زنان بی پناه در دام شیطان سیاه/ با افشای راز جنایت تکان دهنده در کارگاه تولید زغال لو رفت
مرد 40 ساله ای که با تهیه فیلم سیاه از زنان بی پناه و کارگران کارگاه تولید سرامیک و زغال، به اهداف شیطانی خود می رسید در حالی به کار گذاشتن دوربین های مداربسته در محل های بسیار خصوصی کارگاه معترف شد که یکی از کارگرانش را برای برقراری ارتباط شیطانی با دختر 20 ساله وی به قتل رسانده و جسد او را در پشت کوره زغال دفن کرده بود.
این شیطان سیاه که روز گذشته به سوالات تخصصی قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) در محل وقوع جنایت پاسخ می داد، زوایای وحشتناکی از روابط سیاه خود با زنان بی پناه و درمانده را فاش کرد که دل هر انسانی را تکان می داد.
این تبهکار بی رحم که خود را «حسن-ق» معرفی می کرد، پس از تفهیم اتهام ارتکاب قتل عمدی از سوی قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: متولد سال 64 هستم و در تهران به دنیا آمدم اما بعد به فریمان نقل مکان کردیم و در این شهر مشغول تحصیل شدم و ازدواج کردم ولی سرنوشت مرا به مشهد کشاند و با دوستانم کارگاه تولید کلوچه راه اندازی کردم که پسر خاله ام به عنوان کارگر وارد کارگاه شد و «پایپ» (ابزار استعمال مواد مخدر صنعتی شیشه) را به دستم داد بعد از آن کارگاه تولید چینی در جاغرق به راه انداختم و بعد درحالی کارگاه را به جاده کلات منتقل کردم که با زنی به نام «م» ارتباط داشتم. او از همسرش طلاق گرفته بود و برای تامین مخارج اندک زندگی اش در کارگاه من کارگری می کرد. در همین باره با زنان دیگری هم ارتباط برقرار می کردم تا این که اواخر سال 98 زنی به نام «ف-ت» به همراه دختر نوجوانش به کارگاه من آمدند و چون از همسرش طلاق گرفته بود، من هم بی درنگ ارتباطم را با او شروع کردم.
روزی «ف» برای بردن برخی لوازم زندگی اش به قوچان رفت و من هم همراه او شدم ولی وقتی لوازم را برداشت شوهر سابقش از او به اتهام سرقت شکایت کرد که همین موضوع دستاویزی برای من شد چرا که «ف» از بازداشت و دستگیری خودش هراس داشت. من هم با سوءاستفاده از این موضوع به او قرص های خوابآور می دادم و ادعا می کردم که اگر نیروهای انتظامی برای دستگیری تو آمدند چنین تصور کنند که تو خواب هستی!
از سوی دیگر هم مدتی بعد خانواده ام را تقریبا فراموش کردم چرا که «ف» اجازه نمی داد به فریمان بروم و از خانواده ام خبری بگیرم ولی روزی که او و دخترش دستبند پلیس را در خانه ام دیدند، خودم را نیروی امنیتی معرفی کردم تا به این بهانه بتوانم به شهرستان بروم و از خانواده ام خبری بگیرم!
«شیطان سیاه» درباره فیلم های مستهجن زیادی که از زنان بی پناه تهیه کرده بود نیز گفت: از روابط با زنان فیلم می گرفتم تا برای تهدید آبروریزی از آن ها استفاده کنم! ولی از هیچ فیلمی استفاده نکردم!
وی در پاسخ به سوالی درباره کار گذاشتن دوربین های مداربسته در حمام و محل تعویض لباس زنان در کارگاه نیز فقط سکوت کرد! ولی در خصوص این که چرا از خودش هم هنگام خود آزاری فیلم گرفته است، گفت: می خواستم هر نوع ارتباطی را از سر کنجکاوی تجربه کنم!
هنگامی که اعترافات «شیطان سیاه» به دختر 20 ساله ای رسید که مادر او را با هدف رسیدن به نیات پلیدش به قتل رسانده است، دختر جوان اشک ریزان مقابل او ایستاد و با قلبی آکنده از درماندگی و بدبختی به مرد 40 ساله گفت: تو چگونه مرا این همه مدت فریب دادی! تو مادرم را کشتی تا با من ارتباط غیراخلاقی بگیری؟ یک انسان تا چه حدی میتواند سقوط کند! تو به من که دختری باکره بودم رحم نکردی و هستی و آیندهام را برای هوسرانی خودت به تباهی کشیدی! تو مادرم را کشته بودی و روی خاک او مرا آزار می دادی ولی من چون بی پناه بودم، چاره ای جز سکوت نداشتم و ادعاهایت را باور می کردم که از نیروهای امنیتی هستی!
دختر 20 ساله که دیگر اشک های بغض آلودش به فریادی بی صدا تبدیل شده بود با چهره ای باران زده ادامه داد: مادر مرا ببخش! او من و تو را آلوده مواد مخدر صنعتی کرد تا به اهداف شیطانی خودش برسد! مادرم مرا ببخش که مادر همواره بخشنده است اما من چگونه می توانم از قاتل تو بگذرم که مرا این گونه فریب داد و هنوز تصور می کردم تو در مرکز درمانی نیروهای امنیتی تحت درمان قرار داری! چرا که او به من گفته بود مادرت قرص و مواد مخدر و مشروبات الکلی را با هم مصرف کرده و به حالت کما رفته است! و من جان او را نجات داده ام ولی در بیمارستان نیروهای امنیتی بستری است که امروز اندکی انگشت خود را تکان داد! به همین خاطر مدام به بهبود تو می اندیشیدم اما تهدیدم می کرد که به کسی چیزی نگویم تا او به هوسرانی های خودش ادامه بدهد!
در ادامه این مواجهه حضوری با افراد مرتبط در این پرونده جنایی، متهم «حسن-ق» درباره چگونگی قتل زن کارگری که مدعی بود او را به عقد موقت خودش درآورده است نیز گفت: وقتی دیدم آن زن اجازه نمیدهد به دیدار خانواده ام بروم، نقشه جنایت را طراحی کردم و قرصهایی را به او خوراندم که به خواب سنگینی فرو رفت. سپس شیلنگ گاز بخاری را بریدم و درون اتاق گذاشتم تا روز بعد که دچار گاز گرفتگی شد.
سپس با خود اندیشیدم که چگونه از شر جسد خلاص شوم. البته تصمیم گرفتم آن را در کوره زغال بسوزانم ولی می دانستم به طور کامل نخواهد سوخت و بقایای جسد باقی می ماند. به این ترتیب «مهسا» (دختر مقتول) در جریان مرگ مادرش قرار می گیرد. از سوی دیگر هم وسیله ای برای بیرون بردن جسد و رها کردن آن در بیابان نداشتم و از طرف دیگر هم می ترسیدم که کسی مرا هنگام حمل جسد مشاهده کند. این بود که در نهایت تصمیم گرفتم تا در پشت کوره تولید زغال، آن را دفن کنم.
با این نقشه، پیکرش را به درون حفره ای انداختم که آن را کنده بودم. بعد هم روی آن را مانند گذشته سرامیک کردم و دختر آن زن را به عقد موقت خودم درآوردم.
در همین حال نجمی(معاون عملیات آتش نشانی) و دکتر رضازاده (رئیس سالن تشریح پزشکی قانونی) بر اعترافات متهم درباره ماجرای خفگی با گاز شهری در حالی مهر تایید زدند که برخی از اهالی محل با دیده نفرت به «شیطان سیاه» می نگریستند و با زمزمه های خود از وی ابراز انزجار میکردند اما تعدادی از نیروهای پلیس برای جلوگیری از هر حادثه تلخی در محل وقوع قتل حضور داشتند و امنیت را تا پایان اعترافات متهم برقرار کردند. بسیاری از اهالی محل با هجوم به سمت خودروی قاضی ویژه قتل عمد مشهد از وی درخواست کردند تا عامل این جنایت تکان دهنده به اشد مجازات قانونی محکوم شود.
سابقه خبر
اوایل خرداد کارآگاهان پلیس آگاهی در بازبینی پرونده های رمزآلود به ماجرای مشکوکی درباره گم شدن یک زن 40 ساله رسیدند که هیچ کس پیگیر این ماجرای مرموز نبود. همین موضوع، افکار کارآگاهان را به گونه ای درگیر کرد که به ناچار گزارشی را به قاضی دکتر صادق صفری نوشتند و از وی راهنمایی خواستند؛ چراکه آن ها فرضیه جنایی را در این پرونده محتمل می دانستند. این گونه بود که قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب نیز علم و تجربه را به هم گره زد و حکم بازداشت مردی را صادر کرد که کارآگاه سرهنگ ولی نجفی انگشت اتهام را به سوی وی نشانه رفته بود.
طولی نکشید که سروان آرمین منفرد (افسر پرونده) در کنار رئیس دایره قتل عمد آگاهی قرار گرفت و با طرح چند سوال فنی و انحرافی مرد 40 ساله ای به نام «حسن – ق» را وادار به اعترافی هولناک کردند که در منزل مسکونی خود غافلگیر شده بود. دقایقی بعد با هماهنگی قاضی صفری، تنها مظنون این پرونده که مدعی بود از «ف-ت» اطلاعی ندارد، مورد بازجویی قرار گرفت و راز قتل زن 40 ساله را با هدف رسیدن به دختر 20ساله وی فاش کرد که مشروح این خبر نهم خرداد با عنوان «جنایت سیاه» در کارگاه تولید زغال، منتشر شد و به این ترتیب رمزگشایی از پیچیده ترین پرونده افکار کثیف در مشهد ادامه یافت.
بیشتر بخوانید: «جنایت سیاه» در کارگاه تولید زغال
بخوانید: اتفاقی ترسناک/ میلیون ها جیرجیرک زامبی شدند
ببینید: له شدن و سوختن خودرو زیر سنگهای جاده چالوس/ ویدئو
دو روز دیگه آزاد می شه چون کسی پول دیه قصاص را ندارد
خوبه زن هم داشته و اینجوری! البته نمی دونم شاید چون مزه ش رو چشیده اینجوری شده بوده!!!
چطور میشود که هرکسی خودش را جز نیروهای امنیتی و اطلاعاتی جا میزند؟؟؟ حتما حمایتی از ایشان میشده که این طور عمل میکرده است !!!
وقتی فقط به ریش و ظاهر آد م ها و حضورشان درفلان وبهمان مجالس و گرد هم آیی ها ارزش قایل میشوند ، این طور معضلات اجتناب ناپذیر است
بازم شهر مشهد بازمن جنایت انگاری این شهر نفرین شده
خدایا آنی و کمتر از آنی به خودمان وا نگذار مان
این ها همه به علت ترک نماز وعدم ترس از خدا و لقمه حرام و شاید نطفه حرام وطلاق ها و نبود امنیت شغلی برای خانم هاست . اخه یک ادم چقدر میتونه کثیف باشه . اینها از حیوان درنده هم بدترند آخه حیوان درنده به هم نوع خودش رحم میکنه ولی این ادم ها نه
هیچ شهری نفرین شده نیست این مسولین ودولتمردان ما هستند که مملکت به این حا رسیده
لعنت خدا بر او حکم خدا را باید در محل جنایت او و در انظار مردم اجرا کنند
برای هزاربار هم که بگم اینها یعنی بیشتر مسولین جواب امام خمینی و شهیدان را نمی تونن در دنیا و آخرت جواب پس بدهند.چون اونی که امام خمینی در فکر وذهنش بود مسئولین( پیاده) نکردند.وکم کم وآسه آسه همه نوع فساد در ایران هست خدا کمک ایران باشه که هست.
مشهد ،مشهد، مشهد، 90 درصدجنایت ها و تعرض ها تو مشهد اتفاق میفته واقعا داره از این شهرم بدم میاد دلیلش چیه واقعا ؟///
همه جا اتفاق میفته
فقط پوشش رسانه ای دادگاه ها در مشهد به واسطه روزنامه خراسان بهتره. همین
حیف چوبه دار نیست برای این حیوان خوک صفت باید چند بار اعدام شود
از محتویات گزارشها مشخص است که ارتباط به زور و اجبار نبوده و هردو طرف تمایل و رضایت داشتند که در صدور حکم برای متهم باید موارد فوق بررسی شود.
لعنتی کی فرصت میکردی کار کنی تو که یا دمربین نصب میکردی یا ادم میکشتی یا یه کاری میکردی یا داشتی فیلماتو میفروختی ذغال کی درست میکردی بیخود ننداز گردن مواد تو خودت شیطان بی صفتی