بازیکنسالاری را نپذیرید حتی به قیمت کسب مدال در بازیهای آسیایی
فرق گذاشتن بین ورزشکاران صورت خوشی ندارد، نه فقط، چون میتواند بازیکنسالاری را باب کند، بلکه بدان جهت که تأثیر مخربی روی روحیه و انگیزه سایر ورزشکاران دارد، خصوصاً این روزها که آقایان با تأکید به اعزام کیفی، خواسته یا ناخواسته روی نام ورزشکاران زیادی قلم قرمز کشیدهاند!
با این وجود درست در شرایطی که شعار اعزام کیفی به بازیهای آسیایی سهمیه رشتههای مختلف را تا حد قابل توجهی کاهش داده، مهیا شدن شرایط اعزام ورزشکارانی که حتی حاضر به حضور در اردوها نیز نشدهاند انتقادهای بسیاری را به دنبال داشته است.
تبعیض آقایان در حمایت از ورزشکاران به هر بهانهای که باشد پذیرفتنی نیست، خصوصاً اگر موفقیتهای مقطعی را هم به دنبال داشته باشد. ولی نتیجهگیری مقطعی همواره بهترین بهانه برای اخذ تصمیمات اشتباه و صدالبته امتحان پسداده است.
چند سال قبل حمایتهای همهجانبه از یک ورزشکار که حاضر به شرکت در هیچ یک از اردوهای تدارکاتی نبود با کسب طلای المپیک همراه شد، اما بعد از آن نه فقط این روند برای او باب شد که دیگر هرگز نتوانست موفقیتی مشابه را در سایر رقابتها کسب کند! در واقع اشتباه رئیس فدراسیون در نادیده گرفتن نظر سرمربی تیم و بها دادن به خواستههای غیرمنطقی و غیراصولی ورزشکار باعث شد ورزش ایران یکی از بهترین ورزشکاران خود را از دست بدهد. اتفاقی که این روزها شاهد تکرار آن برای برخی ورزشکاران دیگر هستیم.
تردیدی نیست که باید از ورزشکاران، به خصوص مدالآوران و تاریخسازان ورزش کشور حمایت کرد، آنهم حمایتی همهجانبه، اما این حمایت نباید ایجاد شائبه و شرایطی را فراهم کند که ورزشکار برای سرمربی و فدراسیون تصمیمگیری کند، چراکه این مسئله نه تنها نظم تیمی را زیر سؤال میبرد که انگیزه و روحیه دیگر ورزشکاران را نیز خدشهدار میکند. با این وجود به نظر میرسد مدالآوری آنقدر برای برخی آقایان اهمیت دارد که حاضرند بهای آن را با زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی ورزش پس بدهند.
اینکه یک ورزشکار هر زمان که خواست بتواند به اردوها و تیم اضافه شود و در مسابقات شرکت کند و هر زمان که تمایلی نداشت به سادگی و بیهیچ دغدغه و نگرانی تمرینات تیمی را ترک کند، نه فقط صورت خوشی ندارد که با روحیات ورزش نیز سازگار نیست و این جدا از نتیجه مخربی است که در درازمدت روی عملکرد خود او و سایر نفرات تیم دارد. با این حال گویا این مسئله برای برخی کوچکترین اهمیتی ندارد که به سادگی از کنار آن عبور میکنند و حاضر به پذیرش اشتباه نیز نیستند.
بازیکنسالاری، بدعتی که برخی مسئولان کمیته ملی المپیک این روزها به آن اصرار دارند، حتی اگر به کسب مدال در بازیهای آسیایی نیز بینجامد، نمیتواند سرانجام خوبی برای ورزش کشور داشته باشد و تبعات بعدی آن از موفقیت احتمالیاش بیشتر خواهد بود. هرچند که آقایان ترجیح میدهند بگویند تصمیماتشان به معنای بازیکنسالاری نیست و آن را حمایت از ورزشکار تعریف و تلقی میکنند، اما واقعیت را نمیتوان تحریف کرد و معنای رفتار و کلمات را تغییر داد. روندی که برخی این روزها در پیش گرفته اند چیزی جز بها دادن به بازیکنسالاری نیست. تصمیم اشتباهی که تبعاتش در آینده نهچندان دور گریبان ورزش کشور را میگیرد، نه آقایانی که مشخص نیست فرداروز باشند یا نباشند.