جدال خونین در آزادراه/ مرد تعمیرکار از اتهام قتل تبرئه شد
تعمیرکار سیار خودروی امدادی که در درگیری با رانندهای در عوارضی تهران - قم مرگ تلخ وی را رقم زده است به اتهام تسبیب در مرگ محاکمه میشود.
رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت ماه سال گذشته با وقوع درگیری خونین در عوارضی تهران-قم آغاز شد.
بررسیها نشان میداد مردی 55 ساله به نام مصطفی پس از درگیری با یک تعمیرکار سیار به نام فرهاد از خودروی امدادی وی آویزان شده و سپس به زمین سقوط کرده و از ناحیه سر، دست و لگن دچار آسیب شده است.
مصطفی بلافاصله با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد به خاطر شدت جراحات، جان سپرد. با مرگ این مرد، راننده خودروی امدادی که در محل حاضر بود، بازداشت شد. فرهاد به درگیری با قربانی اعتراف کرد و گفت: روز قبل از درگیری ماشین مصطفی در بزرگراه خراب شده بود و من که تعمیرکار امدادی هستم و در بزرگراهها تردد دارم کنار خودروی او توقف کردم. قرار شد ماشین او را بکسل کنم و به اولین تعمیرگاه برسانم.
من خودرو را بکسل کردم و هزینه را گرفتم، اما صبح روز بعد در بزرگراه داخل ماشین نشسته بودم که ناگهان مصطفی سراغم آمد. او شروع به فحاشی کرد و مدعی شد من عمداً خودرویش را به تعمیرگاهی بردهام که از او هزینه بیشتری بگیرند. او به من تهمت زد و گفت حتماً درصدی از پول تعمیر خودرویش را از تعمیرگاه میگیرم. چندبار برایش توضیح دادم اشتباه میکند و حتی میتواند به تعمیرگاه برود و بابت هزینه اضافی از آنجا شکایت کند، اما گوشش بدهکار نبود. وی ادامه داد: مصطفی از داخل خودرویش چوبی برداشت و به طرف من حمله کرد. من هم از ترسم سوار ماشین شدم تا فرار کنم.
او با چوب ضربهای به شیشه نیسانم زد و شیشه را شکست. من هم پایم را روی پدال گاز گذاشتم اما در این حین او از شیشه سمت شاگرد به ماشینم آویزان شد تا مانع فرارم شود و من ناخواسته حدود 100 متر او را که از ماشین آویزان بود با خودم کشیدم تا اینکه روی زمین افتاد. وقتی از آینه بغل دیدم او خونین روی زمین افتاده و تکان نمیخورد با پلیس و اورژانس تماس گرفتم. با اظهارات متهم، خودروی او بررسی و مشخص شد که مصطفی قبل از مرگش با چوب شیشه نیسانش را شکسته است.
- سپس تحقیقات از شاهدان دعوای مرگبار آغاز شد و آنها نیز اظهارات متهم را تأیید کردند. در حالی که پزشکی قانونی علت مرگ را شکستگی سر و ضربه مغزی اعلام کرده بود برای مصطفی به اتهام تسبیب در مرگ کیفرخواست صادر شد و پروندهاش برای رسیدگی به شعبه 5 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. وی قرار است بهزودی از خود دفاع کند. اولیایدم برای وی اشد مجازات را خواستهاند.
حکایت آش نخورده و دهان سوخته داستان این ماجراست! بد بیاری به این می گویند!
شکم ک سیر باشه ناخودآگاه جفتک میپرانند بهم ،صبح تا شب سگدو میزدند دعوا از یادشون میرفت