قتل های خاموش در چهاردیواری تنهایی/ پرونده های جنایی تهران که همیشه تکاندهنده بودند
در این گزارش چند پرونده جنایی را که در آن افراد تنها قربانی جنایت شدند بازخوانی میکنیم.
پرده اول
زنی جوان با صدای لرزانی اپراتور پلیس 110 را در جریان قتل مادر تنهایش قرار داد.
وقتی ماموران در جست وجوی خانه این پی بردند به این خانه دستبرد زده شده است، جسد زن نیکوکار را در حالی که داخل چمدانی جاسازی شده و در انباری پنهان بود، پیدا کردند.
14 روز طول کشید تا گره این معمای پلیسی باز شود و مشخص شد مرد 28 سالهای که در زمان اشتغال در ادارهای با زن تنها آشنا شده و نظافت خانه وی را بر عهده داشته دست به این جنایت دست زده است تا با سرقت اثاثیه و پولهای زن تنها، مشکلات اقتصادی اش را حل کند.
قاتل این زن تنها در بازجوییها از مهربانیهای وی گفت و اینکه اعتماد خاصی به وی داشت تا جایی که همه اثاثیه خانه در اختیار قاتل بوده است و هر وقت به آن خانه میرفته، زن نیکوکار از وی پذیرایی می کرده و...
در سوی دیگر این پرونده، پلیس وقتی از همسایهها حتی دختراین زن پرسید که نظافتچی خانه را می شناختند در برابر حیرت و ابهام آنان قرار گرفت و اگر سرنخهایی از تردد یک ماشین با دو سرنشین به دست تیم تحقیق نمی افتاد شاید قاتل شناسایی نمیشد.
نظافتچی جنایتکار نیز در بازجوییها اعتراف کرد با آگاهی از اینکه هیچ کس از بستگان شکوه او را نمی شناسد و اطلاعی از وجود یک نظافتچی ندارد، بیشتر تحریک شده است تا دست به جنایت بزند.
پرده دوم
یک زن سالخورده و تنها به قتل رسید و عاملان جنایت که زوج جوانی بودند پس از اجرای نقشه هولناک خود دست به سرقت زدند.
وقتی زن و شوهر جوان بازداشت شدند، کارآگاهان پی بردند زن تنها در پارک با زن ناراحتی روبهرو شده است در کنار او نشسته و سر صحبت را با این هم جنس به ظاهر بیخطر باز کرده است.
زن جوان در اعترافاتش گفت: وقتی پای حرفهای دل من نشست و دید به خاطر فقر در تنگنا هستیم و از دست شوهرم ناراحتم به دلداری ام پرداخت و با گفتن اینکه او زن تنهاییاست خواست به خانهاش بروم تا هم صحبت او و پرستار خانگیاش باشم، وقتی نزدش رفتم دیدم پول و طلا دارد به شوهرم گفتم و تحت فشارهای او پذیرفتم با همدیگر دست به این قتل بزنیم.
شاید این زن تنها اگر میدانست چه ماری درآستین میپروراند با این دلسوزی و مهربانی با پای خود به استقبال مرگ خاموش نمیرفت.
پرده سوم
زن تنها سن و سالی نداشت فقط تنها بود وقتی در حیاط خانه اش متوجه خرابی ماشین اش شد سراغ مرد همسایه که مکانیک بود رفت و کمک خواست.
مرد که می دانست این زن تنهاست و بارها او را در کوچه و خیابان دیده بود همسرش هم در خانه از تنهایی این زن گفته بود وقتی داخل خانه شد و بعد از تعمیر ماشین زن تنها به بهانه شستن دستانش توانست به حریم خصوصی زن همسایه راه پیدا کند.
یک هفته بعد با بوی تعفن خانه این زن تنها پلیس با جنایتی تلخ روبرو شد مرد همسایه هم به زن تنها آزار رسانده بود و هم دارو ندارش را به سرقت برده بود و ...
قتل هایی که در آنها زنان یا مردان تنها قربانی توطئه می شوند از دیرباز جزو جنایاتی بوده و هستند که تکرار می شوند و متاسفانه با وجود آگاهی دهی در رسانه ها و هشدار به خانواده ها شاهد توقف این سری از قتل ها نیستیم.
بی شک با مروری بر این قتل ها می بینیم که تشابهات بسیاری بین چگونگی آنها وجود دارد که مهمترین آنها سهل انگاری نه تنها خانواده و فرزندان این زنان و مردان تنها بلکه اعتماد اجباری آنها برای رهایی از تنهایی به دیگران یا سو استفاده بستگان درجه اول و دوم است که به طمع ثروت آنها دسیسه قتل ها را طراحی می کنند.
البته این نوع قتل ها سن و سال نمی شناسند و مهمترین ویژگی مقتولان تنهایی زنان و مردان از سن جوانی تا پیری است بارها شاهد بودیم دختران و پسران جوان هم در تنهایی به قتل رسیده اند و چون مراودات زیادی داشته اند هنوز برخی از پرونده های این چنینی رازگشایی نشده اند.
در قتل های موازی زنان و مردان پیری هم هستند که در تنهایی به قتل رسیده اند و تنها تفاوت این قربانیان با جوانترها این است که آنها بیشتر توسط نزدیکان به قتل رسیده اند و انگیزه قاتلان مالی بوده است.
مقامات قضایی و پلیسی همگی اذعان دارند بیتوجهی زنان و مردان به توصیههای کارشناسانه باعث اصلی به وجود آمدن چنین حوادث تلخی میشوند.
اما آنها هم مقصر نیستند بی شک هیچ کس علاقه ندارد با سهل انگاری و بی اعتنایی به مسائل امنیتی به قتل برسد اما بی تردید انسان های تنها خواسته هایی دارند که از آنها بی بهره اند چرا که کلا تنهایی انسان میتواند بیماری زا باشد و افرادی که تنها هستند به نوعی بیماری افسردگی که روحی و روانی است دچار میشوند
بی شک انسان یک موجود اجتماعی و تنهایی گریز است و اگر بناچار روی به زندگی تک رویی بیاورد دستاویز به هم ریختگی روحی میشود و همین امر موجب میشود از حساسیتهای آنان به رعایت اصول ایمنی کاسته شود و برای فرار از تنهایی دست به چاره جوییهای غیر منطقی بزنند.
در روش اول ؛ مهربانی های دروغین عدهای سودجو و تبهکار که هر کدام از راهی برای نزدیک شدن به اقشار چنینی جامعه خیز برداشتهاند، عامل اصلی فریب تنها زیستان است چرا که افراد تنها چه مرد و چه زن گاهی به استخدام پرستار یا خدمتکار خانگی دست میزنند و گاهی نیز با آشناییهای خیابانی، دوست یابی میکنند و با توجه به اینکه از نظر وضعیت مالی در شرایط مناسبی هستند این دوستان را همچون پرستاران خانگی وارد حریم خصوصی زندگی خود کرده و در برابر محبتهای بسیاری که به آنان میکنند فضای ناامنی را در داخل خانه بالا برده و تن به نقشه جنایتکارانه همین دوستان میدهند.
و اما درروش دوم ؛ فرار از تنهایی در نزد مردان و زنان تنها خصوصاً سالخوردگان دلبستگی به بستگان خود حتی غیر از پسران و دخترانشان است که آنان نیز خطرزا میشوند و این قشر را به کام مرگ میکشانند.
این یک واقعیت است که ورود هر کسی آشنا یا غیر آشنا به خانه تنهایی یک مرد یا زن جوان یا سالخورده بایستی بر طبق یک اصول حساب شده صورت بگیرد، با توجه به اینکه چنین اقشاری با کشاندن حصاری غریب به دور خود همه امورات خود را از دیگران و حتی از نزدیکترین اعضای فامیل پنهان نگه میدارند در واقع فضای مناسبی به وجود میآوردند تا به راحتی گرفتار اقدامات مجرمانه دیگران شوند.
در بسیاری از موارد این چنینی اقشار تنها زیست از آشنایان و فامیل ضربه میخورند، متاسفانه امروز در برخی از افراد جامعه، عشق و عاطفه جای خود را به خشونت دادهاند به طوری که گاهی به خاطر به دست آوردن پول حاضر میشوند آدم بکشند.
آمار قتل افراد تنها باعث تاسف است، حدود 30 درصد از قتلهای زنان و مردان سالخورده که تنها زیست هستند خانوادگی است و در آن نوههای ناخلف که گاهی اعتیاد دارند یا با مشکلات مالی زیادی دست و پنجه نرم میکنند، به خاطر سرقت، پدر بزرگها یا مادربزرگهای خود را هدف قرار میدهند .
در بررسی اجتماعی قتل مادربزرگها و پدربزرگها و گاهی نیز عمه و خالههای سالخورده تنها به دست نوه یا یکی از افراد نزدیک فامیل که در نقش میهمان و با لبخند مهربانی پای در خانه تنهایی آنان گذاشته و دست به قتل میزنند، باید گفت که خانوادهها باید به شکل مناسب، رفتار جوانان خود اعم از پسر و دختر را کنترل کنند، والدین باید در صورت مشاهده رفتارهای غیر عادی فرزندانشان نسبت به موضوع حساس شده و از کارشناسان، پزشکان و روانشناسان متخصص برای حل مشکل فرزندان خود و درمان و اصلاح رفتار آنها کمک بگیرند.
دوستان ناباب چنین فرزندان سرکشی بیتاثیر در تحریک آنان در قتلهای خانوادگی خصوصاً نقشهکشی برای قتل پدران ومادران سالخورده نیستند والدین باید با مشاهده ارتباط فرزندانشان با دوستان ناباب و نیز اعتیاد آنها به موادمخدر، از کارشناسان جهت ترک اعتیاد فرزندانشان کمک بگیرند و محدودیتهای رفتاری برای آنان به وجود بیاورند و حتی اگر به یاغی گری آنان برخوردند، داوطلبانه پلیس را در جریان قرار دهند تا روزی پشیمانی به بار نیاورد.
در بررسیهای آماری پسران بیشتر از دختران دست به اقدامات جنایتکارانه میزنند اما نباید ماجرای پرونده جنجالی دل آرا، را فراموش کنیم، دختر جوانی که در شهرستان رشت فقط به خاطر تهیه مخارج ازدواج پنهانی با پسر مورد علاقه اش، همراه او به خانه عمه پیر و تنهایش رفت و او را به قتل رساند.
آیا عمه دل آرا می دانست برادرزادهاش که سالها او را در آغوش گرفته است قاتل او خواهد بود.
وقتی زنان و مردان با طرد شدن از سوی فرزندانشان تنها میمانند و در کارهای روزمره خود به سختیهایی بر میخورند با آشناییهای خیابانی یا با مراجعه به شرکتهایی که به ارایه خدمات پرستاری و خدماتی میپردازند و گاهی نیز با معرفی خدمتکاری از سوی آشنایان به استخدام پرستار خانگی دست میزنند.
این قشر از افراد جامعه هیچ اصول ایمنی در زمینه اینکه پرستار خانگی نیز در مسایل زندگی آنان باید خطوط قرمزی داشته باشند آنان را محرم اسرار خود میدانند تا جایی که محل نگه داری پولها و جواهرات را در اختیارشان قرار داده و خیلی زود فضای تحریک این خدمتکاران که همگی از نداری و فقر در رنج هستند را به وجود میآورند و این به معنای وقوع یک جنایت است.
وقتی قرار است پرستاری استخدام شود باید مراقبتهای لازم به وجود آید، اطمینان یافتن از صحت و درستی شرکتهای خدماتی و بررسی مجوزهای قانون این شرکتها، در اختیار داشتن مدارک هویتی کامل و بررسی شخصیت واقعی پرستار خانگی و سرکشی مرتب به زندگی پدران و مادران سالخورده راههایی هستند که از وقوع حوادثی غیر قابل جبران جلوگیری میکنند.
حتی با مراقبت هایی که در چگونگی دوستیابی مردان و زنان سالخورده، استخدام همدم یا پرستارخانگی از جنس مرد و زن نمیتوان اطمینان داشت هیچ خطری آنان را در نظر گرفتن هوشیاریهای کامل از سوی خود قربانیان و اطرافیانش، تهدید نمیکند.
هیچ مرد و زنی جوان یا سالخورده وجود ندارد که اگر برادر، برادرزاده، نوه یا هر آشنا و فامیل زنگ خانهاش را به صدا در آورد حتی اگر آنها مقداری بزهکار یا معتاد باشند در را به رویشان باز نکنند.
پژوهشها نشان میدهد که خشونت خانگی پیچیدهتر از خشونت علیه افراد بیگانه است شدت و جدی بودن خشونت خانگی امری واضح است. اما تعیین گستردگی آن مشکل است زیرا نه تنها درباره تعریف آن توافق وجود ندارد بلکه بیشتر قربانیان این خشونتها قادر به گزارش کردن آنها نیستند.
خشونت خانگی اغلب به عنوان تهاجم جسمی درون خانواده تعریف میشود که شامل آزار جسمی والدین سالمند و تنها است، اما بررسی دقیق نشان میدهد که زنان و مردان تنها به دلیل سوءاستفاده مالی از آنان قربانی می شوند و خشونت خانگی رفتاری است که از نظر تاریخی به عنوان یک جرم جدی خشونت آمیز تلقی میشود.»
متاسفانه امروزه زنان و مردانی که به تنهایی زندگی میکنند و هنگام خطر به تنهایی قادر به دفاع از خود نیستند، بیشتر در معرض خطر هستند.
بررسی قتل زنان و مردان که به تنهایی زندگی میکردند نشان میدهد بسیاری از آنان خانههایشان را پاتوق دوستان ناباب خود قرار داده سپس توسط یکی از دوستانشان به قتل میرسند، معمولاً در اکثر این پروندهها سوء استفاده مالی و انگیزه سرقت مطرح است.»
به عنوان نمونه در یکی از پروندههایی که قتل مرد تنها مطرح بود، وی خانهاش را پاتوق دوستانش کرده بود. هر شب افرادی در خانهاش جمع میشوند و بساط عیش و نوش فراهم میکردند. در این برنامههای شبانه، یکی از دوستان مرد تنها نقشه شومی برای به دست آوردن پول و اشیای قیمتی وی میکشد و سرانجام بعد از قتل دوست تنهایش، پول و اشیای قیمتی وی را سرقت میکند و یا در جای دیگری زن تنهایی که خانهاش را مرکز فساد کرده بود یک روز در تیر رس نقشه شوم یکی از دوستانش قرار گرفت و او هم به شیوه مرد تنها به قتل رسید و...
درواقع مردان و زنانی که به تنهایی زندگی میکنند باید نسبت به انتخاب دوستانشان دقت بیشتری به عمل آورند و اگر مورد مشکوکی دیدند فوراً به پلیس اطلاع دهند. اینگونه افراد باید از نگه داری پول نقد و اشیای قیمتی در خانههایشان خودداری کنند تا کمتر مورد سوء قصد قرار گیرند.
قتل زنان و مردان تنها زیست متاسفانه در یک شاخه خلاصه نمیشود، شرایط سن و سال، وضعیت مالی و رفتارهای اخلاقی آنان در شکل وقوع جنایات تاثیر گذار است و در اینگونه جنایات به موارد خاصی برخورد می کنیم که با کمی هوشیاری میتوان از وقوع آن جلوگیری کرد.
اینکه در برابر قتل این اقشار تقریباً فراموش شده اجتماعی چه باید کرد خیلی مهم است، آگاهی سازی در صدا و سیما و مطبوعات میتواند در صد زیادی از شرایط جنایت را کاهش دهد و به صرف اینکه قربانیان اینگونه جنایات به خاطر اعتماد به بستگانشان آنان را به خانههایشان راه میدهند نمیتوان به سادگی از پیامد سهلانگاری دیگران گذشت.
در اکثر قتلها مردان و زنان تنها، گاهی رازهای زندگیشان به خصوص در زمینههای مالی را نزد بستگان و آشنایان فاش میکنند و نمیدانند همین خطرناک خواهد بود. راه دادن جوانانی که شخصیت مجرمانه و بیشتر اعتیاد دارند به تنهایی خود یک خطر بزرگ است، در سوی دیگر به زنان تنها و جوان بر میخوریم که همیشه در یک قدمی خطر هستند و باید نه تنها خودشان مراقب رفت و آمدهایشان باشند، بلکه اعضای خانواده آنان نیز همیشه خطر را در یک قدمی اینگونه اقشار جامعه که دل شکسته نیز هستند، احساس کنند و بیشتر مراقب آنان باشند.
قتل های خاموش ادامه دارند
با وجود هشدارهای زیادی که از سوی رسانهها مطرح میشود بارها شاهد هستیم قتلها از این جنس ادامه دارد به طوری که هر وقت گزارشی از قتل پیر زن یا پیر مردی میشنویم در همان لحظه نخست نوهاش را مقصر میدانیم، این علم غیب نیست نتیجه سالها تجربه خبرنگاری در این زمینه است و جالب اینکه پلیس نیز همین مسیر را برای شناسایی قاتل پیش میبرد اگر نوه اعتراف نکرد و بیگناه شد سراغ پسران معتاد یا بزهکار فامیل میروند و در آخرین اقدام به بررسی رفت و آمدهای افراد غریبه در نقش خدمتکار به آن خانه میشوند و...