کور کردن چشم پسر ۵ ساله با تیر و کمان
پرونده پسر ۸ سالهای که با تیر و کمان سنگی چشم همبازیاش را نابینا کرده در حالی مورد رسیدگی قرار گرفت که پدر او به عنوان قیم وی پای میز محاکمه ایستاد.
رسیدگی به این پرونده از مرداد سال 1401 با انتقال پسر 5 سالهای به نام آرش به بیمارستانی در جنوب تهران که چشم راستش از سوی همبازیاش مورد جراحت قرار گرفته بود، آغاز شد. به خاطر شدت جراحات وارده آرش بلافاصله به اتاق عمل منتقل شد و پس از ساعاتی پزشکان اعلام کردند که مداوای چشم امکانپذیر نیست و باید به طور کامل تخلیه شود.
با این اظهار نظر چشم راست پسربچه تخلیه شد و پدرش با مراجعه به اداره آگاهی از سعید پسر 8 سالهای که گفته میشد با تیرکمان و سنگ چشم پسرش را نابینا کرده شکایت کرد.
این مرد در تشریح ماجرا به مأموران گفت: پسرم در حال بازی بود که با صدای جیغ و گریهاش از خانه بیرون پریدم و دیدم چشمش را گرفته و صورتش کاملاً غرق در خون بود.
هرچه پرسیدم که چه شده نمیتوانست جوابم را بدهد و به همین خاطر تعلل نکردم و او را به بیمارستان رساندم و پزشکان عنوان کردند که ضربه شدیدی به چشمش وارد شده و باید تحت عمل جراحی قرار گیرد.
آرش به اتاق عمل رفت و بعد از دو ساعت یکی از پزشکان به سراغم آمد و اعلام کرد که کاری از دست ما برنمیآید و شدت جراحات وارده سبب شده که چشم از کار بیفتد. بنابراین هرچه زودتر باید چشم تخلیه شود. بعد از آن چشم پسرم را تخلیه کردند، و من با پرس و جو و تحقیق از بچههایی که شاهد ماجرا بودند فهمیدم که پسر 8 سالهای به نام سعید با تیرکمان چشم آرش را نابینا کرده و حالا هم از او شکایت دارم.
پس از اظهارات او مأموران با تحقیقات میدانی صحت اظهارات پدر آرش را تأیید کردند و به این ترتیب پدر سعید به عنوان قیم پسر خردسال بازداشت شد.
وی پس از دستگیری منکر اتهام پسرش بود و عنوان کرد که شاکی اشتباه میکند و پسرم بیگناه بوده است.
در دادگاه چه گذشت
با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای این جلسه پدر آرش به جایگاه رفت و گفت: پسر 5 ساله من به خاطر اشتباه سعید چشمش را از دست داد و آیندهاش نابود شد. حالا هم پدر او به عنوان قیم، باید تاوان خطایی که پسرش مرتکب شده را بپردازد و من به هیچ عنوان حاضر به مصالحه و گذشت نیستم.
پس از آن پدر سعید به جایگاه رفت و در دفاع از پسرش گفت: بعد از ماجرا من با پسرم حرف زدم و او گفت تیرکمان دستم بوده و با آن بازی میکردم اما سنگی به چشم آرش نزدم و حالا هم من مطمئن هستم که پسرم نقشی در کور شدن او نداشته و بیگناه است. چشم آرش به خاطر این نابینا شده که به زمین خورده و جسم نوک تیزی با چشمش برخورد کرده است.
در ادامه قاضی از پدر سعید پرسید: درباره اینکه همه شاهدان در روز حادثه عنوان کردند که پسر شما با سنگ چشم آرش را مورد هدف قرار داده چه توضیحی دارید؟
در ادامه قاضی از پدر سعید پرسید: درباره اینکه همه شاهدان در روز حادثه عنوان کردند که پسر شما با سنگ چشم آرش را مورد هدف قرار داده چه توضیحی دارید؟
پدر سعید جواب داد: شاهدان دروغ گفتهاند. اظهارات آنها به خاطر دشمنی با من است و چون با من مشکل دارند میخواهند پسرم را مجرم کنند.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
پدر و مادر باید مانند چشمانشون از بچه خود مراقبت کنند که این اتفاقات جبران ناپذیر رخ نده
اون بچه هم گناهی نداره چون دارای درک و فهم کافی نبوده وگرنه این کار رو انجام نمیداد
اون پدر ومادر نفهم نباید تیر و کمان دست بچه ای که هنوز درک و فهمی نداره می دادند !
پدر ومادر حتی باید به فرزندشان یاد دهند که کسی را هُل ندهند چون ممکن است به شخص مقابل آسیب جبران ناپذیر وارد شود !