اگر جوانها و نوجوانها لباس سیاه بپوشند و صف اول نماز جماعت را پر کنند، معنایش دیندار شدن جامعه است؟
اطلاعات نوشت: یکی از منبریان مشهور و پرآوازه،عتاب برداشته که چرا صف اول جماعت برخی مساجد در انحصار بازنشستگان است و جماعت خلوت؛ و خطاب بر بسیجیان مسجدها آوردهاند که شما زندهاید یا مرده آیا؟
مخاطبان این خطاب و عتابها چه کسانیاند؟ بازنشستگان؟ پیرمردان و پیرزنان؟ جوانان؟ نوجوانان؟ بسیجیان؟ امامان مساجد؟ تریبوندارانِ همیشگیِ ارشاد و توجیهِ مردمان؟
خوب است شیپور را از همان سرِ تنگش بدمیم، تا خوشآواتر پژواک کند و صدای ارشاد بر خلایق، به گشادی وگشودگی برآید، تا بر دلها خوش نشیند و در صف جماعات، نابازنشستگان را نیز بنشاند.
یا آمارهای اخیر وزیر محترم ارشاد در اقبال جوانان به دین تا بالای هشتاد درصد، به حجت پوشیدن لباس سیاه در محرّم، خالی از دقت و صحّت است؛ یا آن عتابها و گلایهها بر بسیجیان- که از قضا امروز زندهتر از همیشه هستند- خطاست؛ یا اصولاً انتظارات برخی آقایان از دینداری-که به دینورزی کاسته شده- مصادیق درستی ندارد.
اولاً: از قدیمالایامِ کودکیِ ما، متعارفِ صف اول و دوم جماعات در مساجد، احتراماً یا احتیاطاً در انحصار سالخوردگان بوده است و اگر کودک و نوجوانی فارغ از قوانینِ نانوشتهی مساجد خطر میکرد و به صف اول میلغزید، در میانهی دو نماز مجبور به واپسغلتیدن به صفهای عقبتر میشد؛ پس چرا عتاب بر بازنشستگان؟
ثانیا ً: امروز در صفوف اول جماعات، چه چیز تازهای برای نوجوان و جوان وجود دارد، تا خود را هرچه نردیکتر به ضریح وجودِ امامِ جماعت برساند و در صف اول نماز بگزارد؟
ثالثاً: گیرم صف اول و دوم از آنِ کمسن و سالها شد و در تمام دوماه محرّم و صفر نیز جز جامهی سیاه بر تن آنان دیده نشد؛ آنگاه خیالِ دغدغهمندان از بابت دینداری مردم راحت خواهد شد؟ یا تازه با مطالبات، سؤالات، شبههها، تعارضها و تناقضهای ذهنی این گروه سنی مواجه خواهند شد و مجبور به جواب و دلیل و برهان در اقناعِ ایشان؟ آنوقت، آیا داریم در پشت دستمان، آنچه این نسل میطلبد و به مطالبه به میدان میآورَد؟
بهتر میدانم تا اطلاع ثانوی و پیدایش و آمایش شرایط پاسخگویی به این نسل در باب دینداری، فعلا به همان دینورزیشان قانع شویم و در همان صفهای میانیِ جماعت در مساجد پذیرایشان باشیم.