ازدحام در تشییع پیکر کاندیدای ردصلاحیت شده
محمد رضا خباز هنوز ۷۰ ساله نشده بود که ناگهان درگذشت در حالی که اندکی پیش از این خبر رد صلاحیت او به دست هیات های اجرایی منصوب دولت رییسی باعث شگفتی شد و هیات نظارت هم به او مجوز ورود به صحنه انتخابات نداد.
حضور انبوه جمعیت و مردم کاشمر (ترشیز) در تشییع پیکر نماینده پیشین خود که به لطف مشترک هیات های اجرایی دولت ابراهیم رییسی و هیات های نظارت رد صلاحیت شده بود نشان داد آنان که به نام مردم حق انتخاب را از آنان سلب کرده اند تا چه اندازه صلاحیت دارند از جانب مردم سخن بگویند.
این که دو نهاد اجرایی و نظارتی صلاحیت نماینده و استاندار سابق را رد کنند ولی اندک زمانی بعدتر شهر یک پارچه جنازه او را تشییع کند نشان میدهد از سه حال خارج نیست:
در فرض اول نماینده سابق چون محبوب و مردمی بوده رد شده و این برای مدعیان سینه چاک مردم بد است خصوصا برای رییس دولت که مردم مردم از دهانش نمیافتد ولی هیات های اجرایی دولت او اول بار رد کردند. در حالی که قبلا نماینده بوده است.
در حالت دوم نماینده و استاندار سابق پیش از این خیلی هم محبوب نبوده ولی چون رد صلاحیت شده محبوب شده چون مردم احساس کردهاند به خاطر جانبداری از حقوق آنها بوده و این هم باز برای کار به دستان بد است. چرا که نشان میدهد هر که فاصله بگیرد محبوبتر میشود!
حالت سوم این است که مردم اصلا قدرت تمیز و تشخیص ندارند اما اگر چنین است چرا چنین صحنه هایی را برای دیگران شاهد نیستیم؟
در دو سه باری که فرصت گفتوگو با مرحوم خباز در استودیو رادیو اینترنتی ایرانصدا دست داد او را فردی بسیار مطلع و مؤدب یافتم که در نقطه مقابل احمدینژادیهای سالهای ۸۸ تا ۹۲ از دایره منطق خارج نمیشد و هیچ گاه به یاوه سرایی نیفتاد و وضعیت امروز را هم پیش بینی میکرد و البته مشخض است چرا او را رد کردند. چون آدم مطیع میخواهند.
اگر مرگ خباز ناشی از فشارهای عصبی این رفتار بوده باشد وجدان هایی قاعدتا باید درد بگیرد. برای اندک کاندیداهایی که از منافذ ریز شورای نگهبان و از هفت خان رستم گذشتهاند و در صورت حضور قابل توجه مردم میتوانند انتخاب شوند نیز این تشییع جنازه درسآموز است. به گونه ای باید کنش سیاسی و اجتماعی داشت که وقتی درگذشت مردم به نیکی شخص شهادت دهند و انبوه جمعیت برای آقای خباز چنین شهادت داد و به بیان بهتر این چنین او را تایید صلاحیت کرد. او که سر از حساب و کتاب درمی آورد و نه تنها میتوانست از رو بخواند که مستدل سخن می گفت و نیاز نداشت شعار بدهد.
از مردم ۲۲بهمن تهران بیشتر است
متاسفم.
ای کاش موقع حرف زدن و نظر دادن ، کمی انصاف داشتیم و میسنجیدیم
خباز محبوب و مردمی بود جمعیت فقط به همین دلیل اومدن، خیلیا روستایی بودن و نتی نمیدونستن رد صلاحیت شده
همشون سر و ته یه کرباسن!!!!
کسی که دین و ایمان قوی داشته باشه نان نمایندگی نمیخوره .
باید منتظر اتفاقات جدیدی در کشور باشیم....اوج این اتفاقات در خرداد ۱۴۰۳ به وقوع می پیوندد....
خدا بیامرز خیلی بذل و بخشش داشته!
فکر کنم آنهایی که به راحتی صلاحیت مردم را رد می کنند باید فکری برای روز قیامت خود کنند .
احتمالا مرحوم نگران نحوه در امد وگذران زندگیش بوده که سکته کرد.ما کارگران فصلی که چیزی برای از دست دادن نداریم
چرند و نامربوط و عوامفریبی
یاد تشییع جنازه مرتضی پاشائی افتادم!!!!
..