قاتل پشیمان به زندگی بازگشت/ نمی‌خواستم دوستم را با گلوله بکشم

این محکوم به قصاص به خاطر اختلاف مالی ۵۰۰ هزار تومانی جان یک نفر را با شلیک گلوله گرفته و پس از آن برای چند روز فراری بود تا اینکه در نهایت دستگیر شد.

اگر چه مرد مجروح تحت درمان قرار گرفته بود اما با وجود تلاش پزشکان جانش را از دست داد. پس از آن بود که تیم جنایی از موضوع مطلع و وارد عمل شد تا هر چه زودتر قاتل را دستگیر کند.

در تحقیقات انجام شده مردی که همراه مقتول بود، گفت: من ماجرا را از نزدیک دیدم، چون همراه دوستم به در خانه عامل تیراندازی رفته بودم.

این در حالی بود که دوست مقتول که شاهد درگیری بود به ماموران گفت: دوستم با قاتلش مراوده مالی داشت اما چند وقتی بود که با یکدیگر دچار اختلاف حساب شده بودند.

آن روز من و مقتول در خانه قاتل رفتیم تا با او درباره اختلافات‌شان صحبت کند. آن‌طور که دوستم می‌گفت، قاتل به او مبلغی پول بدهکار بود. قاتل وقتی در را باز کرد اول با هم درگیری لفظی پیدا کردند، بعد داخل خانه رفت و در حالی که اسلحه به دست داشت، از خانه خارج شد. بعد هم به سمت دوستم تیراندازی کرد و فراری شد و من وحشت‌زده با اورژانس و پلیس تماس گرفتم.

چند روز بعد عامل تیراندازی مرگبار دستگیر شد. او در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت: ناخواسته مرتکب قتل شدم و اصلاً نمی‌خواستم او را بکشم. من و مقتول با هم دوست بودیم و بده بستان مالی هم داشتیم.

چند ماهی بود که در زمینه‌های مختلف و خرید کالا با هم کار می کردیم و مراوده‌های مالی‌مان بیشتر شده بود؛ اما این اواخر مقتول دائم می‌گفت ۵۰۰ هزار تومان به او بدهکارم اما من فکر می‌کردم اشتباه می‌کند. در این بین، او صرار داشت هر چه زودتر باید بدهی‌ام را بپردازم.

آن روز مقتول همراه دوستش جلوی خانه من آمد و باز هم پولش را طلب کرد. خیلی عصبانی شدم و نتوانستم در آن لحظه خشمم را کنترل کنم. به قصد ترساندن مقتول و دوستش داخل خانه رفتم و با اسلحه‌ای که از قبل داشتم بیرون آمدم و به سمت آنها نشانه گرفتم. مشاجره لفظی که میان ما بالا گرفت تیراندازی کردم. باور کنید نمی‌خواستم جان کسی را بگیرم.

هدفم فقط این بود که با تیرندازی مقتول و دوستش را بترسانم تا از جلوی خانه‌ام بروند و ماجرا تمام شود، اما تیر به مقتول خورد و من که ترسیده بودم فرار کردم. بعد هم فهمیدم جانش را از دست داده است.

این متهم در مراحل مختلف تحقیق گفت: من به شدت نادم و پشیمانم و اصلاً دلم نمی‌خواست جان کسی را بگیرم. از خانواده او حلالیت می‌طلبم و امیدوارم مرا ببخشند.

در نهایت پرونده این متهم به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و به قصاص محکوم شد. هر چند متهم به رأی صادر شده مبنی بر قصاص نفس خود اعتراض کرد و پرونده بار دیگر در به دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفت، اما قضات عالی‌رتبه هم مهر تایید بر رأی صادر شده زدند.

پس از آن بود که پرونده به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارجاع و شمارش معکوس برای قصاص قاتل شروع شد. در این بین تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران تلاش خود را برای بخشش قاتل آغاز کرد. از سوی دیگر از زندان خبر رسید که قاتل به تمام زندانیان کمک کرده است.

در عین حال او در تمام مراحل تحقیق‌، رسیدگی و محاکمه به شدت نادم و پشیمان بود و می‌گفت در زندان برای مقتول خیرات پخش می‌کند و به شدت عذاب وجدان دارد.

در نهایت وقتی این خبرها به گوش اولیای دم رسید آنها تصمیم گرفتند حکم قصاص را اجرا نکنند و قاتل را به خاطر رضای خدا ببخشند. آنها با حضور در شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران، حکم بخشش قاتل نادم را که به نظر می‌رسید راه درستی را در پیش گرفته امضا و در ازای آن مبلغی را به عنوان وجه‌المصالحه دریافت کردند.