نجات مرد طلافروش از اسارتگاه باجگیران
مرد طلافروش که زندگی پنهانی برای خود ساخته بود در خانه موقت خود گروگان گرفته و بیهوش پیدا شد.
زن جوانی که اواسط دیماه به پلیس آگاهی تهران رفته بود، از ناپدید شدن همسرش خبر داد و گفت: عصر روز گذشته برای آخرین بار با همسرم صحبت کردم و بعد از آن تلفن همراهش خاموش شد. بعد از آن به این امید که از همسرم خبری میشود تا صبح امروز صبر کردم اما از خشایار خبری نشد و نگران همسرم هستم.
با شکایت زن جوان، به دستور بازپرس غلامحسین صادق زاده، تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم وارد عمل شدند. طبق تحقیقات کارآگاهان مرد مفقود شده که طلافروش بود آخرین بار به همسرش گفته بود به مغازهاش میرود. به همین دلیل کارآگاهان راهی طلافروشی او شدند اما مغازه بسته بود.
به همین دلیل ماموران در گام بعد بررسی فیلم دوربینهای مداربسته مغازه را در دستور کار قرار دادند.
تصاویر دوربینها نشان داد خشایار آخرین بار، شب قبل از مفقود شدندش با زن جوانی مغازه را ترک کرده است. زمانی که تصویر زن جوان به همسر خشایار نشان داده شد، او زن جوان را نشناخت.
این در حالی بود که بررسیهای تیم تحقیق نشان میداد که مرد طلا فروش سیم کارت دیگری هم دارد و از طریق آن با زن جوانی به نام فرنگیس در تماس بوده است.
تصویر فرنگیس با تصویر زن جوانی که آخرین بار با خشایار در فیلم دوربین مداربسته مغازه را ترک کرده بود تطبیق داشت به این ترتیب هویت زن ناشناس بدست آمد.
در ادامه کارآگاهان سراغ فرنگیس رفتند و زن جوان گفت: یک ماه قبل با خشایار عقد موقت کردم، قرار بر این بود که از این ماجرا به کسی حرفی نزنیم. خشایار آپارتمانی کوچک در نزدیکی مغازه به صورت ماهانه اجاره کرد و هر زمان که میخواستیم هم را ببینیم به آنجا میرفتیم.
شبی که خشایار ناپدید شد قرار بود باهم بیرون برویم، اما در بین مسیر گفت باید برای برداشتن وسایلی به خانه اجارهای برود و بعد از آن دیگر خبری از او ندارم و نمیدانم چه اتفاقی برایش افتاده است.
با اطلاعاتی که زن جوان در اختیار تیم تحقیق قرار داد و با توجه به اینکه آخرین بار به خانه اجارهای رفته بود، ماموران راهی آنجا شدند. ماموران پس از ورود به خانه با دو مرد غریبه در حالی روبرو شدند که خشایار دست و پا بسته و بیهوش در یک اتاق حبس بود.
در این شرایط بود که دو مرد بازداشت شدند و خشایار بلافاصله به بیمارستان منتقل شد. کادر درمان اعلام کردند علاوه بر اینکه به خشایار داروهای مخدر تزریق شده، او مورد شکنجه هم قرار گرفته است. با تلاش کادر درمان، خشایار که در یک قدمی مرگ بود و به گفته پزشک معالجش اگر یک ساعت دیرتر به بیمارستان منتقل شده بود، مرگش حتمی بود، پس از چند روز به هوش آمد.
مرد جوان در رابطه با ماجرایی که برایش اتفاق افتاده بود، گفت: دو مردی که در خانهام دستگیر شدند، صاحبخانه هستند و آپارتمان را به صورت یک ماهه از آنها اجاره کرده بودم. قرار بود اجاره را تمدید کنیم. شب حادثه هم برای برداشتن وسیلهای به آنجا رفتم که آنها با زور وارد شدند و من را سه روز گروگان گرفتند.
در این مدت شکنجهام کرده و بعد مرا به زور به طلافروشی بردند. یک کیلو طلا از مغازهام برداشتند و قرار بود بعد مرا آزاد کنند، اما دوباره به آپارتمان بردند و در آنجا حبسم کرده و مدام دارو به من تزریق میکردند و مجبورم میکردند قرص بخورم.
در حالی که مرد طلافروش چنین اظهاراتی را در تحقیقات مطرح کرد دو مرد جوان ادعای متفاوتی را مطرح کردند، یکی از آنها گفت: ما صاحب واقعی این آپارتمان نیستیم. آپارتمان را به صورت سالانه از صاحب اصلیاش اجاره کردیم و آن را به صورت موقت و روزانه یا ماهانه به دیگران اجاره میدادیم.
با این کار منبع درآمدی برای خودمان درست کرده بودیم. دقایقی قبل از دستگیری برای گرفتن اجاره به آنجا رفته بودیم و هر چه زنگ زدیم کسی در را باز نکرد.
از آنجایی که تلفن مرد طلافروش خاموش بود، تصور کردیم بدون پرداخت اجاره خانه را تخلیه کرده است.
به همین دلیل با کلیدی که داشتیم وارد خانه شدیم و هنوز لحظاتی از ورودمان نگذشته بود که ماموران پلیس سر رسیدند و دستگیرمان کردند. ما حتی نمیدانستیم خشایار داخل اتاق بیهوش افتاده و از ماجرای گروگانگیری و شکنجه هم بی اطلاع هستیم.
در حال حاضر هر چند متهمان به گروگانگیری اعتراف نکردهاند اما اظهارات شاکی و مدارک پلیسی حکایت از آن دارد که متهمان با سناریوی سازی قصد فریب ماموران و تغییر مسیر تحقیقات را دارند. به همین دلیل هر دو نفر با دستور بازپرس شعبه هفتم دادسرای امور جنایی پایتخت بازداشت هستند و در اختیار اداره آگاهی قرار دارند تا تحقیقات در این مورد ادامه یابد.