داروهای روانگردان و بحرانهای پنهان اجتماعی
در شرایطی که جوانان ایرانی با فشارهای اقتصادی و اجتماعی فراوانی مواجهاند، گرایش به مصرف داروهای روانگردان به یک پاسخ نادرست به این چالشها تبدیل شده است.
مصرف داروهای روانگردان در میان جوانان ایرانی روز به روز افزایش مییابد. این پدیده که در ابتدا بهعنوان یک مشکل فردی شناخته میشد، حالا به یکی از مسائل جدی اجتماعی تبدیل شده است. جوانانی که در دوران حساس رشد و بلوغ خود در مواجهه با فشارهای روزمره اجتماعی، اقتصادی و روانی قرار دارند، به دنبال راهی برای رهایی از مشکلات درونی خود میگردند. برخی از این افراد به داروهای روانگردان روی میآورند، زیرا این داروها بهطور موقت احساس آرامش و رهایی از اضطرابها را به آنها میدهند. اما حقیقت این است که مصرف مداوم این داروها، نه تنها مشکلات فردی را حل نمیکند، بلکه خود به یک بحران اجتماعی تبدیل میشود.
یک بحران اجتماعی بزرگتر از یک مشکل فردی
در جامعهای که هنوز بسیاری از مشکلات روانی با انگ و تابو مواجه است، جوانان در اغلب مواقع نمیتوانند از منابع رسمی و کمکهای روانشناختی استفاده کنند. در چنین فضایی، طبیعی است که بهدنبال راهحلهای سریعتری مانند مصرف داروهای روانگردان بروند. این داروها، بهویژه در محیطهای شهری و حاشیهای، در دسترس و ارزان هستند و برای بسیاری از جوانان، بهویژه در شرایط اقتصادی دشوار، مصرف آنها بهعنوان یک راه فرار از مشکلات زندگی به نظر میآید.
اما این مشکل فقط محدود به مصرف شخصی داروها نمیشود. مصرف داروهای روانگردان بهعنوان یک بحران فردی، در واقع به یک تهدید اجتماعی تبدیل میشود. افزایش مصرف این داروها در میان جوانان نه تنها بر سلامت فردی آنها تأثیر میگذارد، بلکه تهدیدی برای سلامت اجتماعی و روانی جامعه بهشمار میآید.
چالشهای فرهنگی و اجتماعی؛ چرا داروها بهجای مشاوره؟
یکی از مهمترین دلایل افزایش مصرف داروهای روانگردان، نبود فضای باز برای گفتوگو درباره مشکلات روانی و اجتماعی است. در جامعهای که گاهی حتی صحبت کردن در مورد اضطراب یا افسردگی تابو بهشمار میرود، جوانان اغلب احساس میکنند که مشکلاتشان از طرف خانواده یا جامعه درک نمیشود. این احساس انزوا و بیکسی، آنها را به سمت استفاده از داروهایی سوق میدهد که میتواند احساس آرامش و رهایی موقت به آنها بدهد. اما در حقیقت، این داروها نهتنها به حل مشکلات روانی کمک نمیکنند، بلکه با ایجاد وابستگی و آسیبهای جسمی و روانی، وضعیت فرد را بدتر میکنند.
در این راستا، ناصر رحمانی، روانشناس اجتماعی، با اشاره به این مسأله میگوید:گرایش جوانان به داروهای روانگردان، بهویژه در شرایطی که فشارهای اجتماعی و روانی بسیاری را تجربه میکنند، تنها یک واکنش سطحی به بحرانهای درونیشان است. زمانی که جامعه فضای آزاد و پذیرندهای برای ابراز احساسات و مشکلات روانی ایجاد نمیکند، جوانان بهجای مراجعه به مشاوره یا درمان، بهدنبال راهحلهای موقتی میروند که مصرف داروهای روانگردان یکی از این راههاست.
رحمانی در ادامه اظهار میکند:اینکه جوانان بهجای استفاده از روشهای علمی و مؤثر درمان، به داروهای روانگردان روی میآورند، نشاندهنده ضعف در سیستمهای حمایتی و مشاورهای است که میتوانند به آنها در مدیریت فشارهای روحی و روانی کمک کنند. این وضعیت، نه تنها بحران فردی که یک بحران اجتماعی است.
راهحلهایی برای مقابله با بحران مصرف داروهای روانگردان
برای مقابله با این بحران، نیاز به یک تغییر نگرش عمیق در جامعه داریم. نخستین گام، ایجاد فضای باز برای صحبت کردن در مورد مشکلات روانی است. از طریق رسانهها، مدارس، دانشگاهها و خانوادهها باید به جوانان این پیام را داد که مشکلات روانی جزئی از زندگی است و هیچ اشکالی ندارد که برای حل آنها کمک گرفته شود.
علاوه بر این، نهادهای اجتماعی و دولتی باید تلاش کنند تا دسترسی جوانان به خدمات مشاورهای و درمانی را تسهیل کنند. باید فضاهایی برای ارتقاء آگاهی در مورد سلامت روان ایجاد شود تا جوانان بدانند که به جای استفاده از داروهای روانگردان، میتوانند از روشهای سالمتری برای مقابله با مشکلاتشان بهرهمند شوند.
مصرف داروهای روانگردان در میان جوانان ایرانی نه تنها یک مشکل فردی است، بلکه بهعنوان یک بحران اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد. تغییر نگرشها نسبت به سلامت روان، افزایش آگاهیهای عمومی و فراهم کردن دسترسی به خدمات مشاورهای میتواند راهحلهای مؤثری برای مقابله با این بحران باشد. تنها از طریق این اقدامات است که میتوانیم به جوانان کمک کنیم تا بهجای استفاده از داروهای روانگردان، از روشهای سالمتری برای مدیریت مشکلات روانی خود بهرهمند شوند.
عدم امیدواری ب آینده