در باب مفهوم «مرز» و تلقی ترامپی از آن

انقلاب ترامپ دوم در جهان/ آمریکا قصد تصرف کشورها را دارد؟

تمایل عجیب ترامپ به کشورگشایی نشان می دهد که او چه تصوری از مفاهیم اصلی حکمرانی و سیاست دارد. ترامپ بر خلاف روسای جمهور صد سال اخیر آمریکا علاقه شدیدی به تلقی سنتی و کلاسیک از مفهوم «مرز» دارد و این مفهوم به خوبی می تواند ایده سیاسی ترامپ را نشان دهد.

انقلاب ترامپ دوم در جهان/ آمریکا قصد تصرف کشورها را دارد؟

به گزارش خبر فوری، صحبت های اخیر دونالد ترامپ و ایلان ماسک درباره کانادا و گرینلند و پاناما و مکزیک و اظهار تمایل رئیس جمهور منتخب مردم آمریکا برای الحاق این کشورها به آمریکا به خوبی نشان می دهد که سیاست واشنگتن چه تغییرات وسیعی کرده است (اینجا بخوانید).

تمایل عجیب ترامپ به کشورگشایی نشان می دهد که او چه تصوری از مفاهیم اصلی حکمرانی و سیاست دارد. ترامپ بر خلاف روسای جمهور صد سال اخیر آمریکا (از ترومن تا بایدن) علاقه شدیدی به تلقی سنتی و کلاسیک از مفهوم «کشور» دارد. در اندیشه یا فهم سیاسی او، «مرز» مهم ترین مفهوم به حساب می آید و این مفهوم به خوبی می تواند ایده سیاسی ترامپ را نشان دهد.

این مساله ای است که اندیشمندان اروپایی و آمریکایی نیز بر آن تاکید کرده اند. ایوان سانکی (Evan Sankey)، معاون پژوهشی و مدیر ارشد مرکز تحقیقات علوم و امور بین‌الملل بلفر (Belfer) هاروارد، در مقاله ای که مدتی پیش در «نشنال اینترست» نوشت، تاکید کرد که در یک سیاست خارجی درست و سنجیده، «مرز» به عنوان اولویت اصلی امنیت ملی تعریف می شود؛ اولویتی که نیازمند سیاست های بازدارنده جدید و تکمیل «دیوار» (در مرز مکزیک) است. به عبارت بهتر، عدم وجود رقابت ژئوپلیتیکی در قاره آمریکا برای امنیت ایالات متحده و آزادی عمل بین المللی حیاتی است و در واقع، رقابت ها و دشمنی های ژئوپولیتیک باید جای خود را به استقلال های سیاسی همراه با رقابت اقتصادی بدهند. به گفته سانکی، ترامپ قصد دارد سیاست «اول آمریکا» را به معنی دقیق کلمه در بخش های مختلف دولتش جای دهد و لازمه این مساله این است که مفهوم «مرز» در قلب سیاست خارجی آمریکا قرار بگیرد (اینجا بخوانید).

به گفته ایوان سانکی، سیاست خارجی آمریکا باید به «دکترین مونرو» بازگردد. این دکترین مربوط به جیمز مونرو، رئیس جمهور آمریکا در قرن 19 میلادی است. او مخالف دخالت قدرتهای اروپایی در کشورهای تازه استقلال یافته قاره آمریکا بود و همزمان، مخالف دخالت دولت ایالات متحده آمریکا در جنگ ‌های داخل اروپا و مستعمراتشان بود. این سیاست تا ابتدای قرن 20 ادامه یافت اما با دخالت آمریکا در جنگ جهانی اول، این سیاست نیز به پایان عمر خود رسید. نویسنده مقاله نشنال اینترست معتقد است این سیاست مورد اعتنای ترامپ است و باید بار دیگر به آن بازگشت.

اما ایده ایوان سانکی در مورد فهم ترامپ از دیپلماسی و اعتنایش به مفهوم مرز چیست و چه معنایی دارد؟ به راستی ترامپ به دنبال چیست و قصد دارد چه تغییراتی در مفهوم «مرز» ایجاد کند؟ برای فهم این مساله باید مروری بر تطورات و تحولات مفهوم «مرز» در طول تاریخ سیاسی جهان داشته باشیم.

تاریخ تطور مفهوم «مرز»

مفهوم مرز از دیرباز در سیاست و روابط اقوام و کشورهای مختلف وجود داشته است. بر اساس گزارش های تاریخی، پیش از قرن 17 میلادی، «مرز» بیشتر یک مفهوم «اقتصادی» و «امنیتی» بوده است تا سیاسی و ارضی (territorial). در واقع، در آفریقا و اروپا و حتی در قلمرو امپراتوری روم، شهرها و اقوام دور خود «مرز» می ساختند، تا از خطر حمله غارتگران و دزدان در امان باشند.

با این حال، در برخی مناطق مانند چین باستان یا خاورمیانه مفهوم «مرز» تا حدی رنگ و بوی «ارضی» به خود گرفت. برای مثال، در چین، «دیوار بلند» ساخته شد تا هم امپراتوری «هان» از خطر هجوم راهزن ها و اقوام وحشی در امان باشد و هم میان «مردم» چین و «بیگانگانی» (barbarians) مانند مغولها فاصله ایجاد شود.

با وجود این، از قرن 17 بود که آرام آرام مفهوم «مرز» رنگ و بوی مدرن گرفت. حادثه ای که بیشترین تاثیر را بر تطور یا تحول مفهوم «مرز» داشت، «جنگ های 30 ساله» اروپا بود. این نبرد در ابتدا با انگیزه های مذهبی آغاز شد، اما آرام آرام به جنگی تمام عیار برای کنترل کامل اروپا بدل گردید. در اواسط قرن هفدهم، تمام منابع دولت های شرکت کننده در جنگ تمام شد و بیش از 8 میلیون نفر در نبردها یا قحطی ناشی از جنگ جان باختند. جنگ «احساس نیاز» به مجموعه قوانینی جدید برای برقراری و حفظ صلح را برجسته کرد. در سال 1648، طرف های مختلف درگیر در جنگ 30 ساله، قرارداد «صلح وستفالی» را امضا کردند و به جنگ طولانی پایان دادند. این صلح در نهایت زمینه را برای تشکیل «دولت- ملت» (Nation state) مدرن فراهم کرد.

«دولت- ملت» که در مرکز اندیشه سیاسی اروپایی ها قرار گرفت، مفهوم «مرز» را هم متحول کرد. این اندیشه مدرن به این ایده اشاره دارد که ساکنان حاضر در یک «قلمرو خاص» باید تابع قوانین دولت آن قلمرو خاص باشند تا به عنوان «شهروند» آن کشور شناخته شوند. لازمه تشکیل «دولت – ملت» استقرار یک دولت مرکزی قوی و همچنین، ایجاد مرزهای ثابت برای هر کشور بود. پس از نظم وستفالی، اروپا سرو شکل نوینی یافت و مرزهای نسبتا ثابتی در قاره سبز ایجاد شد. اندیشه دولت – ملت و مرز جدید از اروپا به آمریکای جنوبی و آفریقا نیز سرایت کرد و اگرچه جنگ های جهانی و جنگ سرد تحولاتی عظیم در دنیا به وجود آورد، اما در بیشتر کشورها مفهوم «مرز دولت – ملت» همچنان استوارترین مفهوم سیاسی به شمار می رفت.

مرز و آمریکا/ پرش از دکترین مونرو به دکترین ترومن

ایالات متحده از زمان تاسیس تا اواسط جنگ جهانی دوم، به شدت پایبند به نظریه "دولت - ملت" و لوازمش بود. با این حال، پس از بمباران پرل هاربر و ورود به جنگ جهانی دوم، سیاست آمریکا تغییر کرد. پس از پایان جنگ جهانی دوم و پیروزی متفقین، آمریکا تبدیل به ابرقدرت جهان شد و دنیا نیز وارد عصر «جنگ سرد» گردید. جنگ سرد باعث تغییراتی در سیاست های آمریکا شد. ایالات متحده که خود را رهبر جهان غرب می دید، وارد رقابت اقتصادی، سیاسی و نظامی با شوروی شد. در واقع، آمریکا دیگر نه خود را به عنوان یک "دولت - ملت" حاضر در قاره آمریکا و جدا از تحولات قاره سبز (دکترین مونرو)، بلکه به عنوان رهبر یک "بلوک" یا نیمی از جهان می شناخت. این مساله از زمان ریاست جمهوری «روزولت» آغاز و در زمان «هری ترومن» تبدیل به سیاست اصلی و محوری آمریکا گردید.

این چرخش تاریخی باعث شد تغییراتی در جایگاه مفهوم "مرز" نیز به وجود بیاید. "مرز" دیگر مفهوم کلیدی سیاست ورزی آمریکایی نبود. حکمرانی ایالات متحده تغییر کرد و با طرح ایده هایی مانند "جهانی شدن" یا "غرب گرایی"، ارزش مرز به شدت تقلیل یافت. درهای ایالات متحده به روی مهاجران باز شد و دلارهای آمریکایی نیز خرج تغییرات سیاسی و کودتاها در کشورهای دیگر گردید. از سوی دیگر، طبق طرح ترومن، آمریکا متعهد به بازسازی کشورهای متحدش شد و برای جذب آنها، شروع به انتقال برخی کارخانه ها و سرمایه اش به آسیا و اروپا کرد.

سیاست جدید آمریکا پس از نابودی شوروی در دهه ۹۰ به شکل جدیدی ادامه یافت. واشنگتن که حالا خود را "تک قطب" جهان می دید، شروع به توسعه تز "جهانی سازی" کرد. در دوران ریگان، بوش پدر و پسر، کلینتون و اوباما، ناتو تقویت شد، اتحادیه اروپا به آمریکا وابسته تر شد، حمایت از متحدان شرق آسیایی آمریکا بیشتر گردید، سازمان ملل تقویت شد و نظام پولی جهان یکدست تر از همیشه شد. البته این سیاست ها تا مدتی به قدرت و ثروت بیشتر آمریکا انجامیدند اما پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸، آرام آرام شروع به وارد آوردن ضربات سیاسی و اقتصادی مختلف به آمریکا کردند. این مساله باعث ناراحتی بخشی از مردم ایالات متحده شد. سرمایه داران و طبقه متوسط سفیدپوست ایالات متحده شروع به نقد سیاست های دولت آمریکا به خصوص در دوران باراک اوباما کردند. تداوم اعتراضات به ظهور دونالد ترامپ و ایده "اول آمریکا" انجامید.

سیاست ترامپ در دوره دوم/ توسعه طلبی مرزی

دونالد ترامپ با طرح سیاست "اول آمریکا" دیپلماسی آمریکا و مفاهیم بنیادین دولت آمریکا را تغییر داد. در دولت او، مفهوم «مرز» مجددا برجسته شد و به معنای سنتی خود در چهارچوب نظریه «دولت – ملت» بازگشت. کشیدن دیوار در مرز مکزیک و آمریکا، اخراج مهاجران، منع ورود برخی مسافران به آمریکا، جنگ تجاری با چین و افزایش تعرفه های ورود کالا به آمریکا و ... همه و همه بر اساس تلقی جدید از مفهوم «مرز» انجام گرفتند.

اما این، همه ماجرا نیست. به نظر می رسد ترامپ در دوره دوم حکومتش، سیاست خود را با نوعی «توسعه طلبی» درآمیخته است. ترامپ در دولت نخستش، سعی داشت از ایده های توسعه طلبانه دوری کند اما در دور جدید، به این ایده ها علاقه مند است. او می گوید اگر کشوری قصد بهره مندی از خدمات آمریکا را دارد، با ایالات متحده ادغام شود و به یکی از ایالات آمریکا بدل شود.

در نظر او، اگر قلمرو یا ملتی می خواهد از واشنگتن سرویس بگیرد، باید داخل "مرزهای" ایالات متحده شود. این چنین، ترامپ سعی دارد سیاست "اول آمریکا" را با سیاست "توسعه طلبانه" خود ادغام کند. تمایل رئیس جمهور منتخب آمریکا به الحاق کانادا و گرینلند و مکزیک به ایالات متحده در همین چهارچوب قرار گرفته و بدین صورت، تفسیر می شود.

منبع: خبر فوری
کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • ناشناس
    12

    دمش گرم