آرمانشهر هالیوودی؛
نگاهی به فیلم باربی ساخته گرتا گرویگ که به فروش میلیاردی رسیده است
«باربی» جدیدترین ساخته گرتا گرویگ، فیلمساز زن بنام هالیوود، شاید با سلیقه برخی از ما چندان جور درنیاید یا حجم فانتزی بودن و فضای رنگارنگ و رویاگونهاش با ذائقه واقعگراپسند ما مطابقت نداشته باشد اما بیتردید کمتر مخاطبی خواهد توانست خلاقیت فیلمساز را در طراحی، نگارش و ساخت چنین اثری نادیده بگیرد.
«باربی»، فیلمی است که از دو حیث برگ برندههایی در دست دارد؛ نخست سوژه خاص آن که با رویکردی کاملاً فمینیستی جلوی دوربین رفته و میکوشد به مساله حساس و بحث برانگیز این روزها یعنی برابری حقوق زن و مرد بپردازد و دیگری اجرای آن که ضمن در برگرفتن موضوع کاملاً جدى فیلم موفق شده است با یک فضاسازی بیبدیل و باشکوه دنیای فانتزی و رنگارنگ سرزمین صورتی باربیها را به شکلی خاص و منحصر به فرد به تصویر درآورد.
بیشتر بخوانید: کارگردان باربی به عنوان نخستین زن، رکورد فروش یک میلیارد دلاری را شکست
عنصر «تقابل»، «باربی» را از فیلمی که میتوانست سطحی و تکبعدی باشد به فیلمی عمیق بدل کرده که مشخصاً سرگرم کردن مخاطب تنها هدف آن نیست. گرویگ در فیلم آرمانشهری بینقص را با عنوان «باربیلند» (سرزمین باربیها) ترسیم میکند، دنیایی که در آن زنان قدرتمند و همه کارهاند و مشاغل حساس و تعیینکننده دارند و مردان در سایه زنان قرار میگیرند. در این سرزمین درد، بیماری، رنج و مرگ وجود ندارد. همه اعضای این سرزمین چه باربیها و چه کنها بیشتر اوقات مشغول تفریح و پایکوبیاند. در مقابل این سرزمین کامل و بینقص، دنیای واقعی قرار دارد. دنیایی که در آن مردان سردمدار امور هستند، آنها تصمیم گیرندهاند و کلیدی را به عهده دارند و زنان را به حوزه امور مشاغل مهم و جدی راه نمیدهند. باربی پس از سفر به این سرزمین، شرایط و ضوابط آن را غیرعادی و عجیب مییابد. خانم گرویگ، فمینیسم موجود در درام را گل درشت و تغلیظ شده نمیکند. او نمیکوشد مردان را تحقیر یا تحمیق کند بلکه با نگاهی واقعگرا به تبعیض جنسیتی حاکم بر جهان اشاره دارد و در لایههای زیرین متن فیلمش به تحلیل علل و چگونگی سازوکار مردانه اداره امور جهان حتی در کشوری چون آمریکا میپردازد؛ کشوری که سالهاست مدعی برابری حقوق جنسیتی است.
اما گرویگ در عمل به مخاطب ثابت میکند که اینگونه نیست. از نکات قابل تحسین فیلم پرهیز آن از نژادپرستی است. اهالی سرزمین باربیها از همه تیرهها و نژادها هستند، چاق و لاغرند، سیاهپوست و سفیدپوست هستند حتی یک باربی محجبه در این فضا دیده میشود. باربی معلول، باربی باردار و... از دیگر اهالی سرزمین باربیها هستند. فیلمساز باز هم با رویکردی فمینیستی میکوشد تا تابوهای زیبایی و زیباشناسی بدن زنان را فروشکند و به این نکته اشاره کند که برای حضور در یک آرمانشهر (دنیایی رو به تکامل) نیازی به پیروی از تابوهای ثابت ظاهری نیست بلکه توانایی و قابلیتهای فردی افراد در رأس اهمیت قرار دارد.
«باربی» یک موزیکال قانعکننده است. ترانههایی که در جاهای درست فیلم قرار گرفته و به لحاظ محتوا با متن اثر همخوان هستند، نشاطی باشکوه به فیلم بخشیده است و مارگو رابی شاید یکی از بهترین گزینهها برای ایفای نقش باربی بوده که با موفقیت از پس آن برآمده است.