ادعاهای مردی که شوهر سابق زنش را کشت
مردی که متهم است شوهر سابق همسرش را کشته، مدعی شد قتل عمدی نبوده و حین فرار او را زیر گرفته است.
یک سال پیش به ماموران خبر داده شد تصادفی منجر به مرگ در یکی از خیابانهای تهران اتفاق افتاده است. بلافاصله ماموران در محل حاضر شدند و جسد را به پزشکی قانونی انتقال دادند. تحقیقات بعدی نشان داد، راننده و مقتول آشنا بودند. این در حالی بود که متخصصان نیز اعلام کردند مقتول به عمد زیر گرفته شده است. به این ترتیب مرد راننده به نام پیام بازداشت شد.
او به زیر گرفتن کیوان اعتراف کرد و گفت: همسر من، همسر سابق پیام بود و درگیری ما به همین دلیل بود اما من به عمد مرتکب قتل نشدم و از اتفاقی که افتاده است، متاسفم.
با توجه به طرح درخواست قصاص از سوی اولیای دم، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد و شعبه ۱۰ رسیدگی به پرونده را آغاز کرد.
در جلسه رسیدگی، ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. سپس پدر و مادر کیوان در جایگاه قرار گرفنئ و از طرف خودشان و نوههایشان درخواست قصاص کردند و گفتند گذشت نمیکنند.
در ادامه، پیام در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من به عمد قتل نکردم. یک سال قبل با فروغ آشنا شدم و ازدواج کردم. او از شوهرش جدا شده بود. ما در محل کار با هم آشنا شدیم و بعد از ازدواج هم خوشبخت بودیم و زندگی خوبی داشتیم. وقتی کیوان فهمید ما ازدواج کردهایم، مزاحمتهایش را برای فروغ آغاز کرد و به طور مرتب ما را اذیت میکرد. روز حادثه هم داشتم از محل کار با همسرم برمیگشتم که کیوان را دیدم. از ماشین نیسان شناختم او کیست و میخواستم سریع فرار کنم. به همسرم گفتم خیلی زود سوار شو که کیوان جلوی ما پیچید. میخواستم دنده عقب فرار کنم که کوچه بسته بود. یکدفعه صدای جیغ و داد فروغ را شنیدم و آنجا بود که متوجه شدم کیوان را زیر گرفتهام. من اصلاً متوجه نشدم او را زیر گرفتهام.
سپس همسر پیام در جایگاه قرار گرفت او گفت: من ۱۸ سال با کیوان زندگی کردم. ما دو بچه داشتیم. به خاطر بچهها شرایط سختی را تحمل میکردم اما دیگر نشد تا اینکه تصمیم به طلاق گرفتیم. بعد از طلاق تنها زندگی میکردم و برای اینکه مخارج زندگیام را تامین کنم، مجبور شدم سر کار بروم. آنجا بود که با پیام آشنا شدم و ازدواج کردم. از وقتی کیوان فهمید ما ازدواج کردهایم، تهدیدهایش را شروع کرد. او میگفت من را به قتل میرساند و با سابقهای که از کیوان داشتم خیلی میترسیدم. آن روز هم ما نمیخواستیم کیوان را زیر بگیریم و فقط میخواستیم فرار کنیم.
بعد از گفتههای متهمان و دفاعیات وکلای آنها، هیات قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
قصه تکراری
به نظر می رسد از قبل از طلاق این مرد با زن آشنا بوده و مخش را زده بوده تا طلاق بگیره و ............