فضای مجازی دومین خطر برای کودکان، بعد از جنگ
اینترنت جزء جداییناپذیر زندگی بشر شده است، اما نکته مهم اینکه بچهها نیز به اینترنت دسترسی دارند و نمیتوان کودکان را مجاب کرد که از اینترنت استفاده نکنند.
همین چند روز قبل «مته فردریکسن»، نخستوزیر دانمارک، از اتحادیه اروپا درخواست کرد که سن مجاز برای استفاده از شبکههای اجتماعی را ۱۵ سال اعلام کند.
این نشان میدهد که دغدغههای فضای مجازی برای کودکان برای همه کشورها اهمیت دارد.
«فردریکسن» در نشست اتحادیه اروپا گفته بود امروزه شما اگر تنها ۱۳ سال داشته باشید، میتوانید در بیشتر شبکههای اجتماعی حساب شخصی باز کنید. وقتی ۱۳ ساله هستید یعنی هنوز کودک محسوب میشوید و ما میبینیم که خطرات بزرگی در شبکههای اجتماعی در کمین کودکان است. او همچنین افزود که اِعمال این محدودیت سنی باید با ابزارهای مؤثر تأیید سن در شبکهای اجتماعی همراه باشد، زیرا غولهای فناوری، مسئولیت آن را برعهده نمیگیرند.
در همین حال، براساس نتایج یک مطالعه جدید سالانه بیش از ۳۰۰ میلیون کودک در سراسر جهان قربانی سوءاستفاده جنسی آنلاین میشوند. این نخستین بار است که تحقیقاتی درباره آزار و اذیت آنلاین کودکان در مقیاس جهانی انجام میشود.
محققان دانشگاه «ادینبورو» در این مطالعه دریافتند ۱۲.۶ درصد از کودکان جهان (۳۰۲ میلیون) سال گذشته (۲۰۲۳) با قرار گرفتن در معرض تصاویر، ویدئوها و مکالمات نامتعارف در فضای مجازی مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند.
علاوه بر این تخمین زده میشود که سال گذشته ۱۲.۵ درصد از کودکان سراسر جهان (۳۰۰ میلیون) با مکالمات و پیامکهای ناخواسته و بدون رضایت با مضامین غیراخلاقی از سوی بزرگسالان و جوانان مواجه شده باشند. این تحقیق همچنین نشان داد ایالات متحده یکی از مناطق پرخطر برای کودکان محسوب میشود.
حضور کودکان در فضای مجازی را باید به دو دوره یعنی قبل از سال ٩٨و بعد از آن تقسیمبندی کنیم. با شروع کرونا، گوشیهای همراه، بخش اعظمی از زندگی بچهها را در برگرفت، اما نباید از این ماجرا به سادگی عبور کرد که درواقع امروزه همه تعاملات زندگی ما با اینترنت است. تصور کنید حتی قبل از شروع سال نو خیابانها مانند سالهای گذشته شلوغ نبود و مردم بیشتر خریدهای خود را بهصورت اینترنتی انجام میدادند.
این نشان میدهد اینترنت جزو جداییناپذیر زندگی بشر شده است .اما نکته مهم این که بچهها نیز به اینترنت دسترسی دارند و نمیتوان کودکان را مجاب کرد که از اینترنت استفاده نکنند، بسیاری از کشورها برای حل مشکل دسترسی به اینترنت پالایشهای بهخصوصی را برای کودکان ایجاد کرده و اینترنتهای مخصوص کودک را در اختیار بچهها قرار دادهاند، البته باید گفت ما هم اینترنتهای مخصوص کودکان داریم؛ مانند انارستان یا اینترنت کودک که به تازگی در شورایعالی فضای مجازی به تصویب رسیده اما هنوز به مرحله اجرا نرسیده است.
دکتر محمدمهدی سیدناصری، استاد دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان، آسیبهای وارده از طریق فضای مجازی به کودکان را بررسی میکند.
بهنظر میرسد فضای مجازی به یکی از دردسرهای سالهای اخیر خانوادهها تبدیل شده است. چالشی که نه میتوان کودکان را از دسترسی به آن منع کرد و نه میتوانند کودک را در دریای بیسروسامان فضای مجازی، بدون محدودیت رها کرد. در اینجا این سؤال مطرح میشود که چطور باید فضای مجازی را مهار کرد؟ بهخصوص برای استفاده کودکان.
مطابق قوانین سازمان حقوق بشر، حق دسترسی آزاد به فضای مجازی جزء حقوق شهروندی همه انسانهاست، اما نکته اینجاست که برای استفاده از اینترنت باید هم خانوادهها و هم بچهها آموزش ببینند. اگر بهصورت کلان به ماجرا نگاه کنیم هیچ عُرف و قانونی با ضمانت اجرایی کافی وجود ندارد تا بتوانیم از هنجارشکنیهای فضای مجازی جلوگیری کنیم؛ چراکه مهمترین آسیبی که فضای مجازی ایجاد میکند، نقص حریم شخصی اشخاص است.
این موضوع هم در مورد بزرگسالان و هم در مورد کودکان صادق است. براساس آمارِ صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد در سالهای ٢٠٢٣و ٢٠٢٤(یعنی بعد از دوران کرونا) پس از «جنگ»ها بیشترین موضوعی که حقوق کودکان را نقض کرده، فضای مجازی بوده است. هرچند که کنوانسیونها و قوانین زیادی نیز در این حوزه مطرح شده، اما همه اینها به فرهنگسازی کشورها برمیگردد.
نمونههایی موفق در مورد استفاده کودکان از اینترنت در دنیا وجود دارد ؟ یعنی آیا کشورهایی هم هستند که در این مورد موفق عمل کرده و اینترنت را برای بچهها محدود کرده باشند؟
بله. مثلا ژاپن و آلمان دو کشور موفق در این حوزه هستند. در ژاپن آموزش اینترنت را از دوران پیشدبستانی آغاز کردهاند. آموزشها در مورد اینکه بچهها میتوانند از چه محتوایی استفاده کنند از همان زمان آغاز شده. این مسئله خیلی مهم است. یعنی به زبان ساده حلوفصل چالشها و آسیبهایی که کودک و نوجوان را در فضای مجازی تهدید میکند، از سه سالگی برای بچهها آغاز میشود.
هر چقدر که سن بچهها بالاتر میرود این آموزشها پیشرفتهتر و عملیاتیتر میشود. به زبان ساده با این شیوهها درواقع سواد رسانهای در فضای مجازی را به بچهها آموزش میدهند. در عوض در کشور ما متأسفانه وقتی دانشجوی من سواد رسانهای ندارد، چطور باید انتظار داشته باشیم که بچهها سواد رسانهای داشته باشند.
در این مورد بارها صحبت شده است. یعنی درخصوص سواد رسانهای و لزوم آموزش آن. حتی تلاش و برنامههای زیادی نیز در این بخش انجام شده . بهعنوان یک پژوهشگر این حوزه، تصور میکنید راهکار ساماندهی این حوزه چیست؟ باید تا دیر نشده اقدامی عاجل انجام شود. در یک دورهای نهضت سوادآموزی بهصورت یک نیاز شروع به فعالیت کرد که امروز شاهد نتایج پربار آنها هستیم.
هماکنون بحث آموزش سواد رسانه نیز با همان سرعت باید شروع شود. اگر نتوانیم سواد رسانه را بهصورت یک اضطرار به کودکانمان آموزش دهیم، آسیب زیادی میبینند و این اتفاق در آینده میتواند نسلهای ما را به چالش بکشد. براساس تعاریف سازمان جهانی بهداشت، متولدین سالهای ٢٠١٠تا ٢٠٣٠به نسل «آلفا» مشهورند که بهگفته پژوهشگران و جامعهشناسان جزء باهوشترین نسلهای بشری هستند. از سویی این گروه، بلوغ زودرس هم دارند که درواقع این موضوع میتواند شمشیر دولبهای از فرصتها و تهدیدها به شمار آید. گرچه هماکنون اینترنتِ بدون «نظارت»، بیشتر «تهدید» به شمار میرود چراکه جامعه برای کنترل آنها برنامهای ندارد.
آیا در این خصوص در کشور خودمان هم، قانون یا قوانین حمایتکنندهای برای حفاظت از کودکان در برابر تهدیدهای فضای مجازی داریم؟
طبق ماده ٣کنوانسیون حقوق کودکِ سازمان ملل متحد، دولتها و ذینفعان باید در تصمیمگیری برای کودکان مصالح عالیه آنها را درنظر بگیرند تا بتوانند تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند. باید در برابر هر هنجارشکنی توسط هر مقامی درخصوص کودکان مجازات در نظر گرفته شود.
ما معلم بلاگرهایی داشتیم که حقوق کودکان را زیر پا میگذاشتند، پزشک بلاگرهایی داشتهایم که پرونده پزشکی بیماران کودک خود را منتشر میکردند و با این شیوهها، حقوق آنها را تضییع میکردند، اما بهدلیل نبود قواعد و هنجارهای مشخص ضمانت اجرایی برای برخورد با این افراد وجود ندارد. برای همین معتقدم باید این مسائل در مجلس جدید بهشدت پیگیری شود.
شما میگویید قوانین موجود در این زمینه ضمانت اجرایی ندارند، اینترنت هم که بهصورت بیضابطه در دسترس کودکان است... در چنین شرایطی چه کنیم کمتر دچار آسیب شوند؟
مهمترین اصل این است که فرصت را نباید از دست بدهیم. در تحقیقاتی که در این حوزه انجام شده است به دو عامل میرسیم. این دو عامل بازاندیشی و بازآفرینی حقوق شهروندان و کودکان در فضای مجازی است. یعنی باید قوانین را بهروز کنیم ضمن آنکه در بخش کودک باید به یک زبان مشترک برسیم.
شما تصور کنید که ما هنوز هم در بخش کودکان کار به نتیجه نرسیدهایم و علت آن هم این است که ارگانهای متولی از بار این مسئولیت شانه خالی میکنند. این نشان میدهد که در مورد کودک و حقوق کودک به فهم مشترک نرسیدهاند!البته باید به این موضوع اشاره کرد که بحث حقوق کودک ٧٠سال است در کل دنیا و ٤٠سال است در ایران دنبال میشود و باید بیش از گذشته به آن توجه شود.
نقش پدر و مادرها در این میان چگونه تعریف میشود؟
در همه کشورها، نه پدر و مادر و نه دولتها نمیتوانند کودک را محدود کنند چراکه هر چقدر کودک را از استفاده از چیزی منع کنید، بیشتر نسبت به آن حریصتر میشود. مقام معظم رهبری نیز بارها در مورد فضای مجازی صحبت کردهاند و نگاهشان نگاه پالایش است. در اینجا، پالایش به این معنا که محتواهای مجرمانه و نامناسب باید از نگاه کودک دور شود.
در هر کشوری براساس زیستبوم فرهنگیاش فضای مجازی کنترل میشود، اما نه از هر راهی. ضمن اینکه باید ارزیابی کنیم که آیا اعمال فیلترینگ ما را به هدف رسانده است یا خیر؟نباید از یاد ببریم که استفاده از VPN به این معناست که دنیای خودمان را به روی بدافزارها باز کردهایم و معلوم نیست که این فضای مجازی، ما را به کدام سمت هدایت میکند؟ باید پالایش صورت بگیرد همانطور که مقام معظم رهبری اشاره کردهاند باید بر فضای مجازی سوار بود نه اینکه او، ما را به هر سمتوسویی که میخواهد هدایت کند.