزدیک ندیده بودند. من به عنوان کسی که یاداشتهای پراکنده پوراحمد خوانده هم نمیتوانم چیزی را با قطعیت بگویم.
او ادامه داد: ناکامی چهار فیلم آخرش در فروش که فیلمهای ضعیفی هم بودند، مسئله سرمایه، سانسور، محدودیتها و نقدهای تحقیرآمیز و خیلی چیزهای دیگر او را به گوشه رینگ میبرد.
وی افزود: من از برخی اتفاقها خیلی آزرده هستم. آدم حتی هزارتوی ذهن خودش را هم نمیتواند بشناسد، چطور میگویید یک نفر دیگر را اینقدر خوب میشناختید؟ کسانی که او را هو کردند و با بیضایی هم این کار را کردند، خودشان را چه میبینند؟ این کارها به عنوان یک بازیگوشی ابلهانه بالاخره روی آدمها اثر میگذارد.
پس از صحبتهای گلمکانی که با ناراحتی و پراکندگی هم بیان شد، سیروس الوند به جایگاه آمد و با خواندن چند بیت شعر و یادآوری خاطراتی از کیومرث پوراحمد گفت: او خوشبختانه هیچ وقت دنبال جشنوارههای خارجی نبود و رانتش فقط مردم بودند که برای دیدن فیلمهایش بلیت میخریدند. او به لهجهها و موسیقی در فیلمش خیلی اهمیت میداد و جالب است سریالهایی هم که ساخت، بدون اینکه ارتباطی به هم داشته باشند، مخاطب را جذب کردند.
در ادامه ویدویی از هوشنگ مرادی کرمانی پخش شد که او با تسلیت به دوستداران کیومرث پوراحمد و اینکه به خود او هم باید تسلیت گفته شود، اظهار کرد: خوشا به حال من و کیومرث پوراحمد که با «قصههای مجید» بین مردم ماندگار شدیم، چون او هم میگفت که این ماندگاری اتفاق میافتد.
در بخشی دیگر از این مراسم یادبود، پردیس پوراحمد به نمایندگی از خواهرانش متنی را خواند که با «سلام کودک!» شروع میشد. او اضافه کرد که من همیشه پدرم را کودک خطاب میکردم چون او هنرمندی بود که مثل یک کودک کاملآ بازیگوش مانده بود. قپی هم نمیآمد.
او گفت: پدرم میگفت آدم به این دنیا میآید تا از این دنیا برود. مرگ، دگرگونی زیبایی است برای یک تولد دوباره، ولی مرگ تو پدرم! مرگ تو برای ما دخترانت مثل یک زلزله بزرگ بود. اما با این حال برای ما که باقی ماندگانش هستیم، «تا شقایق هست زندگی باید کرد».
محمدعلی سجادی - فیلمساز - دیگر سخنران این مراسم با بغض و اندوه پس از خواندن شعری که ۱۵ سال قبل برای کیومرث پوراحمد نوشته بود، گفت: در زمانه تزویر و ریا، او از اینها بری بود.
پیغام صوتی گوهر خیراندیش نیز در این مراسم پخش شد که میگفت، پوراحمد برایش در روزهای آخر تعریف کرده بود که برای ۳۰ سالگی «قصههای مجید» دنبال پرونده در مجله فیلم بودند.
او خطاب به این فیلمساز فقید گفت: کیومرث این رفتن نابهنگام باورپذیر نیست.
عباس یاری - روزنامهنگار سینمایی - هم با اشاره به بهاریههای کیومرث پوراحمد در مجله فیلم گفت: فکر میکنم آقای غریبپور که با عشق این سالن را بنا کرد، تصور میکرد اینجا مدام جشنی برپا باشد. افسوس که این اتفاق نیفتاده و خود من چهارمین باری است که اینجا میایستم و از فراق یک دوست میگویم. کیومرث پوراحمد وقتی که من برادرم را از دست دادم، بدون آنکه او را دیده باشد، در غم از دست رفتنش صحبت کرد و با خودم فکر میکردم ای کاش برای مردن من هم پوراحمد صحبت کند.
او افزود: در پروندهای که برای فیلم «شب یلدا» چهره او را چاپ نکرده بودیم، به او گفتم علت این تصمیم این بود که بیشتر، تصویر کارگردانهایی را روی جلد زدیم که احتمال ادامه کار آنها در سینما کمتر بود. قرار شد در ۳۰ سالگی «قصههای مجید» این کار را بکنیم ولی او چند وقت قبل یادآوری کرد که «قصههای مجید» ۳۱ ساله شده. به او توضیح دادم که متاسفانه ما به دلیل شرایط چند ماه قبل جامعه نتوانستیم روی این موضوع کار کنیم و قصد داشتیم با عنوانی دیگر کار را ادامه دهیم.
حسن فتحی نیز در بخشی دیگر از این مراسم با تسلیت به خانواده و دختران کیومرث پوراحمد نوشته خود را خواند که در بخشی از آن گفت: فحوای تولد جز این نیست که زندگی کنیم و عاشق شویم و شکستها و پیروزیهایی را تجربه کنیم.
احمد طالبینژاد - منتقد سینما - نیز گفت: بعضی فیلمهای او پوراحمدی نبودند و خودش میپرسید این چیست که خواهرش هم میگوید. این پوراحمدی بودن همین بود که یک شکلات تلخ را در یک پوشش شیرین میداد. کارهایش ملاحت و شیرینیای داشتند که از دورانی از بین رفتند. با این حال هیچ کسی دیگر را ندیدم که مثل او کاری (قصههای مجید) ساخته باشد که پس از ۳۰ سال همچنان جذاب باشد.
پخش تصویری از مجید باقربیگی و صحبتهای او درباره کیومرث پوراحمد از دیگر بخشهای این مراسم بود که در پایان با خواندن اسم تمام آثار این هنرمند و تشویق حاضران همراه بود.
آدمی که خودکشی میکنه یعنی به پوچی رسیده یعنی هدفی در زندگی نداره و زندگی برایش بی معنی شده. درس عبرت بشه برا اونایی که از خدا دور میشن و دل به بنده های خدا بستن