آیا جنگ منطقه ای به نقطه غیر قابل بازگشت رسیده است؟
بدون هیچ تردیدی میتوان اصابت پهپاد به محل اقامت نتانیاهو را تحولی بزرگ و حتی بسیار بزرگ در روند جنگ رو به گسترش در غزه و لبنان محسوب کرد.
صبح شنبه یک پهپاد حزب الله به محل اقامت نخست وزیر اسرائیل در قیساریه اصابت کرد.
با وجود آنکه رسانههای عبری زبان به نقل از دفتر نخست وزیری این رژیم مدعی شدند که در زمان اصابت پهپاد به منزل بنیامین نتانیاهو او و همسرش سارا در منزل حضور نداشته و این حمله تلفات جانی در پی نداشت، اما صرف انجام این عملیات و انتخاب این هدف، پیامهای بسیار مهمی به همراه داشته و میتواند حتی برای اسرائیل شکستی بسیار بالاتر از هدف قرار گرفتن پایگاه تیم گولانی محسوب شود.
بدون هیچ تردیدی میتوان اصابت پهپاد به محل اقامت نتانیاهو را تحولی بزرگ و حتی بسیار بزرگ در روند جنگ رو به گسترش در غزه و لبنان محسوب کرد، به ویژه که حزب الله چند روز قبل از آن از ورود به مرحله جدیدی از جنگ سخن گفته بود تا بعد از آن شاهد اصابت هدفمند پهپادها باشیم و این بار دیگر نه فقط اهداف نظامی بلکه شخصیتهای سیاسی اسرائیلی نیز در دامنه این اهداف قرار بگیرند.
اولین برداشتی که میتوان از این عملیات داشت، آن است که جنگ از نقطه غیر قابل بازگشت عبور کرده است و سیاستهای نتانیاهو طی بیش از یک سال گذشته باعث شده است تا جنگ برای تمامی طرفهای آن به جنگ مرگ و زندگی شده و به تبع آن امکان عقب نشینی از آن وجود ندارد.
عبور پهپاد مقاومت و رسیدن به نقطه هدف خود بیانگر ضعفهای بزرگی است که سامانه پدافندی اسرائیل وجود داشته و اطلاعات کاملی است که مقاومت در مورد اسرائیل در اختیار دارد.
اصابت پهپاد به قیساریه و منزل نتانیاهو پیامی برای آمریکا هم محسوب میشود که سامانه پدافندیاش (تاد) که با جنجال بزرگ تبلیغاتی با هدف حفاظت از آسمان اسرائیل در فلسطین اشغالی مستقر شده نتوانست عبور این پهپاد و پروازش را در طول بیش از 70 کیلومتر از مرز لبنان تا محل اصابت کشف یا رهگیری کند.
همچنین میتواند پیامی برای رهبران برخی از کشورهای عربی هم باشد که دل بستن به نتانیاهو که خود به سامانه پدافندی آمریکا تکیه دارد، اما قادر به دفاع از خانه خویش هم نیست، اقدامی عبث و بی فایده است.
پهپاد مقاومت حامل پیامی برای نتانیاهو هم هست که از امروز دیگر نمیتواند در تحرکات خود آزادی عمل داشته باشد و باید تمامی فعالیتهای خود را به زیر زمین و در پناهگاهها انجام داده و رفت و آمد خود را در محرمانگی کامل حتی نسبت به نزدیکترین افراد کابینهاش انجام دهد.
همچنین میتواند هشداری برای تمامی شخصیتهای سیاسی رژیم صهیونیستی باشد که از این پس آنها نیز به اهدافی برای مقاومت تبدیل شدهاند و باید همانند نخست وزیر خود دامنه فعالیتهای علنی خود را محدود کنند.
به بیانی دیگر، اسرائیل شاید توانمندی شعله ور کردن جنگی بزرگ را در منطقه داشته باشد اما ظرفیت کنترل آن را آن هم در منطقهای همچون خاورمیانه که جنگ در آن همانند شنهای بیابان هایش روان است، نخواهد داشت.
نتانیاهو بعد از 7 اکتبر به همراه آمریکا و بسیاری از کشورهای منطقهای و غربی تلاش کرد تا از آتش جنگ برای ذوب کردن ساختار شکل گرفته در منطقه و ایجاد نظم نوین منطقهای استفاده کرد، ولی ظاهرا دمای این آتش چنان بالا رفته است که تمام منطقه از جمله اسرائیل و متحدانش را هم به سوی سرنوشت نامعلومی پیش میبرد.
بله قربان همان چیزی که تندروهای فاشسیم آرزو دارند؟!