از آشنایی در پارتی تا روزهای تلخ ازدواج با مرد معتاد
زنی که مهریهاش را به اجرا گذاشته میگوید اعتیاد همسرش باعث شده زندگیشان خراب شود.
میلاد و همسرش مدتهاست به دادگاه خانواده رفتوآمد دارند. آرزو چند بار علیه همسرش به خاطر ندادن نفقه شکایت کرده و هر بار میلاد محکوم شده است. حالا آرزو میخواهد مهریهاش را از شوهرش بگیرد.
او درباره اینکه چرا با شوهرش سر جنگ دارد، توضیح میدهد:
پنج سال قبل با هم ازدواج کردیم.
در یک پارتی با هم آشنا شدیم. مدتی با هم دوست بودیم و بعد ازدواج کردیم.
چه ویژگیهایی داشت که تو فکر کردی میتواند همسر خوبی باشد؟
با خانوادهات چه مشکلی داشتی؟
پدرم اعتیاد دارد. او همه زندگی را دود کرد و من هیچ چیز نداشتم. دختر جوانی بودم که دلم زندگی خوبی میخواست.
حالا چرا میخواهی از میلاد جدا شوی؟
میلاد اعتیاد دارد. اوایل که با او آشنا شده بودم متوجه شدم گل میکشد. میگفت تفننی و در مهمانی میکشد اما بعد از ازدواج خیلی بیشتر شد و وقتی هم مواد میزند حالش بد میشود.
چرا طلاق نمیگیری؟
مهریه را برای چه میخواهی؟
برای خودم سرمایه کنم و کاری راه بیندازم که اگر طلاقم داد بتوانم روی پای خودم بایستم. 200 سکه مهریهام است، میتوانم با آن کاری راه بیندازم.
کاری بلد هستی؟
با رزین کارهایی میکنم. زیورآلات درست میکنم. حالا هم درآمد کمی دارم. میخواهم مهریهام را سرمایه کنم و بیشتر کار کنم و پول دربیاورم.
چرا سعی نمیکنی کاری کنی شوهرت ترک کند؟