چطور استونی صاحب بهترین مدارس اروپا شد؟
ناهار رایگان، وقفههای استراحت ذهنی، معلمهای خوشحال و مهمتر از همه: برابری.
تحقیقات متعددی در سالهای اخیر، خبر از افول نظامهای آموزشی در جای جای دنیا میدهند. دانشآموزان بیانگیزه و افسردهتر از گذشتهاند و در آزمونهای استاندارد عملکرد خوبی ندارند. تا حدی که برخی گفتهاند بچهها در همهجا دارند خنگتر میشوند. در این بین، کشوری کوچک و فقیر، در شرق اروپا توانسته است به شکلی استثنایی خلاف جریان عمل کند و مدارسی کارامد و شاد بسازد. راز موفقیت استونی در آموزش چیست؟ روزنامهنگار بریتانیایی، امینه سانر، برای پاسخ به این سوال به چند مدرسه در این کشور سر زده است.
امینه سانر، گاردین— اینجا تالین پایتخت کشور استونی است و ما در دبیرستان دولتی پلگولینا هستیم. موضوع کلاسِ ادبیات علمیتخیلیِ امروز فیلم «بلید رانر» است. پنجشنبهها روز دروس «اختیاری» است و دانشآموزان میتوانند از بین موضوعات مختلف دست به انتخاب بزنند. سایر موضوعات امروز حقوق و دموکراسی، برنامهنویسی و نگارش خلاق به زبان انگلیسی است. هفت دانشآموز ۱۷سالۀ حاضر در درس ادبیات علمیتخیلی ۳۰ دقیقه از فیلم را تماشا کرده و در حال آمادهشدن برای بحث در مورد آن هستند که من آرام از پشت سرشان وارد کلاس میشوم. آنها بهخاطر من تغییر زبان میدهند و خیلی خوب به انگلیسی حرف میزنند. یکی از دانشآموزان به اسم تریین میگوید «ما در مورد کهنالگوها، پرسونا و سوپرایگوی یونگ صحبت کردهایم. درک وجوه مختلف انسانبودن و چگونگی خلق شخصیتی عمیقتر برای من بسیار مفید بوده است». آنها همچنین کتابهای دنیای قشنگ نو و ۲۰۰۱: یک اودیسۀ فضایی را مطالعه کردهاند. در چند دقیقهای که آنجا هستم، دانشآموزان به تاریخ ایالات متحده، کودکان کار، همدلی و موارد دیگر اشاره میکنند. تریین میگوید «سؤالات زیادی دارم».
من هم سؤالات زیادی دارم. چگونه استونی، این کشور کوچک که در مقایسه با اکثر کشورهای اتحادیۀ اروپا نسبتاً فقیر است، به کانون قدرت در حوزۀ آموزشوپرورش تبدیل شده است؟ برنامۀ بینالمللی ارزیابی دانشآموزان (پیسا) 1 آزمونی جهانی زیر نظر سازمان توسعه و همکاری اقتصادی است که برای ارزیابی موفقیت تحصیلی دانش آموزان ۱۵ساله در سراسر جهان اجرا میشود و عملکرد آنها را در دروس ریاضیات، علوم و درک مطلب میسنجد. رتبههای برتر این آزمون در اختیار تعداد انگشتشماری از کشورهای آسیایی است، اما بعد از آنها استونی قرار دارد و میتوان گفت بین کشورهای اروپایی استونی بهترین رتبه را از آن خود کرده است. معلمان این کشور تحصیلات بالایی دارند، در مدارس یادگیری مهارتهای اجتماعی و شخصی بهاندازۀ یادگیری دروس اهمیت دارد و در برنامههای درسی طیف وسیعی از موضوعات، از رباتیک گرفته تا موسیقی و هنر، گنجانده شده است. این نقطه از دنیا توجه سیاستمداران بریتانیایی را بهسوی خود جلب کرده است. بریجت فیلیپسون، وزیر آموزش و پروش دولت سایۀ حزب کارگر، در سال ۲۰۲۲ از آنجا بازدید کرد تا از کموکیف نظام آموزشی موفق آنها مطلع شود.
گوندا تایر، مسئول ارزیابیهای بینالمللی در سازمان آموزش و جوانان استونی، میگوید بخشی از موفقیت این کشور مرهون ترکیب تاریخ و جغرافیای آن است. «سوئدیها و دانمارکیها و روسها و آلمانیها و دیگران زیاد اینجا را اشغال کردهاند و رفتهاند. اگر استونیاییها میخواستند دوام بیاورند، مجبور بودند باهوش باشند و فهمیدند آموزشوپرورش آنها را جلو میبرد. زمانی هم که ما تحت اشغال شوروی بودیم همینطور بود».
او میگوید یکی از اصول دیرینه و پابرجای ما برابری است -ناهار رایگان در مدارس سراسر کشور همانقدر که منافع کاربردی دارد، مسئلهای ایدئولوژیک هم هست. دیگر اینکه تقریباً همۀ کودکان ما به کودکستان میروند، که یارانۀ زیادی به آن تخصیص یافته، و همین تا قبل از ۷سالگی که سن شروع مدرسه و آموزش رسمی است (و در مقایسه با بسیاری کشورهای دیگر یک سال دیرتر است) فرصت برابر خوبی برای جبران ضعفهای قبلی که هنوز در کودک ریشهدار نشده است فراهم میآورد. استقلال هم رکن مهمی است. «ما به مدارس امکان دادهایم که خودشان تصمیم بگیرند».
زمانی که استونی وارد عصر دیجیتال شد، به مدارس خود شکل جدیدی داد. در سال ۱۹۹۷، این کشور برنامهای به نام تیگریهوپه (به معنای جهش ببرآسا) راه انداخت و در مدارس خود امکانات کامپیوتری و دسترسی به اینترنت فراهم کرد. تایر میگوید «ما معلمان زیادی را آموزش دادیم، همۀ مدارس را به هم متصل کردیم و به آنها کامپیوتر دادیم. دنبال این نیستیم که کلاس آیتی داشته باشیم، بلکه میخواهیم مهارتهای دیجیتال را همهجا بگنجانیم». بسیاری از کودکان کدنویسی و رباتیک را یاد میگیرند و همهچیز، از کتابهای درسی گرفته تا ارتباط با والدین، دیجیتالی است. تایر میگوید مدارس استونی، بهجای برخورد شدید با دانشآموزان اخلالگر، تمایل بیشتری به رویکرد پرورشی دارند -معمولاً این کودکان را بیرون میبرند و در یک گروه کوچک با معلمی جداگانه به آنها آموزش میدهند، و بیشتر مدارس روانشناس و مشاور دارند.
تایر توضیح میدهد که دروس خلاق هم به همان اندازه ارزشمندند: «همۀ دانشآموزان باید دروس هنر و موسیقی، و [آنچه را ما] ’دانش فنی‘ مینامیم، بگذرانند -به عبارتی، باید آشپزی، خیاطی و چیزهایی از این قبیل را یاد بگیرند. اگر این فرصت را به بچهها بدهیم، حال خوش و احساس موفقیت در آنها افزایش مییابد. ما فکر نمیکنیم این چیزها بیربط و بهدردنخور باشند. برخی کشورها میگویند ’ما درس موسیقی را برای آموزش بیشتر ریاضیات حذف کردهایم‘. اما یک نگاه به نُت یک قطعۀ موسیقی بیندازید تا ببینید که به همان اندازه پیچیده است». تایر خاطرنشان میکند که دروس خلاق میتوانند انواع و اقسام مهارتها همچون کار گروهی و حلمسئله را در بچهها تقویت کنند. او لبخندزنان از پسران نوجوانی یاد میکند که در جشنوارۀ بزرگ پارسال با اشتیاق در رقصهای محلیایی که در مدرسه یاد گرفته بودند شرکت کردند. «این فعالیتی بدنی است که به شما لذت میدهد. و اینکه جزئی از یک گروه هستید و باید از مهارتهای ارتباطیتان استفاده کنید».
بهجایِ حجم کاری و فشار زیادی که بسیاری از آزمونهای دورۀ متوسطه در بریتانیا بر دانشآموزان تحمیل میکنند، دانشآموزانِ اینجا برای رفتن به مقطع دوم دبیرستان، فقط در سه درس امتحان میدهند: ریاضی، استونیایی و درسی اختیاری. از دانشآموزی ۱۷ساله به نام کوردلیا ویولت پاپ در دبیرستان پلگولینا میخواهم تصور کند که باید در هشت درس یا بیشتر امتحان بدهد. او شوکه میشود و میگوید «این که خیلی زیاد است. من خیلی بیشتر استرس میگیرم».
پاپ میگوید که فضای خلاقانه مدرسهشان «بسیار لذتبخشتر از شیوههای خیلی سنتی است که باید فقط در کلاس درس بنشینید و گوش بدهید». تارگو تاملای ۱۷ساله، که تازه از کلاس تاریخ شمال اروپا آمده، میگوید حالا فکر نکنید خیلی لیبرال شده و از آن طرف بام افتاده؛ «هنوز هم نظموانضباط وجود دارد و باید در همۀ آزمونها قبول شوید». این دو میگویند با اینکه خیلی کشتهومردۀ سیستم آموزشی دیجیتال استونی، که چنین تحسینبرانگیز شده، نیستند اما قبول دارند که همچنان بخش بزرگی از یادگیریشان مرهون آن است. فناوری بهراحتی در دسترس است و بیشتر منابع آموزشی و آزمونها آنلاین هستند. تاملا میگوید «چند تا عیب دارد. مثلاً ممکن است تنبل بشویم یا اینترنت حواسمان را پرت کند. اما محاسنش بر معایبش میچربد».
بعدازظهر است و دبیرستان گوستاو آدولف، در بخش قدیمی تالین، تعطیل شده و دانشآموزان در حال ترک مدرسه هستند. من جلوی درِ مدرسه منتظر مدیر میمانم و نوجوانان را تماشا میکنم، که خودشان یا با دوستانشان پیاده به سمت خانه روانه میشوند. هنریک سالوم، مدیر (جوان و جینپوشِ) مدرسه میگوید «آنها معمولاً خیلی مستقلاند»
این مدرسه -که کودکان ۷ تا ۱۵ساله را آموزش میدهد و ساختمانی که در آن هستیم برای دانشآموزان کوچکتر است- در پشت نمای تاریخیاش با افزودن فضا و نور فراوان بازسازی شده است. در فضایی که برای آموزش رقص استفاده میشود کیسهبوکسهایی را نیز آویزان کردهاند. در جایی دیگر، میز پینگ پونگ هم دیده میشود. در سرسرای بزرگ مرکزی، جایی که کودکان نهار میخورند، پیانو و صحنهای برای اجرا گذاشتهاند. دانشآموزان روی صندلیهای پلکانی مینشینند و به انجام تکالیف مدرسه یا گپزدن مشغول میشوند. جو دوستانه و آرامی حاکم است.
آیا مشکلات رفتاری وجود دارد؟ سالوم میگوید «بله البته. هر روز ماجرایی داریم که مجبورمان میکند با دانشآموزان دربارۀ طرز رفتار و احترام به یکدیگر صحبت کنیم. دانشآموزان خاصی هم داریم که لازم است بیشتر مراقبشان باشیم. با والدین هم زیاد کار میکنیم، اما در کل فکر میکنم دانشآموزان ما قدر محیطشان را میدانند». محیط به چشم من خیلی آرام و مرتب میآید. در یکی از راهروهای عریض، دو دانش آموز شطرنج بازی میکنند و همهجا بالشتکها منظم روی هم چیده شدهاند، که برای دورهمیها یا برای زمانی استفاده میشوند که معلمی به سرش بزند تغییر صحنه بدهد و بخواهد کلاسش را بیرون برگزار کند.
در یک کلاس بچهها زبان استونیایی دارند و یک گروه دانشآموزِ هشت و نه ساله را میبینیم که در سکوت کامل روی خلاصۀ کتابی که تازه خواندهاند کار میکنند. در کلاسی دیگر، نوجوانان ۱۲ و ۱۳ ساله واژگان انگلیسی میخوانند. در این کلاس فقط ۱۶ کودک وجود دارد. کلاسها معمولاً تا ۲۸ دانشآموز ظرفیت دارند، اما زبانهای خارجی در گروههای کوچکتر تدریس میشود تا همه فرصت صحبت و مشارکت داشته باشند.
بچههای ۱۰ و ۱۱ سالۀ کلاس خانم ماریا توم برای صحبت با من -همه به انگلیسیِ روان- ایستادهاند. میپرسم از کودکستان چه خاطرهای دارند؟ میگویند خوش گذشت. دختری به نام لورا میگوید «ما وقفههایی برای خوابیدن داشتیم». میگوید حالا اینجا بهجای آن «وقفههایی برای استراحت مغزی» دارند -معلمشان، که با نام کوچکش شناخته میشود، چند بار در کلاس وقفههای کوتاه میاندازد تا بچهها کمی تحرک داشته باشند یا با هم بازی کنند.
سالوم میگوید «یکی از عناصر کلیدی نظام آموزشی استونی این است که مدارس و معلمان آزادی زیادی دارند». استانداردهایی وجود دارد که آنها باید برآورده کنند، اما نحوه دستیابی به آنها در اختیار خودشان است. خانم توم به تبلت و لپتاپ برای آموزش بچهها دسترسی دارد، اما به همان اندازه هم ممکن است با کاغذ و مداد در بیرون، یا روی پشتبام، درس بدهد -نه برای مطالعۀ طبیعت (هرچند برای آن هم این کار را میکنند)، بلکه به این دلیل که یادگیری ریاضی در فضای باز بهتر است. او میگوید «به نظرم این کار حس آزادی میدهد و به این معنی است که دانشآموزان برای یادگیری در همهجا انعطافپذیری لازم را دارند».
درحالیکه در مدرسه قدم میزنیم، هر دانشآموزی به سالوم (آقای مدیر) میرسد، «تره» (سلام) میدهد؛ یک دختر بهسمت او میآید و دستانش را دور کمرش میاندازد. او میگوید «بعضیها بزنقدش هم میخواهند. تا زمانی که دانشآموزان لبخند بزنند و سلام کنند، همهچیز خوب است. در غیر این صورت، میفهمم که توی دردسر افتادهام». آن زمان که سالوم خودش به مدرسه میرفت، مدرسهها سنتیتر بودند، اما او میگوید دانشآموزان فضایی را که کمتر سلسلهمراتبی باشد بیشتر دوست دارند. «ما معمولاً دانشآموزان را همکاران خود میدانیم و با هم و در کنار هم کار میکنیم، ما آنها را به حساب میآوریم». بسیاری از معلمان دانشآموزان سابق همین مدرسه هستند که او از این بابت خوشحال است.
مشکل اصلی سالوم و بسیاری از مدیران دیگر کمبود معلم است. با وجود نکات مثبت این نظام آموزشی، هنوز حجم کار و مشکلات استخدام وجود دارد. وقتی معلمان ملزم به داشتن مدرک کارشناسیارشد هستند (به جز معلمان کودکستان که باید دارای مدرک کارشناسی باشند)، چرا نروند در دیگر مشاغل پردرآمدتر، مثل صنعت پررونق دیجیتال در استونی، کار کنند؟ در اوایل امسال، معلمان استونی برای اولین بار بعد از چندین سال دست به اعتصاب زدند.
کریستینا کالاس، وزیر آموزشوپرورش استونی، در ملاقاتی حضوری در دفترش به من میگوید حقوق معلمان «یک مشکلِ جهانی است. نظام آموزشی همیشه تحت فشار مالی است». او میگوید درحالحاضر دو مسئلۀ اصلی وجود دارد. «یکی رکود اقتصادی است و دیگر اینکه هرگونه مازاد بودجه به وزارت دفاع میرود، زیرا ما در وضعیت بسیار مخاطرهآمیزی قرار داریم». همه نگاهها به همسایه استونی یعنی روسیه و وضعیت اوکراین دوخته شده است.
کالاس فکر میکند که قوت نظام آموزشی استونی به این است که «با رویکرد پایینبهبالا ساخته شده و توسط دولت مرکزی اداره نمیشود و هرگز نشده است. نظام آموزشی ما قدیمیتر از دولت است». میپرسم آیا سیاستمدارانی وجود دارند که بخواهند کنترل بیشتری بر آن داشته باشند؟ کالاس میگوید «در کمال تعجب، نه. همه [آموزش و پرورش] را به متخصصان این کار میسپارند. معلمان و دانشگاهها دربارۀ آن بحث میکنند و گاهی به اطلاع عموم هم میرسد؛ بحثهایی وجود دارد که آیا این کار باید اینطور انجام شود یا آنطور، اما این از سمت سیاستمداران نیست».
مسائلی وجود دارد که کالاس به آنها نگاه ویژه دارد. در طول همهگیری کرونا، بچههای استونیایی وضعیت چندان بدی نداشتند، زیرا از قبل یادگیری دیجیتال را شروع کرده بودند؛ اما از آن زمان، تعداد نگرانکنندهای از پسران نوجوان ترکتحصیل کردهاند. و اگرچه در استونی سیستم مدارس خصوصی تراز اول وجود ندارد، اما خانوادههای با درآمد بالاتر اغلب به نزدیکی بهترین مدارس تغییر مکان میدهند و دیگران را از این مدارس محروم میکنند. کالاس میگوید «این روندی است که به راه افتاده و من آن را دوست ندارم، زیرا دلیل قوت نظام آموزشی ما برابری است و این روند ضد برابری است -فرصت برابر خیلی مهم است».
دبیرستان دولتی پلگولینا بهوضوح یکی از مدارس برتر است، با اینکه فقط یک سال از افتتاح آن میگذرد. این مدرسه یکی از ۱۳ مدرسۀ متوسطۀ جدید است که دولت در پنج سال اخیر ساخته است. این دبیرستان زیبا و چشمنواز است و بر فضاسازی، نورپردازی و کاربرد مواد طبیعی، بهویژه چوب، توجه ویژه شده است. یکی از فضاهای چشمگیر آن دارای ردیفهایی از صفحهنمایشهای بزرگ است که دانشآموزان میتوانند در گروههای کوچک با آنها کار کنند و ارائههای خود را به اشتراک بگذارند و توی دیوارها حفرههای دنج و راحتی تعبیه شده که پریز برق هم دارد و دانشآموزان میتوانند در پیلۀ تنهایی خودشان فرو روند. همچنین ۳۰۰ جای پارک دوچرخه، سرویس بهداشتی صورتیرنگِ شیک، درختانی که در فضای سربسته رشد کردهاند و یک کتابخانه دنج و راحت هم میبینیم. کلاس امروز صبح در سالن سخنرانی هم تلنگر کوچکی است که همهچیزِ این نمایشِ چشمگیر عالی و بینقص نیست، جایی که چندین افسر ارتش در حال ارائه «آموزش دفاعی» از جمله آمادگی، ارتباطات و مراقبت از همسایگان هستند. این درس از سال گذشته در دبیرستانهای استونی آغاز شده است.
اگنه کاسک، مسئول آموزش زبانها و سرپرست کلاس ادبیات علمیتخیلی، میگوید معلمان از ترکیبی از تمرینات متنوع استفاده میکنند. «بچههای این نسل میخواهند نظرشان را بیان کنند، میخواهند در گفتوگوها شرکت کنند و همۀ جوانب مسائل را بفهمند. آموختن در قالب حفظیات و نشخوار کتب درسی دیگر جواب نمیدهد». او میگوید رابطۀ خوب با دانشآموزانش «از هر چیز دیگری مهمتر است. اگر با دانشآموزان قاطی نشوید، هر کاری کنید فایده ندارد». به نظر میرسد که نظام آموزشی استونی بهطور خاص در راستای پرورش همین امر، یعنی رابطۀ حسنه با دانشآموزان، چیده شده -از رویکرد غیررسمی و خلاقانۀ آن گرفته تا معلمان عمدتاً شادی که دارد.
در کلاس علمیتخیلی او بهوضوح شاهد رابطهای عالی بین معلم و شاگردان هستیم -دانشآموزان هشتگ خودشان را ساختهاند و روی تخته نوشتهاند: «اگنه_خیلی_باحاله». کاسک از آنها میپرسد هنگام تماشای قسمت اولِ فیلم «بلید رانر» چه چیزهایی نوشتهاند و این منجر به بحثی میشود در مورد اینکه آیا در آزمون همدلی مردود میشوند یا نه (و بهاینترتیب در دستۀ رپلیکانتها (انسانمصنوعیهای فیلم) قرار میگیرند یا نه) و اینکه انسانبودن به چه معناست و کمی هم دربارۀ تاریخ فیلم حرف میزنند (یکی از دانشآموزان میپرسد آیا این یکی از اولین فیلمهایی است که ماشین پرنده در آن است؟). وقت آن رسیده که باقی فیلم را تماشا کنیم. چراغها خاموش میشود و دانشآموزان نگاه خود را به صفحۀ نمایش میدوزند.
معلم ایرانی با هشت میلیون حقوق کمتر از افغانستان و آنگولا