امید تازه برای رهایی برادران قاتل 26 سال بعد از گروگانگیری مرگبار

دو برادر که سال ها پیش مرتکب قتل شده و محکوم به قصاص هستند با اتفاق جدیدی که در پرونده‌شان رخ داده به آزادی و دیدن خیابان های تهران پس از ۲۶ سال امیدوار شدند.

امید تازه برای رهایی برادران قاتل 26 سال بعد از گروگانگیری مرگبار

در تازه ترین رخداد در پرونده‌ای که در آن دو برادر محکوم به قصاص هستند قرار است اولیای دم مقتول با حضور در شعبه سوم اجرای احکام دادسرای جنایی در جلسه صلح و سازش حضور یابند.

این دو برادر که در حال حاضر میانسالی را گذرانده‌اند همچنان در زندان بلاتکلیف هستند و به خاطر فوت مادر و پدر مقتول حتی یکبار هم پای چوبه دار نرفته‌اند.

ماجرای این پرونده قدیمی زمانی شروع شد که در سال ۱۳۷۶ مرد میانسالی با رفتن به اداره پلیس از ناپدید شدن پسرش خبر داد و گفت: پسرم راننده تاکسی است و دیروز مثل هر روز برای مسافرکشی از خانه خارج شد، اما دیگر برنگشت و‌ هیچ خبری هم از او نداریم.

به دوستان، خط و مسیرهای مسافرکشی و حتی پاتوق‌های استراحتش رفته‌ایم اما هیچ کس از او خبر نداشت،‌ به همین دلیل نگران او هستیم، چون اینقدر بی‌خبر گذاشتن ما سابقه نداشت، احتمال دارد اتفاقی برایش افتاده باشد.

با شکایت پدر میانسال راننده تاکسی که فریبرز نام داشت تحقیقات برای یافتن ردی از او یا تاکسی‌اش آغاز شد. بنابراین شماره پلاک خودروی تاکسی به کلیه واحدهای گشت اعلام شد و در گام بعدی کارآگاهان به سراغ بیمارستان‌ها و مراکز درمانی رفتند، اما هیچ ردی از پسر جوان بدست نیامد. پس از آن نیز ماموران پزشکی قانونی و اجساد ناشناس را بررسی کردند باز هم ردی از راننده تاکسی جوان به دست نیامد.

درحالی که تحقیقات پلیس برای یافتن فریبرز یا ردی از تاکسی او به بن بست رسیده بود، بار دیگر پدر فریبرز به اداره  پلیس رفت و این بار گفت از پسرش خبر دارد و افراد ناشناسی تماس گرفته‌اند و می‌گویند پسرش را ربوده‌اند و برای آزادی او درخواست چند میلیون پول دارند.

کارآگاهان با آموزش‌های لازم از پدر فریبرز خواستند تا با گروگانگیران قرار بگذارد.

پس از آموزش‌های پلیس، پدر فریبرز با امید دیدن پسرش با گروگانگیران قرار ملاقات گداشت و در حالی که پنج روز از  روز ناپدید شدن راننده تاکسی جوان گذشته بود،‌ در شاخه دیگری از پیگیری‌های پلیسی و همزمان با اقداماتی که برای زنده یافتن گروگان ادامه داشت، ماموران گشت یکی از کلانتری‌های پایتخت به‌ خودروی تاکسی با دو‌ سرنشین‌ مشکوک شدند.

بنابراین ماموران دستور ایست داده و با توقف دو مرد جوان، ماموران  از آنها مدارک شناسایی و مالکیت خودرو را خواستند. دو مرد جوان با ارایه برگه ای که نشان می‌داد خودرو را به صورت قولنامه‌ای از صاحبش خریده‌اند مدعی شدند خودرو متعلق به آنهاست.

ماموران به رفتار دو مرد جوان که برادر بودند همچنان مشکوک بودند بنابراین با بی‌سیم شماره پلاک تاکسی را از مرکز پیام استعلام کردند و پاسخی که شنیدند دستگیری و انتقال دو سرنشین و خودرو تاکسی به کلانتری بود. به این ترتیب دو سرنشین به کلانتری برده شدند.

تحقیقات بیشتر در کلانتری نشان داد خودرو توقیف شده دقیقا همان خودرویی است که از مفقود شدن صاحبش پنج روز گذشته است.

این درحالی بود که دو برادر مدعی بودند خودرو را مدتها قبل خریده‌اند و قولنامه‌ای هم که داشتند تاریخ قدیمی را نشان می‌داد‌،‌ به همین دلیل تا روشن شدن صحت ادعایشان هر دو سرنشین تاکسی بازداشت و برای تحقیقات به اداره آگاهی منتقل شدند.

دو برادر دستگیر شده در ادامه سناریوی دیگری را مطرح کردند و گفتند: مدتی بود بیکار شده بودیم و با مشکل مالی داشتیم. برای همین دلیل تصمیم به سرقت گرفتیم. روز حادثه کنار خیابان منتظر تاکسی بودیم که راننده تاکسی که بعد فهمیدیم اسمش فریبرز است برایمان توقف کرد.

یکی از برادرها ادامه داد: ما کرایه بالایی گفتیم و راننده جوان هم قبول کرد دربست ما را به آدرسی که می خواهیم ببرد.

زمانی که به محل خلوتی رسیدیم با تهدید چاقو، دست و پای راننده  را بستیم و او را به خانه‌مان بردیم. قصد ما گروگانگیری بود، اما زمانی که فریبرز را به خانه بردیم مقاومت کرد. ما هم مجبور شدیم او را کتک بزنیم و با تهدید شماره تلفن خانه‌اش را بگیریم.

بعد هم با پدر و مادرش تماس گرفتیم و درخواست کردیم تا برای آزای او به ما پول بدهند. همان روز هم با پدر گروگان قرار گذاشته بودیم و در حال رفتن به محل قرار بودیم که بازداشت شدیم.

بدنبال این اعترافات، ماموران راهی خانه دو پسر جوان شده، اما پس از ورود به خانه با جسد فریبرز در حالی که چندین روز از مرگ او گذشته بود مواجه شدند.

تحقیقات بیشتر حکایت از آن داشت که پسر جوان بر اثر شکنجه جانش را از دست داده است. بنابراین دو برادر به اتهام قتل بازداشت شدند. آنها در نهایت اعتراف کردند که به خاطر مقاومت فریبرز مجبور شدند او را شکنجه کننده و از اتفاقی که رخ داده بود پشیمان هستند.

پس از تکمیل تحقیقات دو برادر در دادگاه وقت به اتهام مشارکت در قتل عمدی به قصاص محکوم شدند. حکم  صادره در دیوانعالی کشور تایید شد. اما مدتی بعد پدر و مادر فریبرز که خواهان قصاص بودند فوت کردند. با مرگ آنها، برادر و خواهران مقتول اولیای دم شدند ولی به خاطر  گرفتاری‌های شخصی و زندگی روزمره دیگر پیگیر پرونده نشدند.

در حال حاضر با گذشت ۲۶ سال دو برادر که این مدت را در زندان به سر می بردند، خواهان رسیدگی به وضعیتشان شدند. با درخواست دو محکوم، برای تعیین تکلیفشان قرار است در  شعبه سوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران جلسه صلح با حضور اولیای دم برگزار شود تا شاید وضعیت دو برادر در دادسرا جنایی تعیین تکلیف شود.

منبع: اعتمادآنلاین
کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید