مروری بر جنگ خونین کره/ وقتی آمریکا، شوروی و چین میلیون ها انسان را کشتند/ کره شمالی چگونه به وجود آمد؟
کره ترسناک ترین محل تقابل بلوک شرق و غرب بوده و است. این منطقه بیش از اروپای شرقی، آلمان، کوبا و افغانستان خطر رویارویی مستقیم شرق و غرب را ایجاد می کرد. این منطقه آنقدر حساس و مهم بوده است که حتی تا امروز هم محل تقابل شرق و غرب است.
به گزارش خبر فوری، امروز سالروز اتفاقی بزرگ در جنگ کره است، اتفاقی بسیار مهم که باعث تغییر روند جنگ شد.
در ۳۰ نوامبر سال ۱۹۵۰ میلادی چند روز پس از عبور صدها هزار داوطلب چینی از «رود یالو»، نیروهای سازمان ملل و عمدتا آمریکایی دست به عقب نشینی زدند. این عقب نشینی پرتلفات که با شگفتی در رسانه ها منعکس شد هم روند جنگ را تغییر داد و باعث طولانی شدن آن گردید و هم خبر از پیدایش قدرتی تازه در جهان می داد.
به این مناسبت قصد داریم مروری کوتاه بر جنگ کره که یکی از خونین ترین جنگ ها بعد از پایان جنگ دوم جهانی است، و همزمان، وضعیت سیاسی و استراتژیک جهان را تغییر داد، داشته باشیم.
جنگ پرفراز و نشیب کره/ وقتی سئول و پیونگ یانگ تا آستانه نابودی پیش رفتند
شبه جزیره کره از سال ۱۹۰۵ تا ۱۹۴۵ یعنی پایان جنگ دوم جهانی در اشغال ژاپن بود. بعد از نابودی هیتلر و عزیمت ناوهای آمریکایی به ژاپن، امپراتور این کشور دستور بسیج عمومی داد.
در پی این دستور، نیروهای ژاپنی مستقر در کره این شبه جزیره را ترک کرده و راهی ژاپن شدند. بعد از بمباران هیروشیما و ناکازاکی، امپراتور ژاپن تسلیم شد. شوروی و آمریکا از این فرصت استفاده کردند و به مستعمرات ژاپن حمله نمودند. شبه جزیره کره هم میان مسکو و واشنگتن تقسیم شد. شوروی شمال کره را به اشغال خود درآورد و جنوب در اختیار آمریکایی ها قرار گرفت.
دو جبهه شرق و غرب از فرصت استفاده کرده و به تربیت نیروهای متحد خود در کره پرداختند. نیروهای جمهوری کره در جنوب حول سینگمان ری و چند تن دیگر جمع شدند. در شمال اما ژنرال کیم ایل سونگ یک حکومت کمونیستی شکل داد.
بعد از خروج قوای روس و آمریکایی از کره، میان دو قسمت کره جنگ درگرفت. کیم ایل سونگ که سلاح های قدرتمندی از مسکو دریافت کرده بود با هماهنگی ژوزف استالین به جنوب حمله کرد. قوای کیم ایل سونگ در تاریخ ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ جنگ را شروع کرده و به سرعت به سمت جنوب تاختند. قدرت کیم بسیار بیشتر از جنوبی ها بود و در عرض چند ماه توانست تقریبا سراسر کره را به اشغال خود درآورد. در پایان مرحله نخست جنگ، تنها منطقه بوسان در اختیار قوای جمهوری کره مانده بود.
در این زمان، تصمیم آمریکا و سازمان ملل همه چیز را تغییر داد. سازمان ملل قطعنامه ای فوری علیه کره شمالی صادر کرد و آمریکا که دوست نداشت سراسر شرق دور در اختیار چپ ها قرار بگیرد با حدود ۳۰۰هزار سرباز راهی بوسان شد.
بعد از ورود آمریکایی ها ورق برگشت. ارتش کیم ایل سونگ به سرعت عقب نشینی کرد. رهبر کره شمالی به استالین نامه نوشت و از او کمک خواست اما مسکو از جنگ مستقیم با آمریکا می ترسید و به همین دلیل، ترجیح داد از متحد کره ای خود حمایت نکند.
با عدم ورود شوروی به جنگ، کار کیم ایل سونگ تمام شده به نظر می رسید. قوای آمریکا و کره جنوبی تا نزدیکی رود یالو که مرز چین و کره بود پیش روی کرده و به زودی به مقر فرماندهی کیم می رسیدند. در این زمین از آسمان کمکی برای کره شمالی و کیم نازل شد. مائو، رهبر کمونیست چین بیش از ۹۰۰ هزار داوطلب چینی را راهی مرز کره شمالی کرد و به آنها سلاح داد که از "رفیق" او محافظت کنند.
با ورود چین به جنگ و تزریق ۹۰۰ هزار نیروی چینی ورق جنگ مجددا برگشت. بار دیگر قوای کیم ایل سونگ پیشروی کردند. آنها توانستند از مرکز کره یعنی مدار ۳۸ درجه عبور کنند و حتی سئول را فتح کنند. در این زمان، سازمان ملل بار دیگر علیه کره شمالی قطعنامه صادر کرد و غرب نیروهای خود را راهی کره کرد. سربازانی تازه نفس از آمریکا، آلمان غربی، انگلیس، ترکیه، استرالیا، فرانسه و ... راهی مرکز کره شدند. بار دیگر ورق به سود کره جنوبی برگشت و این بار قوای جنوبی توانستند از مدار ۳۸ درجه عبور کرده و مناطق بیشتری را به تصرف خود درآورند.
در این زمان، شوروی نیز وارد جنگ شد و حدود ۲۵ هزار نیروی زبده خود را راهی پیونگ یانگ کرد. جنگ گره خورد و تعداد کشته ها بدون پیشروی یکی از طرفین افزایش یافت. در سال ۱۹۵۳ تقریبا تمام طرف ها به صلح علاقه مند بودند. مذاکرات صلح آغاز شد و سرانجام در ۲۷ ژوئیه ۱۹۵۳ آتش بس اعلام شد. بعد از نهایی شدن قرارداد صلح، مدار ۳۸ درجه به عنوان مرز دو کشور جدید کره جنوبی و شمالی اعلام شد. قسمت شمالی در اختیار کیم ایل سونگ و مناطق جنوبی در اختیار جمهوری خواهان و سینگمان ری قرار گرفت.
درس های مهم از یک جنگ خونین
جنگ کره به علت وسعت آن و دخالت کشورهای خارجی به یکی از پرتلفات ترین جنگ های منطقه ای تبدیل شد. تخمین زده می شود که کل تلفات وارده بر طرفین درگیر در این جنگ بالغ بر ۳ میلیون نفر بوده، که بیشتر آنها کره ای و چینی بودند. تلفات وارده بر قوای آمریکایی در این جنگ نیز بسیار زیاد است. واشنگتن در این جنگ ۳۶۰ هزار کشته و زخمی داد.
جنگ کره از جهات مختلف قابل اعتناء است. این جنگ باعث ورود رسمی چین به معادلات جهانی و منطقه ای شد. واشنگتن تا قبل از جنگ کره، پکن را نادیده می گرفت و حتی مانع از عضویت حکومت کمونیستی چین در سازمان ملل شده بود اما بعد از جنگ فهمید دولت مائو قدرتمندتر از آن چیزی است که گمان می کرده و باید پکن را در معادلات جهانی و منطقه ای بازی دهد.
نکته مهم دیگر آگاهی شوروی از اهمیت شرق آسیا است. استالین گمان نمی کرد آمریکا حاضر باشد نیم میلیون سرباز خود را راهی کره کرده و فرماندهی قوای خود را هم به مهم ترین ژنرالش، داگلاس مک آرتور (فرمانده آمریکایی جنگ ژاپن) بدهد. اما شرق آسیا برای واشنگتن مهم بود. آمریکا دوست نداشت کره هم مانند چین به دست سرخ ها بیفتد. به همین دلیل با وجود تلفات ۳۰۰ هزار نفری و انتقادات شدید داخلی، در کره ماند و توانست بخشی از آن را در تصرف خود نگه دارد.
کره ترسناک ترین محل تقابل بلوک شرق و غرب بوده و است. این منطقه بیش از اروپای شرقی، آلمان، کوبا و افغانستان خطر رویارویی مستقیم شرق و غرب را ایجاد می کرد. این منطقه آنقدر حساس و مهم بوده که حتی تا امروز هم محل تقابل شرق و غرب است. این در حالی است که جنگ سرد دهه ها است به پایان رسیده و دیگر خبری از دیوار برلین و رقابت فضایی و تسلیحاتی مسکو و واشنگتن نیست.
ای بابا چرا اسم اربابها رو بردین مگه نمیدونید چین و روسیه و کره شمالی کشورهای دوست و برادر و الگوی حکومت در همه زمینه ها هستند
تو چرا میترسی که ارباب آمریکاییت ناراحت بشه؟
نتیجه خیلی روشن بود مسکو کره شمالی شد آمریکا کره جنوبی کدامش خوبه
هر دو
نگاهی به آمار خودکشی جنوبی ها هم بنداز بدون که هر دو بدبخت شدند دلیلشم اینکه از کره اصیل جدا شدند
یکی رفت سمت مدرنیته یکی کمونیست و هر کدوم به نوعی بدبخت شدند
همه آتیشا زیر سر روسیه بوده . اینقد که روسیه به ایران خیانت کرده آمریکا نکرده . ولی ایدئولوژی میگه مرگ بر آمریکا درود بر روسیه چین و کره
مرگ برشوروی اول انقلاب باعث فروپاشی شوروی شد
جای اسراییل را که در نظر اعراب گرفتیم خدا کند نقش کره شمالی شدن را نپذیرند .
اسم رژیم صهیونیستی آلوده جنایتکار رو نیار حالمون بد شد. بین ایران و کشور های عربی هم جنگی نیست. تفرقه الکی نینداز
کتاب عجائب چوسان رو توصیه میکنم اگر کسی اطلاعات جالبی از کره شمالی میخاد، خیلی باحاله
قاجارها از زمان عباس میرزا به بعد تحت حمایت روس ها بودند ( ایجاد قولی قزاق مصداق بارز این امر است ) ، پهلوی ها تحت حمایت ( انگلیس _ آمریکا) ؛ « نه آن ، نه این » شعار مقطع انقلاب بود ؛ ایجابی شدن نفی سلطه ، برنامه رو به فردا ایرانیان است و آنانی که در صف بندی های گذشته گیر کرده اند ، نمی تواننددر این ماجرا نقش مثبت ایفا کنند ؛ مانع و مخرب هستند .